معرفی فیلم مرگ بر روی نیل (Death on the Nile) | نقد و بررسی کامل

معرفی فیلم مرگ بر روی نیل (Death on the Nile)
فیلم مرگ بر روی نیل (Death on the Nile) محصول ۲۰۲۲، یک ماجرای جنایی و معمایی هیجان انگیز از دنیای کارآگاه نابغه، هرکول پوآرو، با کارگردانی و بازی کنت برانا است. این فیلم که بر اساس یکی از مشهورترین رمان های آگاتا کریستی ساخته شده، شما را به یک سفر پر زرق و برق اما مرگبار در مصر می برد و راز قتلی مرموز را در دل رود نیل پنهان می کند.
فرض کنید به دنبال یک سفر لوکس و پر زرق و برق هستید، اما ناگهان خودتان را وسط یک معمای قتل پیچیده پیدا می کنید. این دقیقاً همان اتفاقی است که در فیلم مرگ بر روی نیل کنت برانا می افتد. بعد از موفقیت قتل در قطار سریع السیر شرق، برانا دوباره در قامت کارآگاه هرکول پوآرو ظاهر شده تا این بار در دل مناظر خیره کننده مصر باستان، پرده از یک راز خونین بردارد. این فیلم نه تنها شما را به سفری بصری زیبا دعوت می کند، بلکه ذهن تان را درگیر یکی از کلاسیک ترین پرونده های آگاتا کریستی می کند.
شناسنامه کامل فیلم مرگ بر روی نیل (Death on the Nile 2022)
قبل از اینکه شیرجه بزنیم توی جزئیات داستان و نقد و بررسی فیلم، بیایید یک نگاه کلی به مشخصات این اثر سینمایی داشته باشیم. این اطلاعات به شما کمک می کند تا با خالقان و جزئیات اصلی این فیلم بیشتر آشنا شوید:
عنوان | جزئیات |
---|---|
نام کامل | Death on the Nile |
نام فارسی | مرگ بر روی نیل |
کارگردان | کنت برانا (Kenneth Branagh) |
نویسنده | مایکل گرین (بر اساس رمان آگاتا کریستی) |
ژانر | معمایی، جنایی، درام |
سال تولید و اکران | ۲۰۲۲ (۹ فوریه ۲۰۲۲ در ایالات متحده) |
کشور سازنده | بریتانیا، ایالات متحده |
زبان | انگلیسی |
مدت زمان | ۱۲۷ دقیقه |
بودجه تولید | ۹۰ میلیون دلار |
میزان فروش جهانی گیشه (Box Office) | ۱۳۷.۳ میلیون دلار |
بازیگران اصلی و نقش هایشان
یکی از نقاط قوت فیلم های اقتباسی آگاتا کریستی، همیشه گروه بازیگران پر ستاره شان بوده. مرگ بر روی نیل هم از این قاعده مستثنی نیست و کلی چهره آشنا و محبوب در خودش جا داده که هر کدوم در نقش خودشون درخشیدن:
- کنت برانا (Kenneth Branagh) در نقش هرکول پوآرو
- گال گادوت (Gal Gadot) در نقش لینت ریج وی (وارث ثروتمند)
- آرمی همر (Armie Hammer) در نقش سایمون دویل (همسر جدید لینت)
- اما مکی (Emma Mackey) در نقش ژاکلین د بلفور (نامزد سابق سایمون و دوست لینت)
- لتیتیا رایت (Letitia Wright) در نقش روزالی اوتربورن (دوست مدرسه لینت و خواهرزاده سالومه)
- راسل برند (Russell Brand) در نقش دکتر لینوس ویندلشم
- جنیفر ساندرز (Jennifer Saunders) در نقش ماری ون شویلر (مادرخوانده لینت)
- آنت بنینگ (Annette Bening) در نقش اوفمیا (مادر بوک)
- تام بیتمن (Tom Bateman) در نقش بوک (دوست پوآرو)
- سوفی اوکوندو (Sophie Okonedo) در نقش سالومه اوتربورن (خواننده بلوز)
- علی فضل (Ali Fazal) در نقش اندرو کاتچادوریان (پسر عموی لینت)
- رز لسلی (Rose Leslie) در نقش لوئیز بورژه (خدمتکار لینت)
- داون فرنچ (Dawn French) در نقش خانم باورز (پرستار خانم ون شویلر)
این تیم بازیگری، هر چند با حواشی خاص خودش همراه بود، اما در نهایت تلاش کرد تا شخصیت های پیچیده رمان کریستی را به بهترین شکل ممکن روی پرده سینما زنده کند.
