شرایط شهادت شهود در امور کیفری: هر آنچه باید بدانید

شرایط شهادت شهود در امور کیفری

برای اینکه شهادت یک شاهد در پرونده های کیفری معتبر باشه و دادگاه به اون اعتنا کنه، شرایط خاص و دقیق قانونی و شرعی باید رعایت بشه. در امور کیفری، شهادت شهود یکی از مهم ترین راه ها برای اثبات وقوع جرم و شناسایی مجرمه و به همین خاطر، قانون گذار خیلی روی شرایطش حساسیت نشون داده. در این مقاله می خواهیم با زبانی ساده و خودمانی، همه این شرایط رو با هم مرور کنیم تا اگه خدای نکرده گذر شما یا اطرافیانتون به دادگاه افتاد، بدونید قضیه از چه قراره.

در نظام قضایی ما، شهادت شهود همیشه جایگاه ویژه ای داشته، به خصوص وقتی صحبت از جرم و مجازات به میون میاد. فرقی نمی کنه شاکی باشید یا متهم، وکیل باشید یا یک شهروند عادی که شاهد یک ماجرا بوده؛ دونستن شرایط شهادت شهود در امور کیفری برای همه ما لازمه. ممکنه فکر کنید خب شهادت دادن که کاری نداره، میری دادگاه و هرچی دیدی یا شنیدی رو میگی، اما خب اینطوری ها هم نیست! قانون برای اینکه خدای نکرده حقی ضایع نشه یا کسی بی گناه محکوم نشه، یک سری خط قرمزها و قواعدی گذاشته که حتماً باید رعایت بشن. بیاید این قواعد رو پله پله با هم بررسی کنیم.

مبانی نظری و قانونی شهادت در امور کیفری

قبل از اینکه وارد جزئیات بشیم، بهتره یه نگاه کلی به خود مفهوم شهادت و جایگاهش در قوانین کیفری بندازیم. اصلاً شهادت یعنی چی؟ و چرا این قدر اهمیت داره؟

شهادت چیست و چه جایگاهی در اثبات جرایم دارد؟ (ماده 174 و 175 ق.م.ا.)

اگه بخوایم خیلی ساده بگیم، شهادت یعنی اینکه یک نفر که خودش طرف دعوا نیست، بیاد و بگه که فلان جرم اتفاق افتاده یا نه، و کی این کار رو کرده. یعنی در واقع داره اطلاعاتی رو که با چشم خودش دیده یا با گوش خودش شنیده، به مقام قضایی میگه. فکرش رو بکنید، چقدر می تونه سرنوشت ساز باشه حرف یه شاهد توی دادگاه! به همین خاطر هم هست که قانون گذار ما، هم در فقه و هم در قانون مجازات اسلامی (مثل ماده ۱۷۴ و ۱۷۵)، کلی شرط و شروط برای این کار گذاشته.

شهادت یعنی یک نفر که خودش طرف دعوا نیست، بیاد و بگه که فلان جرم اتفاق افتاده یا نه، و کی این کار رو کرده.

شهادت، یکی از «ادله اثبات دعوا» محسوب میشه. یعنی چی؟ یعنی یکی از راه هایی که میشه باهاش به قاضی کمک کرد تا حقیقت رو پیدا کنه و حکم درست رو صادر کنه. توی دادگاه ها، قاضی باید با توجه به دلایل و مدارک، تصمیم بگیره که آیا جرمی اتفاق افتاده و آیا متهم واقعاً مجرمه یا نه. شهادت شهود هم یکی از همین دلایل محکم به حساب میاد.

انواع شهادت در امور کیفری

شهادت ها همیشه یک جور نیستن. گاهی وقتا شاهد خودش مستقیماً توی صحنه جرم بوده و همه چیز رو با چشم دیده، که به این میگیم شهادت مستقیم. مثلاً دیده که فلانی چاقو زد به اون یکی. اما گاهی وقتا هم هست که شاهد خودش توی صحنه نبوده، ولی مثلاً دیده که متهم قبل از جرم با شاکی دعوا داشته و تهدیدش کرده. این میشه شهادت غیرمستقیم که بهش شهادت بر قرائن هم میگن. البته شهادت مستقیم اعتبار بیشتری داره، اما شهادت غیرمستقیم هم می تونه در کنار بقیه مدارک، به قاضی کمک کنه.

