خلاصه کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم ( نویسنده دیو پتی )

کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم اثر دیو پتی، داستان شیرین و پر از پیام یه قورباغه کوچولوی لجبازه که یاد می گیره خودش رو همون طور که هست، با تمام ویژگی هاش، دوست داشته باشه.

تا حالا شده دلتون بخواد جای یه نفر دیگه باشید؟ یا از یه ویژگی توی خودتون خوشتون نیاد و آرزو کنید ای کاش جور دیگه ای بودید؟ خب، قهرمان کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم هم دقیقاً همین حس رو داره. دیو پتی توی این کتاب، یه ماجرای بامزه و عمیق رو روایت می کنه که نه فقط برای بچه ها، که برای ما بزرگ ترها هم کلی حرف داره. این کتاب بهمون یاد میده خودپذیری و اعتماد به نفس، چقدر توی زندگی مهم هستن. امروز می خوام یه سر به دنیای این قورباغه کوچولوی دوست داشتنی بزنیم و ببینیم چطور بالاخره از ته دل می پذیره که قورباغه بودنش، اتفاقاً بهترین چیز دنیاست! اگه دنبال یه کتاب جذاب و آموزنده برای کوچولوهاتون هستید یا خودتون دلتون می خواد یه تلنگر شیرین برای دوست داشتن خودتون دریافت کنید، این مقاله رو از دست ندید.

بچه قورباغه ای که دنیاش رو زیر و رو کرد: یه نگاه کلی به داستان من نمی خواهم قورباغه باشم

راستش رو بخواین، قصه من نمی خواهم قورباغه باشم از اون قصه هاییه که خیلی راحت میشینه به دل آدم. ماجرا درباره یه بچه قورباغه است که حسابی از قورباغه بودنش شاکی و ناراضیه. از اینکه خیس و لیزه، از اینکه حشره می خوره، از اینکه باید توی آب و خشکی زندگی کنه… خلاصه که از هیچ کدوم از ویژگی های قورباغه ایش خوشش نمیاد. برای همینم تصمیم می گیره به پدرش بگه که دلش می خواد یه حیوان دیگه باشه؛ مثلاً یه گربه، یه خرگوش یا حتی یه جغد! پدر قورباغه هم با صبر و حوصله، اما با منطق محکم، بهش توضیح میده که چرا نمی تونه اون حیوانات باشه و مهم تر اینکه، چرا قورباغه بودن خودش یه عالمه مزایای باحال داره. این گفت وگوها همین طور ادامه پیدا می کنه تا اینکه یه روز، یه گرگ گرسنه سر و کله اش پیدا میشه و یه حقیقتی رو به قورباغه کوچولو میگه که همه چیز رو عوض می کنه… و اینجاست که قورباغه داستان ما، تازه ارزش خودش رو می فهمه! این خلاصه کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم یه جوری نوشته شده که هم طنزه و هم کلی درس زندگی توش داره.

ماجراجویی بامزه قورباغه لجباز: خلاصه کامل و ریز به ریز داستان کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم

حالا که یه دید کلی پیدا کردیم، بیایید بریم سراغ جزئیات داستان این قورباغه دوست داشتنی. قصه از جایی شروع میشه که یه بچه قورباغه، حسابی شاکی و غرغرو، پیش پدرش میاد.

آشنایی با قهرمان داستان: بچه قورباغه ای که قورباغه نبود!

بچه قورباغه ی قصه ما، اسمش توی کتاب ذکر نشده، اما شخصیتش حسابی بامزه و البته لجبازه. این کوچولو اصلاً از اینکه قورباغه است، راضی نیست. چرا؟ چون فکر می کنه قورباغه ها زیادی خیس و لیز هستن، یه عالمه حشره می خورن که از نظر اون حال به هم زنه و خلاصه اینکه، کلی ایراد دیگه هم از خودش می گیره. دلش می خواد جای هر حیوانی باشه، غیر از قورباغه! این بخش از معرفی کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم، نشون میده چقدر بچه ها ممکنه درگیر مقایسه خودشون با بقیه بشن و ویژگی های مثبت خودشون رو نبینن.

