۴ اصل عملیاتی برای تربیت فرزند از نگاه امام خمینی (ره)

۴ اصل عملیاتی برای تربیت فرزند از نگاه امام خمینی (ره)

این پست از سایت سایت اطلاع رسانی بیگ نیوز برگرفته از سایت ana.ir در مورد مقاله ۴ اصل عملیاتی برای تربیت فرزند از نگاه امام خمینی (ره) ارائه شده است، در صورتی که محتوای این پست مورد توجه تان واقع شده است به دسته بندی مربوطه مراجعه نمایید.

امام خمینی (ره) تنها به دوست داشتن و حتی به‎ ‎‏رفتار های محبت آمیز با فرزندان اکتفا نمی کردند، بلکه این دوستی را به طرف اعلام‏‎ ‎‏می کردند که شما را دوست دارم.

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ترنم کاظم زاده پژوهشگر علوم تربیتی ـ امام، نهاد خانواده را از مهم ترین جایگاه های زمینه ساز شکوفایی استعداد ها می دانند. ‏‎ ‎‏ایشان فضای خانه را آکنده از محبت، عاطفه، عشق و معنویت می کردند تا فرزندان ‏‎ ‎‏بتوانند در این فضای سالم و خالی از آلودگی به رشد و تعالی دست یابند. یکی از ‏‎ ‎‏راهکار های عملی امام برای تقویت این روند، تکریم و احترام به فرزندان و افکار و ‎‏خواسته های آن ها بود، به طوری که در بازی های کودکانه آن ها شرکت می کردند. ‏‎

امام خمینی (ره) با پیروی از منبع وحی و الگوگیری از زندگی اهل بیت (ع) توانسته اند ‏‎ ‎‏برنامه های جامع و کاملی برای فرزندان خویش ترسیم کنند و آن را در رفتار خود با ‏‎ ‎‏فرزندان عملی سازند. آنچه برای ما در این قسمت مهم است، سیره عملی امام در ‎ ‎‏برخورد با فرزندان است. ‏

‏‏۱. شناخت و درک فرزند‏

‏‏یکی از مسائل بسیار مهم و حیاتی در مواجهه با فرزند، شناخت و درک آن است. پس ‏‎ ‎‏از شناخت این عضو جدید و تازه از راه رسیده، می توان درباره آینده او تصمیمات ‏‎ ‎‏بهتری اتخاذ نمود. ‏تضاد اندیشه و افکار بین نوجوان و کهنسال، طبیعی و بر اساس حکمت و مصلحت ‏‎ ‎‏است. در رفتار با فرزندان، مهم درک این تضاد ها و احترام گذاشتن به افکار آنان است. ‏‎بسیاری از اختلافات و بی نظمی هایی که خانواده ها با آن مواجه اند، ناشی از پافشاری‏‎ ‎‏هر یک از والدین و فرزندان بر افکار خود و تحمیل آن بر دیگری است. امام خمینی (ره) ‏‎ ‎‏در این باره می فرماید: ‏‏‏بچه شیطون است. او باید شیطنت کند و بچه ای که یک گوشه بیفتد و ‏‎ ‎‏بخوابد، چهارزانو بنشیند، این بچه نیست، بزرگسال است. (مجله آشنا، مقاله فاطمه طباطبائی، ش ۱۰، آبان و آذر ۱۳۷۲، ص ۳۰)

‏‏فرمایش امام درباره کودکان، نشانگر این مطلب است که عالم کودکی با بزرگسالی ‏‎ ‎‏تفاوت دارد؛ یعنی سن کودکی اقتضای بازی گوشی دارد، در حالی که بزرگسالی اقتضای ‏‎ ‎‏وقار و متانت. بنابراین، امام با دنیای کودکان آشنا بوده است. نکته بسیار مهم تربیتی که ‏‎ ‎‏در این زمینه به دست می آید، این است که در مقام تعامل، این پدر و مادر و بزرگسالان ‏‎ ‎‏هستند که باید خود را در شرایط سنی کودکان قرار دهند و با آن ها کودکی کنند، نه‎ ‎‏اینکه از بچه ها بخواهند که مثل بزرگ تر ها باشند. ‏

‏‏‏‏۲. توجه به نیاز های اساسی فرزند‏‏ ‏

‏‏این مرحله از حساس ترین دوران کودک به حساب می آید که دقت و آگاهی زیادی را ‏‎ ‎‏می طلبد. بسیاری از این نیاز ها به گونه ای است که کودک خود قادر به ابراز آن نیست. ‎ ‎‏این پدر و مادر هستند که باید با درایت و تیزبینی، نیاز های کودک را شناسایی و به آن ‏‎ ‎‏پاسخ مثبت و مفیدی دهند. ‏

‏‏بازی‏‏: ‏‏بازی یکی از طبیعی ترین فعالیت هایی است که بیش ترین وقت کودک را به ‏‎ ‎‏خود اختصاص می دهد. کودک، ساعت ها بدون اینکه احساس خستگی و کسالت کند، ‏‎ ‎‏به بازی مشغول می شود. رمز این شور و شوق در این است که میل به بازی از درون او ‏‎ ‎‏می جوشد و هیچ امر و نهی بیرونی در آن دخالت ندارد.