یه تقسیم بندی دیگه هم داریم بین شهادت شرعی و اظهارات مطلعین. شهادت شرعی همون شهادتیه که باید همه شرایط دقیق شرعی و قانونی رو داشته باشه (که جلوتر حسابی در موردشون حرف می زنیم). اگه همه این شرایط نباشه، دیگه اسمش شهادت شرعی نیست، بلکه میشه اظهارات مطلعین. اظهارات مطلعین هم حرف هاییه که ممکنه قاضی ازشون برای تکمیل اطلاعاتش استفاده کنه و بهش اماره قضایی میگن، ولی به تنهایی معمولاً نمی تونه ملاک صدور حکم باشه.

تفاوت شهادت در امور کیفری و حقوقی

شاید براتون سوال پیش بیاد که شهادت توی پرونده های حقوقی (مثلاً دعوای ملکی یا بدهکاری) با پرونده های کیفری (مثلاً دزدی، قتل، کلاهبرداری) فرقی داره؟ جواب بله است، و فرقش هم خیلی زیاده! توی امور کیفری، چون پای آبرو و آزادی و حتی جون آدم ها وسطه، قانون گذار خیلی سخت گیرتر عمل می کنه. شرایطی که برای شهود در پرونده های کیفری در نظر گرفته شده، هم از نظر تعداد و هم از نظر کیفیت، معمولاً سفت و سخت تر از پرونده های حقوقیه. توی امور حقوقی ممکنه بشه با مدارک کمتر یا حتی اظهارات یک شاهد (به عنوان قرینه) کاری رو پیش برد، اما در کیفری به این راحتی ها نیست و قاضی باید به قطع و یقین برسه.

شرایط ذاتی و اهلیت شاهد در امور کیفری (ماده 177 قانون مجازات اسلامی)

حالا رسیدیم به قسمت اصلی ماجرا! ماده ۱۷۷ قانون مجازات اسلامی مثل یک شناسنامه برای شاهد عمل می کنه و می گه یه شاهد خوب و قابل قبول، باید چه ویژگی هایی داشته باشه. این شرایط رو میشه به چند دسته تقسیم کرد که هر کدوم از اون یکی مهم تره:

1. شرط بلوغ

یکی از اولین و مهم ترین شرایط شاهد در دادگاه کیفری، بلوغه. یعنی چی؟ یعنی شاهد باید به سن بلوغ شرعی رسیده باشه تا شهادتش از نظر قانونی معتبر باشه. برای پسرها، سن ۱۵ سال قمری و برای دخترها، ۹ سال قمری سن بلوغه. خب حالا اگه یه بچه کوچیک، مثلاً ۸ ساله، شاهد یه اتفاق باشه چی؟ آیا حرفاش اصلاً به درد دادگاه می خوره؟

قانون در اینجا انعطاف به خرج داده. شهادت صغیر ممیز (یعنی بچه ای که خوب و بد رو تشخیص میده و می فهمه چی میگه)، اگرچه به عنوان «شهادت شرعی» پذیرفته نمیشه، اما می تونه به عنوان یک اماره قضایی برای قاضی استفاده بشه. یعنی قاضی می تونه حرف های این بچه رو بشنوه و در کنار بقیه مدارک و قرائن، برای رسیدن به علم خودش ازش استفاده کنه (ماده ۱۷۶ ق.م.ا.). اما به تنهایی، نمی تونه مبنای حکم باشه.