گفت وگوهای پدر و پسری: گربه باشم؟ خرگوش باشم؟ یا شاید خوک؟

بعد از این نارضایتی ها، بچه قورباغه شروع می کنه به لیست کردن آرزوهاش. اول میگه: من می خوام گربه باشم! پدرش با آرامش می پرسه: چرا؟ و بچه قورباغه میگه: چون گربه ها هیچ وقت خیس و لیز نیستن و حشره هم نمی خورن! پدرش بهش توضیح میده که گربه ها هم یه عالمه مسئولیت دارن؛ باید موهاشون رو تمیز کنن و هر روز حموم برن! بعد بچه قورباغه می خواد خرگوش باشه چون میپره، یا خوک باشه چون توی گل و لای می غلطه، یا حتی یه جغد باشه که میتونه سرش رو کامل بچرخونه. اما هر بار پدر قورباغه، با منطق خاص و البته با کمی چاشنی طنز، بهش نشون میده که چرا هر کدوم از این انتخاب ها، چالش های خودشون رو دارن و مهم تر اینکه، چرا قورباغه بودن یه چیز خاصه. این گفت وگوهای شیرین، یکی از قلب های تپنده داستان دیو پتی برای کودکان هست و به خوبی مفاهیم خودپذیری در کودکان و اعتماد به نفس در کودکان رو مطرح می کنه.

گرگ گرسنه و یه درس غیرمنتظره!

همین طور که این گفت وگوها ادامه داره و قورباغه کوچولو هنوز از قورباغه بودنش راضی نشده، ناگهان سر و کله یک گرگ گرسنه پیدا میشه. گرگ که حسابی عصبانیه، به قورباغه نگاه می کنه و با لحنی غرغرو میگه: من از خوردن قورباغه متنفرم! آخه کی دوست داره یه موجود خیس و لیز رو بخوره که همه اش حشره خورده؟ این جمله گرگ، شوکی به قورباغه کوچولو میده. دقیقاً همین ویژگی هایی که قورباغه ازشون متنفر بود و به نظرش نقطه ضعف میومدن، حالا به یه نقطه قوت تبدیل شدن و جونش رو نجات دادن!

بالاخره قورباغه بودن خوبه یا نه؟ پذیرش نهایی!

اینجاست که بچه قورباغه، تازه به یه درک عمیق میرسه. میفهمه اون چیزایی که ازشون بدش میومد، اتفاقاً مزایای بزرگی هستن. خیس و لیز بودنش باعث میشه گرگ ازش فرار کنه، و خوردن حشرات هم خب غذای طبیعی قورباغه هاست! اون لحظه، قورباغه کوچولو با تمام وجود قورباغه بودنش رو قبول می کنه و دیگه دلش نمی خواد جای هیچ حیوون دیگه ای باشه. داستان با پذیرش شیرین هویت و ویژگی های خودش توسط بچه قورباغه به پایان می رسه و نشون میده که چقدر مهمه خودمون رو همون طوری که هستیم دوست داشته باشیم.

کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم به ما یاد میده که گاهی اوقات، نقاط ضعف ما در واقع بزرگترین نقاط قوت مان هستند، فقط کافیه جور دیگه ای بهشون نگاه کنیم!

فراتر از یه قصه شیرین: پیام های عمیق من نمی خواهم قورباغه باشم برای همه ما

حالا که خلاصه کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم رو خوندیم، بریم سراغ پیام های عمیق تر این کتاب. من نمی خواهم قورباغه باشم فقط یه داستان بامزه نیست؛ یه راهنمای کوچولو و قدرتمنده برای زندگی.

خودت باش، خودت رو دوست داشته باش: خودپذیری یعنی چی؟

مهم ترین پیامی که این کتاب به ما میده، همون خودپذیری هست. بچه قورباغه از خودش بدش میومد چون فکر می کرد خیس و لیز بودن یا حشره خوردن، بده. اما وقتی فهمید همین ویژگی ها باعث نجاتش میشن، تازه خودش رو پذیرفت. خیلی از ما هم همین طوریم؛ دائم خودمون رو با بقیه مقایسه می کنیم و دوست داریم ویژگی هایی رو داشته باشیم که مال ما نیستن. این کتاب بهمون یادآوری می کنه که اول باید خودمون رو همون طوری که هستیم، با تمام خوب و بدهامون، دوست داشته باشیم. اینجوری زندگی خیلی راحت تر و قشنگ تر میشه، نه؟ نقد کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم از این نظر خیلی مثبته چون این مفهوم مهم رو با زبانی ساده و سرگرم کننده به کودکان یاد میده.