خلاصه داستان فیلم مرگ بر روی نیل (بدون اسپویل اساسی)
داستان فیلم مرگ بر روی نیل شما را با هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی معروف، در سفری به مصر همراه می کند. پوآرو برای استراحت و گذراندن تعطیلات به این کشور باشکوه سفر کرده، اما مثل همیشه، آرامش او چندان دوامی ندارد.
داستان از یک کلوب شبانه در لندن شروع می شود، جایی که با ژاکلین د بلفور آشنا می شویم که با عشق زندگیش، سایمون دویل، می رقصد. اما ناگهان دوست دوران بچگی ژاکلین، لینت ریج وی، وارد می شود. لینت یک وارث ثروتمند و دختری است که همه چیز دارد. سایمون به لینت معرفی می شود و از همان جا جرقه های یک مثلث عشقی خطرناک زده می شود. شش هفته بعد، در مصر، پوآرو خودش را وسط جشن عروسی لینت و سایمون پیدا می کند. این زوج تازه ازدواج کرده، برای ماه عسل شان یک سفر لوکس با کشتی بخار کارناک روی رود نیل ترتیب داده اند. دور تا دور آن ها را دوستان، بستگان و آشنایانی گرفته اند که هر کدام به دلیلی در این سفر حضور دارند.
اما مشکل از جایی شروع می شود که ژاکلین، نامزد سابق سایمون، دست بردار نیست و سایه به سایه آن ها را دنبال می کند. این تعقیب و گریز، فضایی از تنش و اضطراب را در کشتی ایجاد می کند. لینت که از این وضعیت کلافه شده و احساس ناامنی می کند، از پوآرو می خواهد که او را محافظت کند. تنش ها بالا می گیرد و فضای پر زرق و برق جشن عروسی کم کم جای خودش را به بدبینی و شک می دهد.
بالاخره، اتفاقی که همه از آن می ترسند، رخ می دهد: یک قتل وحشتناک. لینت ریج وی، عروس ثروتمند، در کشتی به قتل می رسد و حالا پوآرو باید در میان جمعی از مسافران مشکوک که هر کدام انگیزه و رازی پنهان دارند، قاتل را پیدا کند. معمای قتل پیچیده است و هرکس می تواند مظنون باشد. پوآرو با هوش و ذکاوت خاص خودش، باید قطعات این پازل مرگبار را کنار هم بگذارد تا حقیقت را آشکار کند.
فیلم با یک شروع آرام، شما را به دل زندگی این شخصیت ها می برد و به تدریج، با افزایش تنش ها و پیچیدگی ها، شما را درگیر خودش می کند. این قصه، تجربه ای کلاسیک از یک معمای جنایی به سبک آگاتا کریستی را ارائه می دهد که پر از سوءظن ها، روابط پیچیده و رازهای پنهان است.
تحلیل و نقد جامع فیلم مرگ بر روی نیل
حالا که با کلیات فیلم آشنا شدیم، وقتش رسیده که کمی عمیق تر به جنبه های مختلف مرگ بر روی نیل نگاه کنیم. مثل هر فیلم دیگری، این اثر هم نقاط قوت و ضعف خودش را دارد که بد نیست با هم مرور کنیم تا دید کامل تری نسبت به آن پیدا کنید.
نقاط قوت فیلم
بیایید از قسمت های خوب شروع کنیم، از آن چیزهایی که باعث می شود این فیلم را دوست داشته باشیم و تماشایش را به دیگران هم پیشنهاد کنیم.
