خلاصه کتاب عدالت استاد مطهری: هر آنچه باید بدانید

خلاصه کتاب عدالت به روایت استاد مطهری ( نویسنده محمد کوکب )
کتاب عدالت به روایت استاد مطهری ( نویسنده محمد کوکب )، اثری بی نظیر برای فهم دیدگاه های عمیق شهید مطهری درباره مفهوم کلیدی عدالت است که در مکتب اسلام جایگاهی محوری دارد. این کتاب، گنجینه ای از تفکرات ایشان را در یک مجموعه نظام مند گردآوری کرده و به شما کمک می کند تا درکی جامع و کاربردی از این اندیشه ها به دست آورید. اگر دنبال این هستید که بفهمید چرا عدالت اینقدر برای اسلام و بشریت مهمه و شهید مطهری چطور به این موضوع نگاه می کرده، این خلاصه حسابی به کارتون میاد.
بعضی وقت ها اسم شهید مطهری که میاد، فکر می کنیم با یک سری بحث های سخت و خشک فلسفی روبه رو هستیم. اما انصافاً باید گفت ایشون پیچیده ترین مفاهیم رو هم طوری باز می کردند که برای همه قابل فهم باشه. محمد کوکب هم با گردآوری این تفکرات، کار ما رو خیلی راحت تر کرده. این کتاب فقط یه معرفی ساده نیست، بلکه یه سفر فکریه به قلب یکی از مهم ترین مباحث انسانی و اسلامی. می تونید مطمئن باشید که با مطالعه این خلاصه، نه تنها با کلیت مبحث عدالت از نگاه شهید مطهری آشنا می شید، بلکه برای درک عمیق تر، مشتاق خوندن نسخه کامل کتاب هم می شید. چون واقعاً وقتی حرف از عدالت میشه، هر کسی یه چیزی تو ذهنش میاد؛ از عدالت تو دادگاه تا عدالت اجتماعی و حقوق برابر. اما مطهری فراتر از اینها میره و ابعاد مختلف این کلمه رو از ریشه های فطری تا تحقق جهانی ش بررسی می کنه.
ریشه های تمایل به عدالت: فطرتی یا اکتسابی؟
یکی از سؤال های اساسی که تو کتاب عدالت به روایت استاد مطهری بهش پرداخته شده، اینه که آیا تمایل به عدالت تو وجود ما ذاتی و فطریه یا یه چیزیه که از جامعه یاد می گیریم؟ یعنی از همون اول که پا به این دنیا می ذاریم، عدالت خواهیم یا بعداً یادمون میدن که عدالت چیز خوبیه؟
نظریه اول: عدالت فطری نیست
بعضی از فیلسوف های غربی، مثل نیچه، ماکیاول و برتراند راسل، معتقدند که عدالت یه امر فطری نیست. این دیدگاه می گه که انسان ها ذاتاً دنبال قدرت و منفعت خودشونن و عدالت رو فقط وقتی بهش رو میارن که ضعیف باشن و نتونن زور بگن. از نظر این گروه، عدالت اختراع آدم های ضعیفه که برای مقابله با زورمندها، این واژه رو ساختن. نیچه و ماکیاول حتی میگن که دنبال عدالت رفتن بی معنیه و باید دنبال قدرت بود. برتراند راسل یه کم تعدیلش می کنه و میگه درسته که انسان ها ذاتاً به نفع خودشون عمل می کنن، اما اگه حساب و کتاب کنن، می فهمن که مصلحت فردیشون تو عدالت برای جامعه ست. مثلاً اگه تو به همسایه ت ظلم کنی، اونم بهت ظلم می کنه و در نهایت هر دو ضرر می کنید. پس عقل میگه عادل باش.
استاد مطهری اما این دیدگاه ها رو نقد می کنه. ایشون معتقده که این نظریه ها خیلی ناقصن و نمی تونن تمایل عمیق بشر به عدالت رو توضیح بدن. به خصوص در مورد نظریه راسل، مطهری میگه این حرف فقط برای آدم های ضعیف یا کسانی که از بقیه می ترسن صادقه. اگه کسی چنان قدرتمند بشه که هیچ ترسی از کسی نداشته باشه، دیگه هیچ دلیلی نداره که عادل باشه و علم هم نمی تونه اونو عادل کنه. این جور فلسفه ها در نهایت به زورگویان و قدرتمندان این حق رو میدن که هر کاری دلشون خواست بکنن.
نظریه دوم: عدالت فطری است
در مقابل این دیدگاه ها، شهید مطهری و بسیاری از متفکران اسلامی معتقدند که تمایل به عدالت، یه چیز فطریه. یعنی عدالت خواهی تو نهاد ماست، درست مثل میل به زیبایی یا حقیقت. ما از همون بچگی از بی عدالتی بدمون میاد و دنبال برابری و حق هستیم. این فطرت، ریشه ای عمیق تو وجود ما داره و چیزی نیست که به ما آموزش داده شده باشه یا به خاطر منافعمون بهش رو بیاریم.
مطهری برای اثبات این نظریه دلایل محکمی میاره. مثلاً میگه حتی وقتی هیچ منفعتی برای ما نداره، باز هم از بی عدالتی ناراحت میشیم و عدالت رو دوست داریم. این نشون میده که عدالت یک ارزش ذاتیه، نه ابزاری برای رسیدن به منفعت. این دیدگاه به ما کمک می کنه تا بفهمیم چرا انسان ها تو طول تاریخ، همیشه دنبال برقراری عدالت بودن و علیه ظلم شورش کردن. عدالت خواهی یک خواسته اصیل و ریشه داره تو قلب هر انسانی.
معنا و مفهوم عدالت: ابعاد سه گانه از دیدگاه استاد مطهری
حالا که فهمیدیم عدالت احتمالاً یه چیز فطریه، سؤال بعدی اینه که اصلاً عدالت یعنی چی؟ این کلمه ای که اینقدر ازش حرف می زنیم، چه معنایی داره؟ استاد مطهری برای این کلمه، سه بعد اصلی رو معرفی می کنه که فهمشون کمک می کنه تا معنای عمیق تری از عدالت رو درک کنیم. این ابعاد کمک می کنند تا بفهمیم چطور عدالت در همه جای زندگی ما، از طبیعت تا جامعه، خودش رو نشون میده.
الف. توازن
اولین بُعد عدالت از نظر مطهری، توازن یا تعادل هستش. اگه به طبیعت نگاه کنیم، می بینیم که همه چیز توش حساب و کتاب داره. هر موجودی جای خودش رو داره و این نظم، باعث پایداری دنیا میشه. مثلاً تو بدن خودمون، اگه یه ذره از هر ویتامین یا ماده ای کم یا زیاد بشه، سیستم بدن به هم می ریزه. عدالت به معنای توازن، یعنی هر چیزی سر جای خودش باشه و تعادل برقرار بشه. این تعادل هم تو پدیده های طبیعی هست و هم تو مسائل اجتماعی. وقتی تو جامعه، روابط بین افراد و گروه ها متعادل و متناسب باشه، یعنی عدالت توازنیش برقرار شده. مثلاً اگه حقوق و وظایف افراد متناسب با نقش و کارشون باشه، این یه نوع توازن اجتماعیه.
ب. مساوات
بعد دوم، بحث مساوات یا برابریه. خیلیا فکر می کنن عدالت یعنی مساوات مطلق؛ یعنی همه چیز برای همه یکسان باشه. اما استاد مطهری به زیبایی توضیح میده که مساوات مطلق لزوماً به معنای عدالت نیست. مثلاً اگه یه معلم به همه دانش آموزا، صرف نظر از تلاش و استعدادشون، نمره یکسان بده، این مساوات هست اما عین بی عدالتیه!
مطهری میگه عدالت به معنای مساوات، بیشتر به برابری در فرصت ها و حقوق اساسی برمی گرده، نه برابری در نتیجه. یعنی همه باید فرصت های برابر برای رشد و پیشرفت داشته باشن و از حقوق اولیه انسانی برخوردار باشن. اما اگه یکی بیشتر تلاش کرد، بیشتر درس خوند یا استعداد بیشتری داشت، عادلانه نیست که دستاوردش با کسی که کم کاری کرده، یکسان باشه. پس مساوات خودش به تنهایی عدالت نیست، بلکه باید با بُعد سوم همراه باشه.