از درون قوی باش: بالا بردن اعتماد به نفس در بچه ها

وقتی یه بچه خودش رو قبول داشته باشه، اعتماد به نفسش هم بالا میره. بچه قورباغه اولش دلش می خواست جای بقیه حیوونا باشه چون فکر می کرد اونا بهتر از خودش هستن. اما وقتی فهمید قورباغه بودن یه عالمه مزیت داره، تازه حس خوبی به خودش پیدا کرد. این کتاب به پدر و مادرها و مربی ها نشون میده که چقدر مهمه به بچه ها کمک کنیم تا نقاط قوت خودشون رو کشف کنن و به خودشون افتخار کنن، حتی اگه این نقاط قوت از نظر بقیه عجیب باشن.

تفاوت ها رو بغل کن: چرا هر کدوممون خاص و منحصر به فردیم؟

یکی دیگه از پیام های کلیدی داستان اینه که تفاوت ها نه تنها بد نیستن، بلکه اتفاقاً خیلی هم خوبن! اگه همه ما یه جور بودیم، دنیا چقدر کسل کننده میشد؟ هر موجودی توی این دنیا، خاص و منحصر به فرده و همین تفاوت ها هستن که به دنیا زیبایی و تنوع میدن. قورباغه بودنِ قورباغه، گربه بودنِ گربه؛ هر کدوم یه نقش مهمی دارن. این کتاب در مورد تفاوت ها و یکتایی صحبت می کنه و به بچه ها یاد میده که باید به تفاوت های خودشون و دیگران احترام بذارن.

پدر و مادرای صبور: نقش کلیدی خانواده در مسیر رشد بچه ها

نقش پدر قورباغه توی این داستان واقعاً فوق العاده است. اون با صبر و حوصله به تمام غرغرهای بچه اش گوش میده، سعی می کنه با منطق قانعش کنه و هیچ وقت ازش ناامید نمیشه. پدر قورباغه، نمونه یه والد خوبه که به جای سرزنش کردن، با گفت وگو و درک متقابل، به فرزندش کمک می کنه تا خودش به جواب برسه. این نشون میده که حمایت و درک والدین، چقدر میتونه توی شکل گیری شخصیت و خودپذیری بچه ها تاثیرگذار باشه.

خنده و آموزش: چطور با طنز، درس زندگی بدیم؟

دیو پتی یه کار خیلی مهم توی این کتاب کرده: مفاهیم عمیق رو با زبانی ساده و طنزآمیز به بچه ها یاد داده. داستان پر از دیالوگ های بامزه و موقعیت های خنده داره که هم بچه ها رو سرگرم می کنه و هم پیام های مهم رو به صورت غیرمستقیم بهشون منتقل می کنه. این نشون میده که لازم نیست همیشه آموزش ها خشک و رسمی باشن؛ گاهی اوقات خنده و شوخی، بهترین راه برای یادگیریه.

از نویسنده تا تصویرگر: پشت صحنه خلق یه شاهکار کودکانه

هر کتابی، مخصوصاً کتاب های کودکان، پشت صحنه ای داره که هنرمندهای زیادی برای خلقش زحمت کشیدن. من نمی خواهم قورباغه باشم هم از این قاعده مستثنی نیست.

دیو پتی: قصه گوی خلاق و هنرمند (Dev Petty)

دیو پتی (Dev Petty)، نویسنده ایه که واقعاً بلده چطور با کلمات جادو کنه. او قبل از اینکه بیاد سراغ نویسندگی کتاب های کودک، حتی نقاش فیلم های بزرگی مثل ماتریکس هم بوده! اما بعدش فهمید که قصه گویی، حال و هوای دیگه ای داره. خودش میگه: به نظر من، قصه و داستان گویی خیلی بهتره، چون هم می خندی، هم بلاخره باید کمی فکر کنی. کتاب های دیو پتی، که داستان دیو پتی برای کودکان هستن، معمولاً روی مفاهیم مهم رشد کودک تمرکز دارن؛ مثل پذیرش خود، کنار اومدن با احساسات مختلف و رشد فردی. علاوه بر من نمی خواهم قورباغه باشم، اون مجموعه حوصله ام سر رفته و دوست ندارم بخوابم رو هم نوشته که همه شون حسابی معروف و پرطرفدار شدن. دیو توی سان فرانسیسکو زندگی می کنه و جالبه بدونید که توی جدول حل کردن و ساندویچ درست کردن هم مهارت خاصی داره!