کارگردانی و فضاسازی بصری
اگه فیلم های کنت برانا رو دیده باشید، حتماً می دونید که ایشون دستی بر آتش فضاسازی های مجلل و چشم نواز دارن. مرگ بر روی نیل هم از این قاعده مستثنی نیست و واقعاً چشم نواز از کار درآمده. کارگردان به خوبی تونسته شکوه و عظمت مصر باستان و رود نیل رو به تصویر بکشه. استفاده از رنگ های گرم، نورپردازی های درخشان و دکوپاژ سینمایی، حس نوستالژیک فیلم های کلاسیک رو زنده می کنه و شما رو غرق در زیبایی های بصری خودش می کنه. حس می کنید خودتون هم سوار همون کشتی کارناک هستید و دارید از مناظر مصر لذت می برید.
بازیگری و گروه بازیگران
همونطور که قبل تر هم گفتم، گروه بازیگران این فیلم واقعاً قوی و پر ستاره است. کنت برانا در نقش هرکول پوآرو، بار دیگه نشون می ده که چقدر خوب از پس این شخصیت برمیاد. او پوآرویی رو به ما نشون می ده که همونقدر که باهوش و دقیق هست، جنبه های انسانی و حتی عاشقانه هم داره. گال گادوت در نقش لینت، آرمی همر در نقش سایمون و به خصوص اما مکی در نقش ژاکلین، هر کدوم بازی های قدرتمند و متقاعدکننده ای ارائه می دن. اما مکی شاید یکی از درخشان ترین ها باشه که بار دراماتیک زیادی رو به دوش می کشه. شیمی بین بازیگرها هم خوب از کار درآمده و باعث میشه روابط پیچیده شخصیت ها، باورپذیر به نظر برسه.
وفاداری به رمان آگاتا کریستی (در هسته اصلی داستان)
یکی از مهمترین نکات مثبت، اینه که فیلم در هسته اصلی داستانش، به رمان آگاتا کریستی وفاداره. معمای اصلی، پیچیدگی هایش و حس تعلیق، همه و همه از رمان اصلی به خوبی به تصویر کشیده شده اند. اگه طرفدار پروپاقرص آگاتا کریستی باشید، از این جنبه فیلم لذت خواهید برد، چون می بینید که کنت برانا تلاش کرده تا روح داستان رو حفظ کنه و اون معماهای هوشمندانه رو بدون تغییرات اساسی به پرده سینما بیاره.
نوستالژی ژانر جنایی کلاسیک
در دنیای امروز که فیلم های جنایی مدرن پر از خشونت و تعقیب و گریزهای نفس گیر هستند، مرگ بر روی نیل مثل یک نفس تازه عمل می کنه و شما رو به دوران طلایی فیلم های معمایی کلاسیک می بره. دورانی که کارآگاه ها با منطق، استدلال و هوش سرشارشون، معماها رو حل می کردن، نه با زور بازو. این فیلم به خوبی اون حس و حال رو زنده می کنه و اگه دل تون برای یه معمای سرراست و جذاب تنگ شده، حتماً ازش لذت می برید.
نقاط ضعف و انتقادات
خب، هیچ فیلمی بی عیب و نقص نیست، حتی مرگ بر روی نیل. اینجا می خوام از آن چیزهایی بگم که شاید کمی توی ذوق مخاطب بزنه یا انتظارها رو برآورده نکنه.
ریتم کند روایت و عدم تعلیق کافی
یکی از بزرگترین ایرادهایی که به فیلم گرفته میشه، ریتم کند اونه. به خصوص یک ساعت ابتدایی فیلم که خیلی آروم پیش میره و بیشتر مشغول معرفی شخصیت هاست، ممکنه حوصله بعضی از تماشاگرها رو سر ببره. در مقایسه با رمان که جزئیات رو با کلمات به خوبی منتقل می کنه، فیلم باید سریع تر عمل کنه تا تعلیق لازم رو ایجاد کنه. اما مرگ بر روی نیل نتونسته به اون سرعت عمل کنه و در نتیجه، اضطراب و هیجان کافی رو به مخاطب تزریق نمی کنه. انگار که داری یه رمان رو ورق می زنی، نه یه فیلم سینمایی رو تماشا می کنی.