2. شرط عقل

این شرط کاملاً بدیهیه. شاهدی که عاقل نباشه، چطور می تونه درست و غلط رو تشخیص بده و دقیقاً بگه چی دیده؟ به همین دلیل، شهادت فرد مجنون اطباقی (یعنی کسی که همیشه و در تمام طول عمرش مجنونه) اصلاً پذیرفته نیست. اما قاضی پرونده مجنونی ادواری (کسی که گاهی سالم و گاهی مجنونه) در حال افاقه (یعنی در زمان سلامت و عقلانیت) می تونه شهادت بده، به شرطی که زمان تحمل شهادت (یعنی دیدن یا شنیدن واقعه) هم در حال افاقه بوده باشه (ماده ۱۷۸ ق.م.ا.). در مورد افراد سفیه یا کسانی که اختلالات روانی خفیف دارن، شهادتشون می تونه به عنوان اماره قضایی استفاده بشه و باز هم بستگی به علم قاضی داره.

3. شرط ایمان و عدالت

این یکی شاید کمی پیچیده تر به نظر بیاد. ایمان یعنی شاهد باید مسلمان باشه. البته در شرایط خاصی و طبق قانون، شهادت اهل ذمه (غیرمسلمان هایی که در کشور اسلامی زندگی می کنن) هم می تونه در امور مالی پذیرفته بشه، اما در امور کیفری و جرایم سنگین، بیشتر تاکید روی شاهد مسلمان و با ایمانه.

و اما عدالت! عدالت یعنی چی؟ یعنی شاهد نباید گناهکار باشه، اصرار بر گناه صغیره نداشته باشه و گناه کبیره هم مرتکب نشده باشه. به عبارت دیگه، یه آدم درستکار و قابل اعتماد باشه. خب حالا قاضی از کجا بدونه یه نفر عادله؟ اینجاست که پای جرح و تعدیل به میون میاد. جرح یعنی اینکه ثابت کنی شاهد عادل نیست و تعدیل یعنی اینکه ثابت کنی عادله. قاضی می تونه با تحقیق محلی و روش های دیگه، عدالت شاهد رو احراز کنه.

4. شرط طهارت مولد

این شرط به این معنیه که شاهد نباید ولدالزنا باشه. این موضوع بر اساس فقه اسلامی مطرح شده و محدودیت هایی برای شهادت فردی که فاقد طهارت مولد است، ایجاد می کنه. اگرچه این شرط در قوانین جدید کمتر مورد تاکید مستقیم قرار گرفته، اما همچنان از مبانی فقهی ماست.

5. عدم ذینفع بودن در موضوع دعوا

یه شاهد خوب و بی طرف، کسیه که از نتیجه پرونده نفع شخصی نبره. مثلاً اگه قراره با شهادت اون، پول به جیب خودش بره یا آبروی از دست رفته اش برگرده، خب طبیعیه که نمیشه به شهادتش اعتماد کامل کرد. هر نوع نفعی، چه مالی، چه حیثیتی یا حتی خانوادگی، می تونه روی اعتبار شهادت اثر بذاره. قاضی خیلی به این موضوع دقت می کنه تا از بی طرفی شاهد مطمئن بشه.

6. عدم خصومت با طرفین دعوا

اگه شاهد با یکی از طرفین دعوا دشمنی شخصی داشته باشه، یعنی خصومت داشته باشه، ممکنه از روی غرض شهادت بده. مثلاً اگه همسایه شما که باهاش مشکل دارید، بیاد و علیه شما شهادت بده، این شهادت ممکنه مورد تردید قرار بگیره. قاضی باید مطمئن بشه که شاهد بدون کینه و غرض ورزی، فقط حقیقت رو میگه.

7. عدم اشتغال به تکدی گری و ولگردی

شاید این شرط کمی عجیب به نظر بیاد، اما توی قانون اومده. دلیلش هم برمی گرده به اعتبار اجتماعی و حفظ کرامت اشخاص. افرادی که شغل مشخصی ندارن و به قول معروف ولگرد یا متکدی (گدا) هستن، ممکنه اعتبار اجتماعی کمتری داشته باشن و شهادتشون مورد پذیرش نباشه. این هم یکی از راه هاییه که قانون گذار برای بالا بردن دقت و صحت شهادت در نظر گرفته.