‏‏امام خمینی (ره) به این نیاز کودک توجه ویژه داشت. مرحوم حاج احمد آقا نقل‎ ‎‏می کند: ‏بار ها شده بود که من وارد اتاق می شدم و امام مرا نمی دیدند. می دیدم که ‏‎ ‎‏امام به زانو روی زمین نشسته اند و پسرم علی روی دوششان سوار است. ‏‎ ‎‏خیلی دلم می خواست از آن صحنه ها عکس بگیرم، اما می دانستم که امام ‏‎ ‎‏نمی گذارند (پابه پای آفتاب، ج ۱، ص ۸۳).

‏‏امام خمینی (ه) در بازی های بچه ها شرکت می کرد و بقیه خانواده را نیز راهنمایی ‏‎ ‎‏می کرد که چه بازی هایی برای کودک مفید است. امام خطاب به خانم فاطمه طباطبایی ‎‏می گوید: ‏بگذار بچه آزاد باشد و بچه ها با محیط و طبیعت اطرافشان بازی کنند، ‏‎ ‎‏بچه هایی که در خاک بزرگ می شوند، خیلی سالم ترند تا آن بچه هایی که لای ‏‎ ‎‏زرورق بزرگ می شوند. (مجله آشنا، مقاله فاطمه طباطبائی، ش ۱۰، آبان و آذر ۱۳۷۲، ص ۳۰)

‏‏محبت‏‏:‏‏ محبت یکی از مهم ترین و اساسی ترین نیاز های کودک است. کودک، این ‎‏موجود ظریف، لطیف و عاطفی، توان رو در رویی با بی مهری ها را ندارد. در اهمیت و ضرورت محبت به فرزند، همین بس که خداوند، بوسیدن او را عمل ‏‎ ‎‏ نیکو شمرده و برای مسرور کردن او پاداش قطعی در نظر گرفته است.

‏‏درباره محبت امام خمینی (ره) به بچه ها مواردی زیادی نقل شده که به یک نمونه ‏‎ ‎‏اکتفا می کنیم: ‏علی، خیلی به امام علاقه داشت. در مقابل، آقا هم خیلی به ایشان علاقه مند ‏‎ ‎‏بودند. روزی نبود که علی امام را نبیند. امام قبل از ظهر می خوابیدند، ما ‏‎ ‎‏مواظب بودیم که مبادا علی، آقا را از خواب بیدار کند. و… [بالاخره یک روز ‏‎ ‎‏این اتفاق می افتد]این بچه خودش را روی آقا انداخت و آقا را بیدار کردند. ‏‎ ‎‏ایشان بدون اینکه کوچک ترین حرفی بزنند، بچه را بغل کردند و در آغوش ‏‎گرفتند و بنا کردن به بوسیدنش (شرحی بر جلوه های رفتاری امام خمینی با کودکان و نوجوانان، ص ۶۵).

‏‏ از سیره امام خمینی (ره) به دست می آید که ایشان، تنها به دوست داشتن و حتی به ‏‎ ‎‏رفتار های محبت آمیز با فرزندان اکتفا نمی کردند، بلکه این دوستی را به طرف اعلام ‏‎ ‎‏می کردند که شما را دوست دارم. امام شعر زیبایی درباره نوه عزیزش علی دارد که‏‎ ‎‏بیانگر همان ابراز دوستی است (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۰۹):‏

فـارغ از هـر دو جهانم بـه گل روی علی‏

‏‏از خم دوست جوانم بـه خم موی علی‏

‏‏طی کنم عرصه ملک و ملکوت از پی دوست‏

‏‏یاد آرم بـه خرابات چو ابروی علی

‏‏بنابراین، در امر محبت، مهم این است که در کودک این باور به وجود بیاید که کسی‏‎ ‎‏او را دوست دارد. بهترین راهکار عملی امام خمینی (ره) برای تقویت این باور، ابراز و ‎‏اعلام دوستی به فرزندان است. ‏

‏‏۳. تربیت فرزندان‏

‏‏کودکان همگی با فطرت الهی و همراه با روحیاتی پاک و زمینه هایی آراسته زاده ‎‏می شوند. محیط با تأثیر مستقیم و غیر مستقیم، زمینه هدایت یا گمراهی آنان را فراهم ‏‎ ‎‏می آورد. مؤثرترین و نخستین آموزگاران تربیت فرزندان، والدین هستند. با توجه به شناخت و اعتماد فرزندان به والدین، رفتار و کردار آن ها در ذهن ‏‎ ‎‏خودآگاه و ناخودآگاه فرزندان نقش می بندد و فرزندان کپی آن را در رفتار با دیگران ‏‎ ‎‏ارائه می دهند؛ لذا برای الگوپذیری و اعتمادسازی هرچه بهتر فرزندان، پدر و مادر باید ‏‎ ‎‏شرایط لازم را داشته باشند. ‏