پیش داستان اضافی هرکول پوآرو
اگه فیلم رو ببینید، متوجه یه بخش اضافه مربوط به جوانی هرکول پوآرو در جنگ جهانی اول و چگونگی شکل گیری سبیل معروفش می شید. راستش رو بخواهید، این بخش واقعاً ضروری به نظر نمیرسه و هیچ کمکی به حل معمای اصلی نمی کنه. نه تعلیقی ایجاد می کنه، نه اضطرابی و نه حتی عمقی به شخصیت پوآرو اضافه می کنه که لازم باشه. انگار کارگردان خواسته یه چیز جدیدی به کاراکتر پوآرو اضافه کنه، اما این تمهید خوب از آب درنیومده و بیشتر شبیه یه وصله ناجور به نظر می رسه که فیلم رو چند تکه کرده.
تغییرات در شخصیت های فرعی
فیلم نسبت به رمان اصلی و حتی اقتباس های قبلی، تغییراتی در برخی شخصیت های فرعی ایجاد کرده. مثلاً شخصیت بوک که در رمان با نام دیگری ظاهر شده و دوستی قبلی با پوآرو نداره. یا شخصیت روزالی که در کتاب بیشتر با پوآرو هم صحبت میشه. این تغییرات، هرچند ممکنه برای کسانی که رمان رو نخوندن خیلی مهم نباشه، اما برای طرفداران پروپاقرص آگاتا کریستی، کمی توی ذوق می زنه و ممکنه حس وفاداری به منبع اصلی رو کم کنه.
مقایسه با اقتباس های قبلی
حقیقتاً باید بگم که مرگ بر روی نیل کنت برانا، در مقایسه با اقتباس های قدیمی تر، به خصوص فیلم سال ۱۹۷۸، کمتر مورد تحسین قرار گرفته. نسخه ۱۹۷۸ تونسته بود هم ریتم بهتری داشته باشه و هم حس تعلیق رو قوی تر منتقل کنه. وقتی فیلم کنت برانا رو می بینیم، حس می کنیم که با وجود تمام زرق و برق ها و بازی های خوب، یه چیزی کم داره که اون جادوی نسخه های قبلی رو ایجاد می کرده. انگار در تلاش برای مدرن سازی و اضافه کردن جنبه های جدید به پوآرو، از ماهیت اصلی معمای کریستی کمی فاصله گرفته شده.
عدم عمق در پرداخت برخی شخصیت ها
با وجود گروه بازیگران قوی، متأسفانه برخی از شخصیت های فرعی فیلم، به اندازه کافی پرداخت نمیشن. حس می کنید که اون ها بیشتر ابزاری برای پیشبرد داستان هستند تا شخصیت هایی با عمق و پس زمینه کافی. این موضوع باعث میشه نتونیم با همه شخصیت ها ارتباط برقرار کنیم و بعضی ها فقط در حد تیپ باقی می مونن.
تحلیل شخصیت هرکول پوآرو کنت برانا
شاید یکی از جذاب ترین بخش های نقد این فیلم، صحبت درباره شخصیتی باشه که کنت برانا از هرکول پوآرو ساخته. پوآروی برانا با نسخه های قبلی، مثل دیوید سوشی یا پیتر یوستینف، تفاوت های چشمگیری داره که اینجا بهشون می پردازیم.
اگه شما هم از طرفدارهای پر و پاقرص آگاتا کریستی باشید، حتماً شخصیت های مختلفی از پوآرو رو روی پرده سینما و تلویزیون دیده اید. دیوید سوشی با اون بازی بی نظیرش، سال ها این شخصیت رو در دل مخاطب ها جا انداخت و حتی نوه ی آگاتا کریستی هم اونو نزدیک ترین تصویر به پوآروی مادربزرگش می دونه. پوآروی اصلی، شخصیتی مغرور، باهوش و بسیار منظم بود که به خودش و سبیل های فرم گرفته اش می بالید.