8. شهادت بستگان و افراد دارای نفع نسبی/سببی

خب، حالا اگه پدر، مادر، فرزند، همسر یا خواهر و برادر بخوان علیه یا له یک نفر شهادت بدن چی؟ آیا شهادتشون قبول میشه؟ قانون ما این رو مطلقاً منع نکرده. یعنی پدر می تونه برای فرزندش یا علیه فرزندش شهادت بده. اما خب، اینجا هم علم قاضی خیلی مهمه. قاضی با شنیدن شهادت این افراد، با دقت بیشتری به موضوع نگاه می کنه و اعتبارش رو در کنار بقیه شواهد و قرائن می سنجد. چون ممکنه به خاطر رابطه خانوادگی، اونها نفع شخصی یا غرض داشته باشن. مثلاً شهادت زن برای شوهرش پذیرفته میشه، اما معمولاً قاضی به تنهایی به اون اکتفا نمی کنه و دنبال دلایل محکم تری می گرده.

شرایط شکلی و محتوایی شهادت (کیفیت اداء شهادت)

تا اینجا در مورد خودِ شاهد صحبت کردیم. حالا بیاید ببینیم خود شهادت، یعنی حرفی که شاهد میزنه، باید چه ویژگی هایی داشته باشه تا قابل قبول باشه.

1. شهادت از روی قطع و یقین (ماده 179 ق.م.ا. و 1315 ق.م.)

شاهد باید از چیزی که داره شهادت میده، کاملاً مطمئن باشه. یعنی باید خودش دیده یا شنیده باشه، نه اینکه حدس بزنه، شنیده باشه که میگن یا فکر کنه که فلان اتفاق افتاده. شهادت بر اساس ظن و گمان، شایعات یا حدس و گمان، از نظر قانونی هیچ اعتباری نداره. قاضی از شاهد می پرسه که آیا واقعاً به آنچه شهادت میده، علم کامل و یقین داره؟ و اگه شاهد شک داشته باشه، شهادتش بی ارزش میشه.

2. مطابقت با دعوا و وحدت مفاد شهادت (ماده 1316 و 1317 ق.م.)

شهادت باید مستقیماً به موضوعی که توی دادگاه مطرح شده، مربوط باشه. اگه شاهدی بیاد و در مورد یک موضوع کاملاً بی ربط حرف بزنه، خب طبیعیه که به درد دادگاه نمی خوره. علاوه بر این، اگه چند شاهد برای یک موضوع شهادت میدن، حرفاشون باید از نظر کلی با هم جور دربیاد و متناقض نباشه. مثلاً اگه یکی بگه سارق قدبلند بود و یکی دیگه بگه کوتاه، اینجا قاضی به شک میفته. البته اختلاف توی جزئیات خیلی ریز، اگه به کلیت ماجرا لطمه نزنه، ایرادی نداره (ماده ۱۳۱۸ ق.م.).

3. عدم مخالفت با واقعیت و امکان رجوع از شهادت (ماده 1319 ق.م.)

اگه بعداً ثابت بشه که شهادت داده شده خلاف واقعیته یا شاهد از حرف خودش برگرده (رجوع از شهادت)، شهادتش دیگه اعتبار نداره. این موضوع به خصوص توی امور کیفری خیلی حساسه. اگه کسی شهادت دروغ بده، نه تنها شهادتش باطل میشه، بلکه خودش هم مجرم محسوب میشه و مجازات داره. اگه حتی بعد از صدور حکم هم ثابت بشه که شهادت دروغ بوده و شاهد از شهادتش رجوع کرده، ممکنه حکم صادره نقض بشه و پرونده دوباره بررسی بشه. این خیلی نکته مهمیه که هر کسی قبل از شهادت دادن باید بهش فکر کنه.

شهادت در امور کیفری واقعاً یک مسئولیت سنگینه و نباید سرسری گرفته بشه. اگه از چیزی مطمئن نیستید یا شک دارید، بهتره صراحتاً به قاضی بگید.

تعداد شهود و موارد خاص در امور کیفری

توی فیلم ها و سریال ها زیاد دیدیم که میگن «یک شاهد کافی نیست!». این موضوع تا حدود زیادی توی قانون ما هم درسته، مخصوصاً در امور کیفری. بیایید ببینیم تعداد شهود برای اثبات جرایم مختلف چطوریه و زن ها چطور می تونن شهادت بدن.

