غزه را باید بر سر دار روایت کرد!

این پست از سایت خبرگذاری بیگ نیوز برگرفته از سایت ” www.isna.ir ” در مورد مقاله ” غزه را باید بر سر دار روایت کرد! ” ارائه شده است، در صورتی که محتوای این پست مورد توجه تان واقع شده است به دسته بندی مربوطه مراجعه نمایید.

غزه را باید بر سر دار روایت کرد!

«اشغال زمینی غزه» اکنون خار گلوی اسرائیل و امریکا شده است. اگر اشغال نکنند، طوفان‌الاقصی که تا این لحظه بزرگ‌ترین شکست صهیونیست‌ها از نظر خود آن‌ها لقب گرفته، به‌سرعت جای خود را به «سنگر مستحکم غزه» می‌دهد و از این‌پس همه خواهند گفت: «اسرائیل نتوانست به غزه وارد شود» و این ننگ برای اسرائیلی‌ها بزرگ‌تر از ننگ شکست در طوفان‌الاقصی خواهد شد. شاهدش حرف وزیر آموزش اسرائیل است که گفت: «اگر نتوانیم حماس را از بین ببریم از اسرائیل می‌روم». اما اگر اشغال کنند چه؟

به گزارش بیگ نیوز، روزنامه جوان در سرمقاله خود با این مقدمه می‌نویسد:

«اشغال زمینی غزه» اکنون خار گلوی اسرائیل و امریکا شده است. اگر اشغال نکنند، طوفان‌الاقصی که تا این لحظه بزرگ‌ترین شکست صهیونیست‌ها از نظر خود آن‌ها لقب گرفته، به‌سرعت جای خود را به «سنگر مستحکم غزه» می‌دهد و از این‌پس همه خواهند گفت: «اسرائیل نتوانست به غزه وارد شود» و این ننگ برای اسرائیلی‌ها بزرگ‌تر از ننگ شکست در طوفان‌الاقصی خواهد شد. شاهدش حرف وزیر آموزش اسرائیل است که گفت: «اگر نتوانیم حماس را از بین ببریم از اسرائیل می‌روم».  اما اگر اشغال کنند چه؟

اول باید این پرسش را پاسخ داد که چرا آن ارتش کذایی خود را معطل نگه داشته‌اند و غزه را اشغال نمی‌کنند یا هر ساعت در خبرهای رادیوی ارتش می‌گویند «ورود محدود و مقطعی» به غزه خواهیم داشت؟! این راهبرد آنان به این معنی است که اولاً از تعبیر خوابی که محمد ضیف برای آنان دیده هراسناک‌اند و می‌ترسند ورود صهیونیست‌ها به غزه نقشه خود حماس باشد تا ضربه اصلی وارد شود. پس هنوز دست نگه داشته‌اند، اما برای روز مبادا و حفظ آبرو از ورود محدود خبر می‌دهند.

 پیام‌های امریکا به ایران نیز که ترکیبی از ترس و تهدید است، همین هراس را نشان می‌دهد. امریکا از ایران خواسته تنش‌ها را کنترل کند و هشدار داده که دخالت ایران با دخالت امریکا همراه خواهد شد. این پیام هم نشانه‌هایی از تردید امریکا برای اشغال غزه است. بایدن هم به‌تازگی گفت «اشغال مجدد غزه اشتباهی بزرگ است».  اما امریکا همین حالا وسط معرکه است و به تعبیر رهبر انقلاب در سخنان دیروزشان «دولت امریکا بایستی مسئولیت خودش را در این قضیه بشناسد. آن‌طوری‌که اطلاعات متعدد به ما می‌گوید سیاست جاری این روزها یعنی همین هفته اخیر داخل رژیم صهیونیستی را امریکایی‌ها دارند تنظیم می‌کنند». 