مایک بولدت: جادوگر تصویرها (Mike Boldt)

کنار هر نویسنده خوب، یه تصویرگر عالی هم هست که به کلمات جون میده. مایک بولدت (Mike Boldt)، تصویرگر بااستعداد من نمی خواهم قورباغه باشمه. کار اون توی این کتاب، واقعاً عالیه. تصاویر بامزه و رنگارنگش، نه فقط نگاه بچه ها رو جذب می کنه، بلکه به خوبی حس و حال شخصیت ها و پیام داستان رو هم منتقل می کنه. صورت های بامزه قورباغه کوچولو، حالت های متعجب پدرش و حتی اون گرگ گرسنه، همه وهمه به کمک تصاویر مایک بولدت، زنده شدن و داستان رو کلی جذاب تر کردن. بدون تصویرهای خوب، شاید این کتاب هرگز نمی تونست انقدر موفق بشه.

افتخارات و بازخوردها: چرا این کتاب رو باید خوند؟

یه کتاب خوب، فقط با خوندنش معلوم نمیشه. گاهی اوقات، افتخارات و بازخوردهایی که از منتقدان و خوانندگان میگیره، نشون میده چقدر باارزشه. من نمی خواهم قورباغه باشم هم کلی جایزه و نقد مثبت به خودش اختصاص داده. این جوایز کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم نشون دهنده کیفیت بالای این اثره.

جوایز و افتخارات مهم

این کتاب موفق شده جوایز معتبر زیادی رو کسب کنه که از جمله مهم ترین هاش میشه به این موارد اشاره کرد:

• نامزد جایزه انتخاب خوانندگان جوان پنسیلوانیا سال 2017
• برنده جایزه کتاب مصور CLEL Bell سال 2016

بازخوردهای منتقدان و نشریات معتبر

نشریات و مراجع معتبر ادبیات کودک، حسابی از این کتاب تعریف و تمجید کردن:

منبع نقد	نظر منتقد
Kirkus Reviews	یه نگاه پر جنب و جوش به پذیرش خود. (یه دیدگاه جذاب درباره دوست داشتن خودت)
School Library Journal	داستانی سرگرم کننده و پرمحتوا. (یه قصه جذاب که کلی حرف برای گفتن داره.)
Publishers Weekly	این نویسنده تازه کار، با ایجاد مکالمه بین قورباغه و پدرش به ما مفهوم پذیرش را با طنز نشان می دهد… داستان ممکن است مفهوم قدرشناسی را در ذهن خوانندگان تداعی کند یا اینکه به طور ساده فقط کودکان را بخنداند.
Booklist	کتابی که با زبان طنز مفهوم خویشتن دوستی و پذیرش خویشتن را بیان می کند. (یعنی با شوخی و خنده بهمون یاد میده خودمون رو دوست داشته باشیم.)

این بازخوردها نشون میده که کتاب، هم از نظر محتوا عمیقه، هم از نظر هنری قویه و هم تونسته با زبان طنزش، با مخاطبینش ارتباط برقرار کنه.

من نمی خواهم قورباغه باشم برای کی خوبه؟ راهنمای رده سنی

شاید از خودتون بپرسید که این کتاب بامزه برای چه رده سنی مناسبه؟ خب، جوابش اینه که من نمی خواهم قورباغه باشم یه کتاب برای کودکان 3 تا 7 سال محسوب میشه، اما راستش رو بخواین، بچه های تا 9 سال و حتی بزرگ ترها هم از خوندنش لذت میبرن.

• برای بچه های 3 تا 5 سال: این گروه سنی از تصاویر رنگارنگ، جملات کوتاه و دیالوگ های بامزه بین قورباغه و پدرش حسابی لذت می برن. بلندخوانی کتاب برای کودک در این سن، به تقویت مهارت های شنیداری و افزایش دایره لغاتشون خیلی کمک می کنه.
• برای بچه های 6 تا 9 سال: این بچه ها که تازه شروع به خوندن کردن یا توی خوندن قوی تر شدن، میتونن داستان رو دنبال کنن و پیام های عمیق ترش رو هم بهتر درک کنن. مفاهیمی مثل خودپذیری و اعتماد به نفس، توی این سن برایشون ملموس تره.