1. تعداد لازم شهود برای اثبات جرایم مختلف

اصل کلی توی قانون ما اینه که برای اثبات بیشتر جرایم، حداقل دو نفر مرد عادل باید شهادت بدن (ماده ۱۹۹ ق.م.ا.). اما این تعداد می تونه بر اساس نوع جرم تغییر کنه. مثلاً:

  • جرایم حدی (مثل زنا، لواط، شرب خمر، سرقت حدی): این جرایم که مجازاتشون توی شرع مشخص شده، به شدت سخت گیرانه اثبات میشن. مثلاً برای زنا، چهار شاهد مرد عادل لازم داریم! یا برای شرب خمر، دو شاهد مرد عادل کافیه.
  • جرایم قصاص و دیه (مثل قتل، ضرب و جرح): برای اثبات قتل، دو شاهد مرد عادل لازمه. در مورد ضرب و جرح هم همینطوره، اما گاهی اوقات میشه با یک شاهد و قسم شاکی هم اثباتش کرد، به شرطی که قاضی علم پیدا کنه.
  • جرایم تعزیری: جرایم تعزیری اونایی هستن که مجازاتشون رو قانون تعیین می کنه و معمولاً انعطاف پذیرترن. توی این موارد، ممکنه با یک شاهد و قرائن دیگه، یا حتی با علم قاضی هم بشه جرم رو اثبات کرد. اینجا دست قاضی برای تصمیم گیری بازتره.

2. شهادت زنان در امور کیفری

این یکی از موضوعاتیه که همیشه بحث و جدل زیادی روش بوده. در فقه و قانون ما، به طور کلی شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد در نظر گرفته میشه. این قضیه بیشتر به خاطر حساسیت های خاص امور کیفری و اهمیت دقت و قطعیت در اونهاست. اما این به معنی این نیست که شهادت زن ها اصلاً اعتباری نداره! اتفاقاً خیلی جاها کاربرد داره:

  • در برخی جرایم، شهادت زنان می تونه به عنوان «اماره قضایی» یا «قرینه» مورد استفاده قاضی قرار بگیره، حتی اگه به تنهایی کافی نباشه.
  • در جرایمی که مردها معمولاً حضور ندارن، مثل سقط جنین یا بعضی از جرایم مربوط به مسائل زنان، شهادت زن ها می تونه نقش پررنگی داشته باشه.
  • گاهی وقتا شهادت یک زن همراه با قرائن قوی دیگه، می تونه در اثبات جرم تعزیری کمک کننده باشه.

مثلاً در مورد قتل، شهادت دو زن همراه با قسم ولی دم، می تونه برای اثبات دیه پذیرفته بشه، اما برای قصاص نیاز به دو شاهد مرد داریم. پس همیشه باید به جزئیات پرونده و نوع جرم توجه کرد.

3. شهادت بر شهادت (ماده 208 ق.آ.د.ک.)

حالا فرض کنید یه نفر شاهد یک جرمی بوده، ولی به دلایلی مثل فوت، بیماری سخت یا غیبت طولانی، نمیتونه خودش بیاد دادگاه و شهادت بده. اینجا تکلیف چیه؟ قانون برای این مواقع، «شهادت بر شهادت» رو پیش بینی کرده. یعنی چی؟ یعنی یک نفر (شاهد فرعی) میاد و شهادت میده که شاهد اصلی (همون کسی که خودش جرم رو دیده) در حضور اون، در مورد فلان جرم شهادت داده بود. در واقع، این شخص داره صحت حرف های شاهد اصلی رو تأیید می کنه.

البته این نوع شهادت هم شرایط خاص خودش رو داره و به راحتی پذیرفته نمیشه. باید دلایل موجهی برای عدم حضور شاهد اصلی وجود داشته باشه و خود شاهد فرعی هم باید شرایط لازم برای شهادت دادن رو داشته باشه. این قاعده بیشتر برای جلوگیری از ضایع شدن حق و بسته نشدن راه های اثبات دعواست.

