مهمترین سیاست دولتها در ایران برای توسعه زنجیره ارزش صنعت مس
این پست از سایت بیگ نیوز برگرفته از سایت ” ana.ir ” در مورد مقاله ” مهمترین سیاست دولتها در ایران برای توسعه زنجیره ارزش صنعت مس ” ارائه شده است، در صورتی که محتوای این پست مورد توجه تان واقع شده است به دسته بندی مربوطه مراجعه نمایید.
نتایج یک پژوهش نشان میدهد؛
به طور کلی هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی زنجیره ارزش مس در کشور و توجه به اولویت آن در قانون برنامه هفتم پیشرفت است.
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دفتر مطالعات انرژی صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در پژوهشی با عنوان «آسیبشناسی زنجیرههای فلزات راهبردی کشور (۱): مس» آورده است که در چارچوب رویکرد توسعه زنجیره ارزش و اهمیت آن برای اقتصاد ملی میتوان زنجیره مس را بهعنوان یکی از اولویتهای کشور در بخش معدن و صنایع معدنی معرفی کرد. وجود ذخایر قابلتوجه، مصرف نسبتاً پایین انرژی و بازارهای جهانی روبهرشد ازجمله مهمترین دلایلی است که میتوان بر این ادعا اقامه کرد.
به طور کلی هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی زنجیره ارزش مس در کشور و توجه به اولویت آن در قانون برنامه هفتم پیشرفت است. نتایج این مطالعه نشان میدهد توسعه زنجیره ارزش فلز مس با توجه به وجود ذخایر قابل توجه (سهم ۶ درصد)، مصرف نسبتاً پایین انرژی نسبت به سایر زنجیرههای فلزی و بازارهای جهانی رو به رشد با توجه به اهداف حذف انتشار کربن، میتواند از جمله مزیت های کشور باشد.
در این پژوهش آمده است که بررسی متوسط قیمتهای تجارت جهانی محصولات مس نشانمیدهد محصولات صنایع پاییندستی این فلز (مانند مفتول و سیم)، ازآنجاکه حاصل تغییر شکل کاتد مس است، ارزشافزوده چندانی تولید نمیکند. در حال حاضر تأمین مواد اولیه صنایع پاییندست (کاتد مس) گلوگاهی برای توسعه صنایع پاییندست نبوده و در صورت سرمایهگذاری بهمنظور افزایش تولید کاتد، این میزان باید به بازارهای خارجی عرضه شود. بیشترین ارزشافزوده تولید شده در محصولات مورد استفاده در صنایع پیشرفته است که بیشتر توسط خود شرکتها یا زنجیرههای تأمین آنها تولید میشود. ازاینرو در سالهای اخیر کشور نتوانسته از این مزیتها جهت تکمیل زنجیره ارزش و افزایش درآمدهای ملی ناشی از آن اقدامی انجام دهد که بررسی دلایل آن هدف اصلی این گزارش است.
* ایران بهعنوان یکی از پتانسیلهای مهم اقتصادی مس
این پژوهش با اشاره به مهمترین علل اولویت گذاری صنعت مس در کشور به ذخایر معدنی موجود اشاره و بیان میکند که ایران از دیرباز بهعنوان یکی از پتانسیلهای مهم اقتصادی مس پورفیری در دنیا شناخته شدهاست و از نظر مسزایی در بهترین شرایط کانیزایی (واقع شدن در منطقه کوهزایی آلپ- هیمالیا) قرار گرفته است. مجموع ذخایر اقتصادی مس در جهان حدود ۸۸۰ میلیون تن (معادل محتوی مس)، برآورد میشود که ایران با ۵۴ میلیون تن ذخیره، ۶ درصد آن را در اختیار دارد. همچنین ایران در بین کشورهای تولیدکننده مس با سهم ۲ درصدی از تولید جهانی در جایگاه پانزدهم قرار گرفته است. براساس بررسیهای انجامشده معادن مس در کشور دارای مقیاس تولید متوسط و بزرگ است که نسبت به سایر معادن کشور وضعیت بهتری از نظر هزینههای تمام شده و میزان تولید دارند.
این پژوهش ادامه میدهد که در اختیار داشتن منابع اولیه مس، برای تولید محصولات با ارزشافزوده بالا یک مزیت نسبی محسوبمیشود؛ بااینحال آمار تجارت جهانی نشانمیدهد عدم دسترسی به این منابع، محدودکننده نیست؛ کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و آلمان بهرغم محدودیت در منابع اولیه معدنی مس، از تولیدکنندگان بزرگ محصولات مسی در دنیا بهشمار میروند.