حالا کنت برانا اومده و پوآرویی رو خلق کرده که کمی متفاوت تره. پوآروی برانا اونقدرها مغرور نیست، گاهی می خنده و حتی شوخ طبع میشه. انگار که برانا تلاش کرده تا این کارآگاه معروف رو به دنیای امروز نزدیک تر کنه، پوآرویی که می تونه اشتباه کنه و حتی به طرز لطیفی عاشق بشه. این جنبه های انسانی و آسیب پذیرتر، برای بعضی از تماشاگرها جذابیت داره، چون باعث میشه پوآرو ملموس تر و قابل همذات پنداری تر باشه.
اما از طرفی، همین تغییرات، کمی هم نگران کننده است. آیا این پوآرو هنوز هم همون برندی هست که ما از آگاتا کریستی می شناسیم؟ آیا اصالت این کاراکتر رفته رفته از بین نمیره؟ این سوالی هست که طرفداران دوآتشه پوآرو، همیشه مطرح می کنند. هرچند برانا تونسته بازی خوبی از خودش ارائه بده و روح فیلم رو به تماشاگر منتقل کنه، اما نظر کلی اینه که این پوآرو، پوآروی کتاب نیست و تا حدی از برند اصلی کاراکتر فاصله گرفته. این تغییر لحن در شخصیت پردازی پوآرو، باعث شده فیلم هم نسبت به رمان اصلی، کمی تغییر لحن بده، هرچند که همچنان دنبال حل معمای قتل می ره.
پوآروی کنت برانا، تصویری انسانی تر و شاید آسیب پذیرتر از کارآگاه معروف آگاتا کریستی است که تلاش می کند او را به دنیای مدرن نزدیک تر کند، اما این تغییر با نگرانی هایی درباره وفاداری به اصالت کاراکتر همراه است.
(هشدار اسپویلر): جزئیات قتل و رازگشایی کامل (این بخش حاوی اسپویل های حیاتی است!)
اگه هنوز فیلم رو ندیدید و نمی خواید داستان براتون لو بره، حتماً از خوندن این بخش صرف نظر کنید. اینجا می خوایم تمام پرده از راز قتل «لینت ریج وی» و پیچیدگی های این ماجرا برداریم. آماده اید؟ خب، پس بزن بریم!
راز این قتل، یکی از هوشمندانه ترین نقشه هایی بود که در داستان های آگاتا کریستی دیده می شد، نقشه ای که سایمون دویل و ژاکلین د بلفور با هم طراحی کرده بودند. بله، درسته! سایمون، همسر جدید لینت، با نامزد سابقش، ژاکلین، هنوز عاشق هم بودند و این ازدواج فقط یک نقشه برای به دست آوردن ثروت لینت بود.
نقشه قتل پیچیده لینت ریج وی
- شروع نقشه: ژاکلین در کلوب لندن، لینت را به سایمون معرفی می کند. از همان لحظه، نقشه شروع به شکل گیری می کند. سایمون طوری وانمود می کند که عاشق لینت شده و با او ازدواج می کند.
- صحنه سازی شلیک: در کشتی، بعد از اینکه پوآرو شامپاین زیادی می نوشد و مست می شود، ژاکلین با یک اسلحه کالیبر ۲۲، به پای سایمون شلیک می کند. اما این شلیک یک صحنه سازی تمام عیار است! سایمون از قبل با استفاده از رنگی که از وسایل مادر بوک، اوفمیا، دزدیده بود، وانمود می کند که زخمی شده. در حالی که بوک و روزالی حواس شان به ژاکلین است که وانمود می کند می خواهد خودش را بکشد، سایمون به سرعت به اتاق لینت می رود و به سر او شلیک می کند.