4. تحمل شهادت (وقوف شاهد بر مشهودٌبه)

یکی از مهم ترین نکات برای شهود در دادگاه کیفری اینه که شاهد، در لحظه وقوع اتفاق، واقعاً خودش شاهد ماجرا بوده باشه. به این میگن «تحمل شهادت». یعنی باید با چشم خودش دیده باشه، با گوش خودش شنیده باشه، یا به هر نحو دیگه، خودش مستقیماً از وقوع جرم مطلع شده باشه. اینکه از این و اون شنیده باشه یا حدس بزنه، کافی نیست.

مهم تر اینکه، شاهد باید در زمان «تحمل شهادت» هم بالغ و عاقل بوده باشه. مثلاً اگه یه نفر وقتی بچه بوده و ۸ سالش بوده، شاهد یه دعوا و قتل باشه، بعداً که بزرگ میشه و ۱۸ سالش میشه، نمیتونه به عنوان شاهد شرعی شهادت بده، چون در زمان دیدن اون اتفاق، بالغ نبوده. البته ممکنه حرفاش به عنوان اماره قضایی مورد استفاده قرار بگیره، اما شهادت شرعی نه.

فرآیند و آثار حقوقی شهادت در دادگاه کیفری

فرض کنید همه شرایط لازم برای شاهد و شهادت وجود داره. حالا بریم سراغ اینکه توی دادگاه چه اتفاقاتی میفته و شهادت دادن چه پیامدهایی داره.

1. احضار و حضور شهود در دادگاه کیفری (ماده 204 ق.آ.د.ک.)

اگه شما به عنوان شاهد معرفی بشید یا دادگاه تشخیص بده که شهادت شما لازمه، براتون احضاریه فرستاده میشه. این احضاریه یعنی باید حتماً توی دادگاه حاضر بشید. توی پرونده های کیفری، حضور شاهد معمولاً الزامیه و اگه بدون دلیل موجه حاضر نشید، ممکنه دادگاه حتی دستور جلب شما رو هم صادر کنه و مجبور بشید با مامور به دادگاه برید! یا جریمه بشید. البته اگه بیماری، سفر ضروری یا هر عذر موجه دیگه ای داشته باشید، می تونید به دادگاه اطلاع بدید و ازش مهلت بخواهید.

اما نکته مهم اینه که شما مجبور نیستید هر چیزی رو که خواستند بگید؛ اگه گفتن مطالبی به خودتون یا نزدیکانتون ضرر بزنه، می تونید امتناع کنید و این موضوع در پرونده ثبت میشه. این حق رو هر شاهدی داره.

2. ادای شهادت و سوگند

وقتی توی دادگاه حاضر میشید، اول از شما سوگند می گیرن. یعنی قسم می خورید که جز حقیقت چیزی نگید و همه چیز رو صادقانه بیان کنید. بعدش قاضی سوالاتی از شما می پرسه و شما هم باید با آرامش و دقت بهشون جواب بدید. یادتون باشه که همونطور که قبلاً گفتیم، باید از چیزی که میگید مطمئن باشید و حدس و گمان رو با واقعیت قاطی نکنید.

3. ارزیابی شهادت توسط قاضی (علم قاضی)

قاضی فقط حرف شما رو نمیشنوه و فوراً حکم نمیده! قاضی همه شهادت ها، مدارک، قرائن و شواهد رو در کنار هم می ذاره و بر اساس علم خودش تصمیم می گیره. یعنی چی؟ یعنی اگه شهادت شما با بقیه دلایل متناقض باشه یا قاضی از طریق دیگه به خلافش علم پیدا کنه، ممکنه شهادت شما رو نپذیره، حتی اگه شما قسم خورده باشید.