چیزی که این کتاب رو برای این رده سنی مناسب می کنه، زبان ساده، تصاویر واضح و مفاهیم قابل درک هست. از طرفی، بلندخوانی کتاب کودک من نمی خواهم قورباغه باشم توسط والدین یا مربیان، فرصت خوبیه برای شروع یه گفت وگوی معنی دار با بچه ها درباره دوست داشتن خودشون و پذیرش تفاوت ها. اینطوری، کتاب فقط یه قصه خوندن ساده نیست، بلکه یه ابزار آموزشی قدرتمند میشه.

بعد از خوندن کتاب چی کار کنیم؟ فعالیت های باحال و آموزنده برای کوچولوها و بزرگ ترها

وقتی یه کتاب خوب رو با بچه ها تموم می کنید، تازه کار اصلی شروع میشه! برای اینکه پیام های کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم حسابی توی ذهن بچه ها جا بیفته و یادگیری عمیق تر بشه، می تونیم از یه عالمه فعالیت های خلاقانه و آموزشی استفاده کنیم. این فعالیت های پس از کتابخوانی برای کودکان، کمک می کنه تا مفاهیم کتاب به تجربه های واقعی تبدیل بشن.

من دوست دارم… باشم!: (نقاشی و گپ و گفت)

بعد از خوندن داستان، از بچه ها بپرسید: اگه می تونستی جای هر حیوون دیگه ای باشی، چی رو انتخاب می کردی؟ چرا؟ بعد ازشون بخواین اون حیوون رو نقاشی کنن. یا حتی بهتر، نقاشی از خودشون بکشن ولی با ویژگی های خاص و منحصر به فرد خودشون، مثل یه قورباغه خاص! بعدش باهاشون گپ بزنید: چه چیزهایی رو توی خودت دوست داری؟ چرا فکر می کنی تو خاصی؟ این فعالیت بهشون کمک می کنه تا به هویت یابی و ارزش تفاوت ها فکر کنن.

نمایش عروسکی خانگی: قورباغه و دوستانش روی صحنه!

با مقوا، چوب بستنی یا حتی جوراب های قدیمی، عروسک های انگشتی ساده از شخصیت های داستان بسازید: قورباغه، پدرش، گربه، خرگوش، جغد، خوک و گرگ. حالا بچه ها میتونن داستان رو دوباره نقش آفرینی کنن. تاکید کنید روی دیالوگ های اصلی و اون لحظه مهم که قورباغه نظرش عوض میشه. حتی می تونید ازشون بخواهید داستان رو با پایان های مختلف یا شخصیت های جدید اجرا کنن. این کار خلاقیت و مهارت های کلامی بچه ها رو تقویت می کنه.

دفترچه من یه عالمه خوبم!: گنجینه ویژگی های مثبت

یه دفترچه کوچیک یا چند تا برگه رو به هم بدوزید تا یه دفترچه کوچولو درست بشه. توی هر صفحه، کودک یه ویژگی مثبت از خودش (میتونه ظاهری باشه مثل چشم های قشنگم، اخلاقی باشه مثل مهربونیم یا توانایی باشه مثل خوب نقاشی کردن) رو نقاشی کنه یا با کمک شما بنویسه. این دفترچه من خاص هستم یه یادآوری بصری قوی از ارزش وجودی

سفر جذاب قورباغه ها: چرخه زندگی هیجان انگیز!

با بچه ها یه پژوهش کوچیک درباره چرخه زندگی قورباغه ها انجام بدید (تخم، بچه قورباغه، قورباغه بالغ). می تونید عکس هاش رو از اینترنت پیدا کنید یا حتی نقاشی کنید. بعد تصاویر رو به شکل یه چرخه روی یه مقوا بچسبونید. حالا میتونید چرخه زندگی بقیه حیوانات داخل کتاب رو هم بررسی کنید و با هم مقایسه کنید. این فعالیت به شناخت طبیعت و مفاهیم علمی کمک می کنه.

بازی اگه اینجوری می شد چی؟: ذهن های خلاق رو روشن کنیم!

سوالات فرضی بپرسید تا تفکر خلاق بچه ها رو تقویت کنید. مثلاً: اگه گرگ هم قورباغه دوست داشت، چی می شد؟ اگه قورباغه اصلاً پدر نداشت و با خودش حرف می زد، چی؟ اگه قورباغه به جای حیوان های دیگه، می خواست وسایل خونه باشه، چی رو انتخاب می کرد؟ این بازی چه می شد اگر…؟ تخیل و مهارت حل مسئله رو توی بچه ها بیدار می کنه.