- پنهان کردن اسلحه و جعل جراحت: سایمون بعد از کشتن لینت، اسلحه را با روسری گمشده خانم ون شویلر و یک دستمال خونی می پیچد و به نیل می اندازد. بعد هم با همان روسری به پای خودش شلیک می کند تا زخم واقعی و جدیدی روی پایش ایجاد کند و همه فکر کنند که این شلیک در لحظه ی اول، واقعی بوده. دستمال آغشته به رنگ هم که مدرک اصلی بر ملا شدن دروغش بود.
قتل های بعدی برای پنهان کاری
فکر می کنید همه چیز همین جا تموم میشه؟ نه! برای پنهان کاری و جلوگیری از لو رفتن راز، قتل های دیگری هم اتفاق می افتد:
- لوئیز بورژه: خدمتکار لینت، لوئیز بورژه، شاهد قتل لینت بوده و سعی می کند از قاتل باج بگیرد. ژاکلین برای ساکت کردن او، با چاقوی جراحی دکتر ویندلشم، گلوی لوئیز را می برد.
- بوک: بوک، دوست پوآرو و پسر اوفمیا، لینت را مرده پیدا می کند و گردنبند گران بهای او را می دزدد تا از نظر مالی از مادرش مستقل شود. او گردنبند را در وسایل اوفمیا پنهان می کند. بوک همچنین شاهد قتل لوئیز است، اما قبل از اینکه بتواند قاتل را فاش کند، توسط ژاکلین با تفنگ اندرو کاتچادوریان، کشته می شود.
رازگشایی هرکول پوآرو و پایان تلخ
پوآرو با هوش سرشارش، تمام این قطعات پازل را کنار هم می گذارد. او متوجه می شود که ژاکلین تمام مدت توسط پرستار خانم باورز تحت نظر بوده و این باعث می شود به فکر یک صحنه سازی پیچیده بیفتد. پوآرو با جمع کردن تمام بازماندگان در سالن کشتی، پرده از حقیقت برمی دارد. او فاش می کند که سایمون و ژاکلین همدست بوده اند و تمامی شواهد را با جزئیات کامل رو می کند.
با رو شدن دستمال آغشته به رنگ که اثبات می کند جراحت اولیه سایمون ساختگی بوده، ژاکلین می فهمد که دیگر راه فراری ندارد. در یک لحظه بسیار دراماتیک و تلخ، ژاکلین سایمون را در آغوش می گیرد و با یک شلیک، هم به او و هم به خودش شلیک می کند و هر دو با یک گلوله کشته می شوند. این پایان تلخ برای این دو عاشق که به خاطر پول دست به جنایت زده بودند، حس غریبی به مخاطب می دهد.
پایان فیلم با پیاده شدن مسافران و پوآرویی که نمی تواند احساساتش را با سالومه ابراز کند و در نهایت، شش ماه بعد، پوآرویی که سبیل هایش را تراشیده، به کلوبش می رود تا تنها در تاریکی به تماشای تمرین سالومه بنشیند. این سکانس پایانی نشان دهنده تاثیر عمیق این پرونده و از دست دادن دوستش بوک بر پوآرو است و جنبه ای انسانی تر و غمگین تر از او را به نمایش می گذارد.
حواشی و نکات جالب توجه فیلم مرگ بر روی نیل
فیلم مرگ بر روی نیل مثل خیلی از پروژه های بزرگ دیگه، حاشیه های خاص خودش رو داشت که گاهی اوقات حتی بیشتر از خود فیلم به چشم می اومد. بیاین به چند تاشون نگاهی بندازیم:
ماجرای گال گادوت و چالش های اکران
یکی از بزرگترین حواشی فیلم، مربوط به حضور گال گادوت، بازیگر اسرائیلی، در نقش لینت ریج وی بود. این موضوع باعث شد که فیلم در برخی کشورهای عربی با مشکلاتی برای اکران روبرو بشه. لبنان و کویت به دلیل خدمت گال گادوت در ارتش اسرائیل، از صدور مجوز برای نمایش فیلم خودداری کردند. اما عربستان سعودی تصمیم متفاوتی گرفت و با وجود این حواشی، مجوز پخش فیلم رو صادر کرد. این حرکت عربستان، نشان دهنده یک تغییر مسیر جدید در سیاست خارجی این کشور در قبال آثار سینمایی بود و به نوعی خبرساز شد.