* مصرف روبهرشد جهانی مس
در این پژوهش مصرف روبهرشد جهانی مس از دیگر دلایل اولویت گذاری این صنعت در کشور عنوان شده و آمده است که فلز مس، پس از فولاد و آلومینیوم، سومین فلز پرمصرف دنیا بهلحاظ تناژ و دومین فلز دنیا بهلحاظ ارزش محسوبمیشود. اهمیت ویژه فلز مس از آنجا مشخصتر میشود که این فلز یکی از ۵ عنصر فلزی مورد استفاده در فرایندهای کمکربن است. اهداف جهانی تعریف شده در حوزه حذف انتشار کربن تا سال ۲۰۵۰، مهمترین روندی است که مصرف فلز مس را در سالهای پیشرو تحتتأثیر قرار میدهد.
این پژوهش بیان میکند که افزایش شکاف میان عرضه و تقاضای جهانی و رشد قابلتوجه مصرف مس در دنیا در کنار عدم اکتشاف معادن بزرگ جدید بهدلیل اتمام ذخایر سطحی و هزینههای زیاد اکتشاف و کاهش عیار معادن بزرگ مس نشاندهنده پررونق بودن بازار مس و تقاضای بالا برای کنسانتره و کاتد مس است. اختلاف قابلتوجه میان عرضه و تقاضای مس، که به نظر میرسد از میانه دهه جاری میلادی آغاز شود، عواقب تأثیرگذاری بر اقتصاد جهانی خواهد داشت و از طرفی برنامه زمانبندی دستیابی به اهداف انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ را غیردقیق خواهد کرد.
* دلیل توجه به صنعت مس در کشور
این پژوهش دیگر دلیل توجه به صنعت مس در کشور را به مصرف پایین انرژی برای استخراج آن مرتبط دانسته و توضیح میدهد که بهمنظور بررسی بلندمدت صنعت مس در کشور، میزان انرژی مصرفی در این صنعت باید بررسی شود؛ چراکه کشور در سالهای اخیر با مشکل ناترازی میان تولید و مصرف در انواع حاملهای انرژی (مانند برق و گاز طبیعی) روبهرو است. براساس دادههای موجود، تولید مس نسبت به برخی از صنایع مانند آلومینیوم و نیکل میزان انرژی کمتری مصرف میکند و حدود ۳۰ تا ۶۰ مگاژول بهازای هر تن میباشد؛ درواقع میتوان اظهار داشت که این صنعت انرژی کمی نسبت به سایر صنایع معدنی مصرف میکند.
این پژوهش در خصوص اهمیت تجارت بین المللی مواد خام در زنجیره فلز مس آورده است که عمده تجارت جهان در حوزه مس به مواد نیمهخام (کاتد، قراضه، آند) با حدود ۷۰ درصد از تجارت کل زنجیره (۱۴۰ میلیارد دلار) در سال تعلق دارد. به این معنا که محصولات میاندست و پاییندست مورد نیاز کشورها معمولاً با خرید این مواد اولیه، مصارف و نیاز داخل کشور خود را تولید میکنند. با توجه به نوسانات شدید قیمت مس در کوتاهمدت و بهدنبال آن نامتعادل شدن تقاضا و سفارشهای مشتریان پاییندستی و درنهایت کاهش سودآوری واحدهای تولید محصولات میاندست زنجیره مس، بیشتر تجارت در بالادست و با هدف توسعه زنجیره برای تولید محصولات با فناوری پیشرفته صورتمیگیرد.
* مهمترین سیاست دولتها در ایران برای توسعه زنجیره ارزش صنعت مس
این پژوهش توضیح میدهد که مهمترین سیاست دولتها در ایران برای توسعه زنجیره ارزش صنعت مس، ارائه ماده اولیه (کاتد مس)، به این صنایع با قیمتی ارزان بوده است. این درحالی است که به نظر میرسد این سیاست صرفاً باعث رشد مجوزهای بهرهبرداری واحدها و تولید محصولاتی با ارزشافزوده پایین شدهاست.
در این پژوهش آمده است که در حال حاضر تأمین مواد اولیه صنایع پاییندست (کاتد مس) گلوگاهی برای توسعه صنایع پاییندست نیست. ازاینرو باید از تعریف اهداف خوشبینانه برای این صنعت، با توجه به ارزبری قابلتوجه توسعه بالادست، اجتناب کرد.
این پژوهش خاطرنشان میکند که براساس بررسیهای صورت گرفته سیاست توسعه زنجیره ارزش مس در کشور با نگاه به ذخایر معدنی کشور، که مهمترین اقدام آن تأمین کاتد مورد نیاز واحدهای صنعتی با قیمت ارزان است، با شکست مواجه شدهاست. همچنین در حال حاضر و با توجه به سرمایهگذاریهای سنگین انجامشده، تأمین مواد اولیه چالش جدی برای توسعه این زنجیره در میانمدت ایجاد نخواهد کرد و در صورت سرمایهگذاری بهمنظور افزایش تولید کاتد، این میزان باید به بازارهای خارجی عرضه شود.