دستپخت قورباغه ای: ماجرای ساندویچ حشره خوشمزه!

این یکی خیلی بامزه است! به بچه ها بگید تصور کنن یه قورباغه هستن و میخوان برای خودشون ساندویچ حشره درست کنن. با خوراکی های کوچیک و سالم مثل کشمش، عدس پلو، غلات ریز، پاستیل های کرمی شکل یا حتی پوره میوه، ازشون بخواین یه ساندویچ خلاقانه درست کنن و اسمش رو بذارن ساندویچ حشره. تاکید کنید که قورباغه ها حشره میخورن و این غذای اصلیشونه! این فعالیت علاوه بر سرگرمی، به تخیل و شناخت عادات حیوانات کمک می کنه.

چرا قورباغه بودن هم حال میده؟ لیست مزایا!

بعد از خوندن داستان، با کمک بچه ها یه لیست کامل از تمام مزایایی که قورباغه بودن داره، تهیه کنید. مثلاً: از دست گرگ نجات پیدا می کنی، میتونی هم توی آب زندگی کنی هم توی خشکی، خوب میپری، زبون بلند داری برای گرفتن حشرات. این لیست کمک می کنه بچه ها نقاط قوت خودشون و دیگران رو بهتر ببینن و قدردانی از تفاوت ها رو یاد بگیرن.

کتاب گردی با قورباغه: یه سفر به دنیای ترجمه ها و ناشرهای ایرانی

برای تکمیل این تجربه، بد نیست که با بچه ها درباره ترجمه و انتشار این کتاب توی ایران هم صحبت کنیم. کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم توی ایران توسط نشر پرتقال و نشر مهرسا منتشر شده و آناهیتا حضرتی کیاوندانی (و احمد تصویری در برخی نسخه ها) زحمت ترجمه اش رو کشیدن. این فرصت خوبیه که به بچه ها بگیم کتاب ها از کجا میان و چطور به دست ما میرسن و چقدر مترجم ها توی این مسیر نقش مهمی دارن. همچنین می تونیم کتاب های دیگه از این ناشرها رو هم بهشون معرفی کنیم.

جدول مقایسه ای ناشران و مترجمان فارسی

ناشر فارسی	مترجم فارسی	نکات ویژه
انتشارات پرتقال	آناهیتا حضرتی کیاوندانی	معروف به انتشار کتاب های کودک و نوجوان با کیفیت بالا و تصویرگری های جذاب.
انتشارات مهرسا	آناهیتا حضرتی، احمد تصویری	تمرکز بر ادبیات کودک و نوجوان با رویکرد آموزشی و پرورشی.

با انتخاب هر کدوم از این ترجمه ها، می تونید از داستان شیرین و پرمحتوای من نمی خواهم قورباغه باشم نهایت استفاده رو ببرید.

نتیجه گیری

خلاصه کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم ( نویسنده دیو پتی ) نشون میده که این کتاب چیزی فراتر از یه داستان ساده برای بچه هاست. این یه ابزار جادوییه که به بچه ها یاد میده خودشون رو دوست داشته باشن، به تفاوت هاشون افتخار کنن و بدونن که هر کدومشون به شکل خاص خودشون ارزشمند و منحصر به فردن. دیو پتی با طنز و زبانی شیوا، مفهوم خودپذیری و اعتماد به نفس رو به شیرین ترین شکل ممکن منتقل می کنه. این کتاب برای والدین، مربیان و هر کسی که دغدغه تربیت بچه های قوی و خودباور رو داره، یه گنج واقعی محسوب میشه.
پس چی بهتر از اینکه یه نسخه از این کتاب رو تهیه کنید، با بچه هاتون بخونید و بعدش با کمک فعالیت های خلاقانه ای که پیشنهاد دادیم، پیام های عمیقش رو توی دل و ذهن بچه ها حک کنید؟ مطمئن باشید که این تجربه، هم برای شما و هم برای کوچولوهاتون، فراموش نشدنی خواهد بود و بهشون کمک می کنه تا با خودباوری بیشتری توی دنیای بزرگ قدم بردارن.