از طرفی اعلام رسمی و با عجله امریکا در روزهای آغازین طوفان‌الاقصی مبنی‌براینکه «ایران نقشی نداشته» و سپس «ایران اصلاً خودش خبر نداشته» تیری بود که با چند هدف رها کردند؛ اول آنکه از پاسخ به افکار عمومی جهان که «اگر ایران طراح حمله است، چرا با ایرانی‌ها برخوردی ندارید» خلاص شوند! پس تا اینجا امریکا برخلاف تهدیدی که در پیام‌های ارسالی دارد، از رویارویی با ایران هم پرهیز دارد. هدف دوم شاید این باشد که به گمان خودشان اعلام این مطلب می‌تواند امتیازی به ایران تلقی شود تا خیال ایران را از واکنش تند غرب راحت کند و ایران هم در قبال این امتیاز جلوی تنش بیشتر را بگیرد! غافل از اینکه ایران دنبال این امتیازها نیست و هشدارهای روزهای اخیر مقاومت و وزیرخارجه و هشدار رهبری نشان می‌دهد ایران در مسئله فلسطین دنبال معامله و ردوبدل‌کردن امتیاز نیست و اینجا مسئله کاملاً انسانی است. هشدار دیروز رهبر معظم انقلاب کاملاً روشن بود. این ایران نیست که درحال جنگیدن است که اگر این بود، قضیه بسیار فرق می‌کرد، شما با خود فلسطینی‌ها می‌جنگید و اینچنین مصلوب شده‌اید «اگر چنانچه این جنایت ادامه پیدا کند، مسلمان‌ها بی‌تاب می‌شوند، نیروهای مقاومت بی‌تاب می‌شوند، کسی جلوی این‌ها را دیگر نمی‌تواند بگیرد. این را بدانند. توقع نکنند از کسانی که نگذارید فلان گروه فلان کار را بکند».

سفر اعلامی امروز بایدن به سرزمین‌های اشغالی هم نیاز امریکا به کار تبلیغاتی در حد بالا را نشان می‌دهد. اگر تا اینجای کار پیروز جنگ بودند یا به پیروزی در روزهای آتی با ورود به غزه باور داشتند، به این آمدوشد که گویا برای انصراف دادن اسرائیل از ورود به غزه است، نیازی نداشتند.  تا همین‌جای کار تغییر عنوان «برنده جنگ غزه» غیرممکن شده است. حتی اگر خاک غزه را توبره کنند و با خود ببرند، چیزی عوض نمی‌شود، اما ترسیم خطوط قرمز به شکل محسوس در سخنان رهبری و هشدارهای مکتوب ایران به دوستان امریکا، یعنی ایران خاک غزه را در توبره صهیونیست‌ها تحمل نمی‌کند. مسئله فقط گشایش جبهه شمال به تنهایی نیست، جبهه‌ها همه با هم فعال می‌شوند. اگر ارتش اسرائیل از قلعه‌های محکم خود بیرون بیاید و جنگ زمینی را آغاز کند، با هزاران رزمنده در چندین جبهه و موشک‌های بی‌شمار آن‌ها روبه‌رو خواهد شد. پس یا باید حملات هوایی را متوقف کند، یا دروازه‌های جهنم را در زمین به روی خود بگشاید. اسرائیل دیگر قادر به کار تازه‌ای که راهبرد جنگ را عوض کند، نیست. درعوض فلسطینی‌ها هر حرکت‌شان یک غافلگیری است، حتی شهادت‌شان؛ و البته محمد ضیف غافلگیری اصلی را در سنگر غزه حفظ کرده است.  جنگ غزه، روایت عشق است. عشق مردمی ستمدیده و رنج‌دوران‌کشیده به آزادی. مردمی که شعار معروف آزادیخواهان تاریخ جهان را به رساترین شکل سر می‌دهند: «یا مرگ یا آزادی»! کسانی که در این جنگ تقابل دو ارتش یا گروه نظامی را می‌بینند که هر دو خطاهایی دارند، روحی خالی از عشق دارند که با جلبک و لجن پرشده است. باید آزاده و رند بود تا روایت عشق را فهمید.

باید بر سر دار معرفت بود تا تفاوت کشته‌های صهیونیست‌ها را با کشته‌های فلسطینی فهمید. این نکته‌ها را بر سر دار می‌سرایند، وگرنه از شافعی نپرسند امثال این مسائل!

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا