زمستان گرم و بیعملی مزمن مسئولان
این پست از سایت بیگ نیوز برگرفته از سایت ” www.khabaronline.ir ” در مورد مقاله ” زمستان گرم و بیعملی مزمن مسئولان ” ارائه شده است، در صورتی که محتوای این پست مورد توجه تان واقع شده است به دسته بندی مربوطه مراجعه نمایید.
من که اقلیمشناس نیستم، بر پایهی مشاهدههای خود در کوهستان، دو بار بهطور مفصل به این موضوع پرداختهام: یک بار در اوایل دههی هشتاد در مقالهای با عنوان “آفتاب چون دشنامی برمیآید و زمین گرمتر میشود” (در مجلهی صلح سبز، و ارایهشده به کمیتهی ملی المپیک) و بار دیگر در سال نود و دو در رسالهای مفصل با عنوان “بررسی تغییرات یخچالهای کوهستانی ایران” (ارایهشده به پژوهشکدهی منابع آب وزارت نیرو). همچنین در یادداشتهای بسیاری به این رخداد اشاره داشتهام. پژوهشگران و کارشناسان و کنشگران بیشماری هم در کشور به گرمایش جهانی که بهویژه کشورهای خشک مانند ایران را تهدید میکند، پرداختهاند. اما، واکنش تصمیمگیران و برنامهریزان و بودجهپاشان، به پدیدهی گرمایش زمین چیزی نزدیک به هیچ بوده است!
اینک، آن تراژدی بزرگ که هواداران محیط زیست رخ دادنش را هشدار میدادند، نه برای “نسلهای آینده” که در دهههای شصت و هفتاد در مورد حقوقشان میگفتیم، بلکه بس زودتر در برابر دیدگان ما و برای خودمان (و دیگر مردمان) رخ داده است! مدیران کشور بیش از چهل سال فرصت و صدها میلیارد دلار بودجه داشتهاند تا به دو دسته اقدام که بهطور معمول برای رویارویی با گرم شدن زیستکره مورد اشاره قرار میگیرد، بپردازند: اقدامهایی برای کاهش گازهای گلخانهای، و پیشبینیها و فعالیتهایی برای تطبیق با شرایط گرمتر. اما آنان برعکس، به استخراج هرچه بیشتر نفت و گاز و مصرف بیضابطهی آن دامن زده و برای “تکمیل” اثرات گرمایش، با کارهایی مانند جادهسازی و معدنکاری و سدسازی بیحساب و جنگلزدایی و میدان دادن به چرای بیرویه، به تخریب پردامنهی پوستهی زمین پرداختهاند.
نسبت دادن هر معضل و ایراد کشور به اقدامهای بیگانگان برای ما چیز ناآشنایی نیست… فقط برای افزوده شدن به سیاههی سیاهکاریهای دشمنانمان، ادعای دستکاری در فضا و جلوگیری از ورود ابر به کشور را کم داشتیم! این ادعا در حالی مطرح شده (بهصراحت از سوی احمدینژاد در دورهی ریاست جمهوریاش، و تلویحی توسط شماری از مدیران کنونی) که آقایان در برابر دستکاریهای عظیم و آشکار ترکیه و عراق در سرشاخهی سامانههای آبی مشترک، یا سدسازیها و منحرف کردن آب هیرمند به دست افغانها، هیچ اقدام مؤثری نداشتهاند؛ سهل است… خود با سدسازی بر رودهایی که از ایران سرچشمه میگیرد، راه را بر هر گونه تفاهم اصولی با همسایگان بر سر آبهای مشترک بستهاند. بر فرض حتی اگر داستان “جنگ اقلیمی” و ابردزدی از جهاتی واقعیت داشته باشد، از قصور مسئولان ما که در پی بارور کردن ابرها و جلوگیری از خروج آنها از کشور هستند و در صورت موفقیت نوعی دشمنسازی خواهد بود، چیزی کم نمیشود.
زمان آن است که مدیران کشور، به خطاهای خود در رفتار با سرزمین اعتراف و شیوهی حکمرانی را اصلاح کنند تا از این رهگذر مردم عادی هم اعتماد خود را به نهادهای حاکم بازیابند و توصیهها به صرفهجویی در مصرف آب و لزوم پیش گرفتن شیوههای هماهنگ با شرایط اقلیمی جدید را جدی بگیرند.
*کنشگر محیط زیست
۴۷۴۷