هماهنگی در گفتار و رفتار‏‏: ‏‏ایشان آنچنان بین گفتار و کردارشان پیوند زده بودند ‏می دیدیم که ایشان در عمرشان آن کار را نمی کنند، قهراً ما هم انجام ‏‎ ‎‏نمی دادیم. ‏ مثلاً به ما می گفتند: باید نماز بخوانید، خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو ‏‎ ‎‏می گرفتند و مشغول نماز خواندن می شدند و ما هم داخل حیاط مشغول ‏‎ ‎‏بازی کردن بودیم و…، ولی یک بارهم به ما نگفتند که الان دست از کارتان ‏‎ ‎‏بردارید، موقع اذان است، دست از بازیتان بردارید و بایستید برای نماز. ‏ (شرحی بر جلوه های رفتاری امام خمینی با کودکان و نوجوانان، ص ۱۰۸)

‏‏خانم فاطمه طباطبایی از امام نقل می کند: ‏‏‏با بچه ها رو راست باشید تا آن ها هم روراست باشند. الگوی بچه ها، پدر و ‏‎ ‎‏مادر هستند، اگر با بچه ها درست رفتار کردید، بچه ها درست بار می آیند، هر ‏‎ ‎‏حرفی که به بچه ها زدید به آن عمل کنید (همان، ص ۲۷).

‏‏‏‏پیام امام خمینی (ره) به پدران و مادران این است که اگر آموزه ها، با این روش به‎ ‎‏فرزندان منتقل شوند، عمیق و ماندگار خواهد بود؛ لذا اگر مربیان، با روش امام به سراغ ‏‎ ‎‏فرزندان بروند، قطعاً پاسخ آن مثبت است. ‏

‏‏مراقبت از فرزندان‏‏: ‏‏پس از آشنا کردن فرزندان با هنجار ها و هماهنگ بودن گفتار و ‏‎ ‎‏رفتار، باید رفتار آنان را نیز کنترل و هدایت کرد. امام خمینی در قبال رفتار های ‏‎ ‎‏فرزندان، رضایت و خشنودی خویش را با کار های مطلوب و نارضایتی و ناخشنودی را ‏‎ ‎با کار های نامطلوب آنان همراه ساخته بودند. خانم فاطمه طباطبایی نقل می کند: ‏

‏‏یادم است که پسر کوچکم وقتی با تندی جوابم را می داد، آقا جداً از رفتار او‎ ‎‏با من ناراحت می شد، بعداً او را جداگانه می خواستند و می گفتند: تو رفتارت‏‎ ‎‏با مادرت خیلی بد بود. به من می گفتند: نباید رفتارش این گونه باشد؛ یعنی از‏‎ ‎‏کنار این قبیل مسائل به ظاهر ساده هم، راحت رد نمی شدند (مجله زن روز، ش ۱۲۶۷، خرداد ۱۳۶۹، ص ۱۷).

‏‏این عکس العمل امام در مقابل اشتباه بچه ها، نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه به‎ ‎‏هنجار ها اهمیت می دادند و در مقابل هنجارشکنی های آنان می ایستادند تا به فرزندان‏‎ ‎‏بفهماند که خواسته ها و رفتار های آنان نمی تواند بی حد و حصر و بدون قاعده و قانون‏‎ ‎‏باشد. ‏

‏‏خانم فاطمه طباطبایی در جای دیگر نقل می کند: ‏امام بعد از سن تکلیف بچه ها، بیش تر دقتشان در تعلیم و تربیت آن ها بود. ‏‎ ‎‏همیشه از ما می پرسیدند: آیا شما می دانید بچه تان کی از خانه بیرون می رود ‏‎ ‎‏و کی می آید، با چه کسانی رفت و آمد می کند و یا چه صحبت هایی می کند (پابه پای آفتاب، ص ۱۹۱).

‏‏۴. آموزش فرزندان‏

‏‏‏‏امام در فراگیری علوم یک مبنا داشتند و آن این بود که انسان باید در هر رشته ای ‏‎ ‎‏که تحصیل می کند، فقط یک هدف داشته باشد و آن هم رسیدن به قرب الهی است. ‏ (پابه پای آفتاب، ص ۲۱۲). ‎‏خانم فاطمه طباطبایی می گوید: ‏در مورد تحصیل دخترانشان… اصرار نمی کردند که حتماً فلان رشته را ‏‎ ‎‏بخوانند و یا فلان رشته‏‏ را نخوانند. اساساً دخالتی در این امور نمی کردند. ‏‎ ‎‏حداکثر این بود که توصیه به تحصیل علم می کردند. امام همیشه مشوق ادامه ‏‎ ‎‏تحصیل آن ها بودند (پابه پای آفتاب، ص ۱۷۱).

‏‏بنابراین، امام خمینی درباره تحصیل فرزندان و اینکه در چه رشته هایی ادامه‎ ‎‏تحصیل دهند، فقط راهکار و مبنا معرفی کرده و هدف از تحصیل را، قرب الهی‏‎ ‎‏دانسته اند.

دکمه بازگشت به بالا