مشکلات تولید و تاخیر در اکران
تولید فیلم مرگ بر روی نیل با چالش های زیادی همراه بود. اول از همه، همه گیری کرونا که باعث شد اکران فیلم بارها به تعویق بیفته. این تاخیرها نه تنها روی بودجه فیلم تاثیر گذاشت، بلکه شور و هیجان اولیه برای اکران رو هم کمی کم رنگ کرد. علاوه بر این، حواشی مربوط به آرمی همر، یکی از بازیگران اصلی فیلم، که با اتهامات جدی روبرو شد، مزید بر علت شد و روند تبلیغات و اکران رو پیچیده تر کرد. همه این مسائل باعث شد که فیلم با سر و صدای کمتری نسبت به قتل در قطار سریع السیر شرق اکران بشه.
فروش گیشه و امتیاز منتقدان
با وجود بودجه تولید ۹۰ میلیون دلاری، فیلم مرگ بر روی نیل در گیشه جهانی حدود ۱۳۷.۳ میلیون دلار فروخت. این رقم، هرچند از بودجه پیشی گرفت، اما برای یک فیلم پرهزینه و با گروه بازیگران ستاره، خیلی هم خیره کننده نبود و نشان دهنده این بود که حواشی و تاخیرها روی استقبال مخاطب تاثیر گذاشته. در مورد امتیازات منتقدان هم، نظرات متفاوت بود:
- Rotten Tomatoes: ۶۲٪ از ۲۸۴ منتقد، نقد مثبتی به فیلم داشتند و میانگین امتیاز ۵.۹ از ۱۰ رو کسب کرد. اجماع کلی این بود که فیلم روحیه سنتی و سرگرم کننده ای داره و کنت برانا و گروه بازیگرانش با علاقه کار کردند.
- Metacritic: بر اساس نظر ۵۱ منتقد، امتیاز ۵۲ از ۱۰۰ رو گرفت که نشون دهنده نقدهای مختلط یا متوسط بود.
این نمرات نشون می ده که مرگ بر روی نیل نتونست اجماع منتقدان رو به طور کامل جلب کنه و خیلی ها اونو پایین تر از اقتباس های قبلی آگاتا کریستی می دونستن.
برنامه ریزی برای دنباله بعدی
با وجود همه این مشکلات، استودیوهای قرن بیستم در مارس ۲۰۲۲ اعلام کردند که فیلمنامه سومین فیلم هرکول پوآرو هم توسط مایکل گرین نوشته شده و کنت برانا دوباره به عنوان کارگردان و بازیگر نقش اصلی برمی گرده. این دنباله که A Haunting in Venice نام داره، بر اساس داستانی کمتر شناخته شده از پوآرو ساخته شده و در سپتامبر ۲۰۲۳ اکران شد. این نشون می ده که کنت برانا و تیمش، با وجود تمام چالش ها، قصد دارن به دنیای پوآرو و آگاتا کریستی ادامه بدن.
چرا مرگ بر روی نیل را تماشا کنیم؟ / چرا تماشا نکنیم؟ (جمع بندی نهایی برای تصمیم گیری مخاطب)
خب، تا اینجا کلی حرف زدیم و کلی به فیلم مرگ بر روی نیل نگاه کردیم. حالا وقتشه که به یه جمع بندی برسیم و ببینیم بالاخره این فیلم رو باید ببینید یا نه؟ بیاین یه لیست از دلایل موافق و مخالف درست کنیم تا راحت تر تصمیم بگیرید:
ببینید اگر:
- عاشق ژانر معمایی کلاسیک هستید: اگه دل تون برای یه داستان جنایی پیچیده به سبک قدیمی تنگ شده که کارآگاه با هوش و منطق خودش معما رو حل می کنه، این فیلم خوراک شماست.