مثلاً اگه دو شاهد عادل شهادت بدن که فلانی دزدی کرده، اما قاضی با دیدن فیلم دوربین مداربسته مطمئن بشه که فلانی اصلاً توی صحنه نبوده، خب قاضی بر اساس علم خودش عمل می کنه و شهادت رو رد می کنه (ماده ۲۱۲ و ۱۷۶ ق.م.ا.). قاضی برای ارزیابی شهادت به عواملی مثل تناقضات در حرف های شهود، وضعیت روحی و روانی شاهد، قرائن و امارات موجود در پرونده و خیلی چیزهای دیگه توجه می کنه. پس قاضی مثل یک کارآگاه باهوش، همه پازل ها رو کنار هم می ذاره تا به حقیقت برسه.

4. شهادت دروغ (شهادت کذب) و مجازات آن

همونطور که گفتیم، شهادت دادن یک مسئولیت خیلی بزرگه. اگه کسی عمداً و از روی قصد، شهادت دروغ بده، خودش مرتکب جرم شده و مجازات سنگینی در انتظارشه. به این میگن شهادت کذب در امور کیفری. ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی، برای شهادت دروغ، مجازات حبس (از ۶ ماه تا ۳ سال) یا جزای نقدی رو در نظر گرفته.

تازه، اگه با شهادت دروغ یک نفر، حکم اشتباهی صادر شده باشه و بعداً کذب بودن شهادت ثابت بشه، میشه درخواست اعاده دادرسی (بررسی مجدد پرونده) داد. حتی اگه شهادت دروغ توی مرحله تحقیقات مقدماتی (یعنی توی دادسرا) هم داده شده باشه، باز هم جرمه و مجازات داره (رای وحدت رویه ۸۳۵). پس فکر نکنید اگه توی دادسرا دروغ گفتید، دیگه تموم شده! نه، اینطور نیست.

شهادت دروغ، نه تنها باعث باطل شدن شهادت میشه، بلکه خودش جرمه و مجازات حبس یا جزای نقدی داره.

حواستون باشه که شهادت دروغ فقط در مورد گفتن خلاف واقع نیست. اگه چیزی رو از روی شک و تردید بگید و ادعا کنید که یقین دارید، یا جزئیاتی رو اضافه یا کم کنید که به کلیت ماجرا لطمه بزنه، باز هم ممکنه مصداق شهادت کذب قرار بگیره. بنابراین، اگه قرار شد شهادت بدید، فقط و فقط حقیقت رو بگید، اون هم با اطمینان کامل.

جمع بندی و نتیجه گیری

خب، تا اینجا با هم شرایط شهادت شهود در امور کیفری رو از سیر تا پیاز بررسی کردیم. دیدیم که شهادت دادن توی دادگاه، به خصوص توی پرونده های کیفری، یک مسئولیت خیلی بزرگه و قواعد و قوانین سفت و سختی داره که باید مو به مو رعایت بشن. از بلوغ و عقل و عدالت شاهد گرفته تا نحوه ادای شهادت و تعداد لازم شهود برای جرایم مختلف.

اهمیت دقت، صداقت و بی طرفی در شهادت، چیزی نیست که بشه ازش چشم پوشی کرد. یک شهادت درست و حسابی می تونه مسیر عدالت رو هموار کنه و یک شهادت دروغ یا اشتباه، خدای ناکرده، می تونه منجر به ضایع شدن حق، محکومیت بی گناه یا فرار مجرم از مجازات بشه. یادتون باشه که شهادت دروغ، نه تنها از نظر اخلاقی محکومه، بلکه از نظر قانونی هم جرمه و مجازات داره.

با این تفاسیر، اگه شما هم در موقعیتی قرار گرفتید که باید شهادت بدید، یا طرف پرونده ای هستید که شهادت شهود درش مطرحه، بهترین کار اینه که حتماً با یک وکیل متخصص مشورت کنید. پرونده های حقوقی و کیفری پر از جزئیات و ظرافت هایی هستن که دونستن اونها می تونه حسابی به شما کمک کنه تا بتونید بهترین تصمیم رو بگیرید و حق تون رو بگیرید یا از خودتون دفاع کنید. هیچ وقت برای گرفتن مشاوره حقوقی تخصصی دیر نیست!

دکمه بازگشت به بالا