- از فضاسازی های مجلل و تاریخی لذت می برید: مصر باستان، کشتی های لوکس، لباس های زیبا و مناظر چشم نواز، همه و همه توی این فیلم به بهترین شکل به تصویر کشیده شده اند. اگه به visual story-telling اهمیت می دهید، حتماً خوش تان می آید.
- بازی های خوب گروهی رو دوست دارید: کنت برانا، گال گادوت، اما مکی و بقیه بازیگران، همه با هم تلاش می کنند تا یک اجرای قوی و جذاب ارائه بدن.
- کار کنت برانا در نقش پوآرو رو می پسندید: اگه نسخه انسانی تر و کمی متفاوت تر پوآرو که توسط برانا به تصویر کشیده شده رو دوست دارید، حتماً این فیلم رو تماشا کنید.
- به دنبال یه سرگرمی بدون نیاز به فکر زیاد هستید: با وجود پیچیدگی معما، فیلم سعی می کنه شما رو غرق در فضا و قصه کنه و نیاز به تحلیل های عمیق از جانب شما نداره.
نبینی اگر:
- به دنبال اکشن سریع و هیجان بی وقفه هستید: ریتم فیلم نسبتاً کنده، به خصوص در بخش های ابتدایی. اگه از فیلم های با ریتم آرام خوشتون نمیاد، ممکنه حوصله تون سر بره.
- انتظار اثری کاملاً وفادار به تمام جزئیات رمان و نسخه های قبلی رو دارید: فیلم تغییراتی در شخصیت ها و داستان پوآرو ایجاد کرده که ممکنه برای طرفداران پروپاقرص کتاب، خوشایند نباشه.
- از پیش داستان های اضافی و غیرضروری خوشتون نمیاد: بخش مربوط به گذشته پوآرو در جنگ جهانی اول، برای بعضی ها اضافی و بی ربط به نظر می رسه.
- از فیلم های معمایی با ریتم کند لذت نمی برید: اگه انتظار دارید از همان دقیقه اول وارد اوج هیجان بشید، این فیلم شاید اون چیزی نباشه که دنبالش هستید.
در نهایت، انتخاب با شماست. مرگ بر روی نیل تجربه ای سینمایی است که با تمام نقاط قوت و ضعفش، تلاش می کند یکی از شاهکارهای آگاتا کریستی را دوباره به سینما بیاورد.
نتیجه گیری: میراث مرگ بر روی نیل در سینمای مدرن
فیلم مرگ بر روی نیل در میان اقتباس های متعدد از آثار آگاتا کریستی و در کارنامه سینمایی کنت برانا، جایگاه خاص خودش را پیدا کرده. این فیلم، با وجود تمام حواشی و چالش های تولید، تلاش کرد تا روح یک معمای کلاسیک را در بستری بصری خیره کننده به تصویر بکشد. کنت برانا، با سبک کارگردانی خاص خودش و با یک گروه بازیگران برجسته، سعی کرد تا هرکول پوآرو را با جنبه های انسانی و احساسی تر به مخاطب مدرن معرفی کند.
شاید مرگ بر روی نیل نتوانست انتظارات همه منتقدان و طرفداران را به طور کامل برآورده کند و به اندازه قتل در قطار سریع السیر شرق در گیشه موفق نبود، اما همچنان یک اثر قابل تماشا برای دوست داران ژانر معمایی و آثار آگاتا کریستی است. این فیلم یادآور دوران طلایی فیلم های کارآگاهی است که در آن، ذهن و استدلال، قهرمان اصلی داستان بودند. مرگ بر روی نیل نشان داد که داستان های پیچیده و جذاب آگاتا کریستی، حتی با گذشت سال ها، هنوز هم پتانسیل زیادی برای جذب مخاطب در سینمای امروز دارند و می توانند ما را به سفری مرموز و فراموش نشدنی دعوت کنند.