ج. رعایت استحقاق
و اما مهم ترین بُعد عدالت از دید استاد مطهری، رعایت استحقاق هستش. این یعنی هر کسی به اندازه حق و استحقاق خودش چیزی رو دریافت کنه. عدالت حقیقی یعنی حق هر کسی رو بهش بدی، نه بیشتر و نه کمتر. تو این بُعد، حق محور اصلیه. هر کسی، چه تو طبیعت و چه تو جامعه، به دلیل ویژگی ها، تلاش ها و مسئولیت هاش، استحقاق یه سری چیزها رو داره.
مثلاً یه کارگر بعد از یک ماه کار، استحقاق دریافت حقوقش رو داره. اگه بهش حقوق ندیم، این بی عدالتیه. یا اگه به دانش آموز درس خون نمره کمتر از حقش بدیم، ظلم کردیم. مطهری این بعد رو محور اصلی تعریف جامع عدالت می دونه و میگه اگه استحقاق ها رعایت نشن، حتی اگه مساوات ظاهری هم باشه، باز هم بی عدالتیه.
استاد مطهری می فرمایند: عدالت مقدس ترین مقدسات بشر است. لااقل در مقدسات اجتماعی از قبیل آزادی و دموکراسی و مساوات، از همه مقدس تر است زیرا تأمین کننده همه آن هاست. مقام قداست عدالت تا آن جا بالا رفته که پیامبران الهی به خاطر آن مبعوث شده اند.
آیا عدالت مطلق است یا نسبی؟
یه بحث دیگه که تو کتاب مطرح میشه اینه که آیا عدالت یک مفهوم مطلقه یا نسبی؟ یعنی عدالت تو همه زمان ها و مکان ها یه معنی میده یا تو هر جامعه و فرهنگی فرق می کنه؟ مطهری این رو با بحث واقعیت متغیر و حقیقت ثابت توضیح میده. ایشون میگه حقیقت عدالت ثابته و تغییر نمی کنه. یعنی اصل رعایت استحقاق و توازن، همیشه و همه جا برقراره. اما واقعیت متغیر به این معنیه که مصداق ها و شکل های اجرای عدالت ممکنه تو زمان ها و شرایط مختلف تغییر کنه.
مثلاً اصل عدالت می گه حق هر کسی رو باید بهش داد. این یک حقیقت ثابته. اما ممکنه حق تعیین دستمزد کارگر تو صد سال پیش با الان فرق داشته باشه، یا نحوه اجرای عدالت در یک جامعه سنتی با یک جامعه مدرن متفاوت باشه. مهم اینه که در هر شرایطی، روح عدالت و رعایت حق و استحقاق حفظ بشه. این تفکیک کمک می کنه تا هم پایداری اصول عدالت رو درک کنیم و هم انعطاف پذیری اون رو در مواجهه با تغییرات اجتماعی.
اقسام عدالت: از جهان بینی تا رفتار انسانی
عدالت فقط به رفتار آدم ها با هم محدود نمیشه؛ از دید استاد مطهری، عدالت ابعاد خیلی وسیع تری داره و تو جهان بینی ما هم نقش پررنگی بازی می کنه. ایشون عدالت رو به دو دسته اصلی تقسیم می کنه: عدل الهی و عدل انسانی. بیاین ببینیم هر کدوم از این ها چی میگن و چه زیرمجموعه هایی دارن.
عدل الهی
وقتی از عدل الهی صحبت می کنیم، منظورمون اینه که خدا عادله و هیچ ظلمی تو عالم از جانب اون سر نمی زنه. این عدل الهی خودش دو تا بُعد داره:
عدل تکوینی
عدل تکوینی یعنی همون نظمی که تو خلقت و آفرینش وجود داره. هر چیزی تو این دنیا بر اساس حساب و کتاب و حکمت خاصی آفریده شده و هیچ چیز عبث و بیهوده نیست. این بعد از عدل الهی، ارتباط نزدیکی با بحث جبر و اختیار داره. مثلاً معتزله معتقد بودن که انسان کاملاً آزاده و خدا در کارهاش دخالتی نداره، تا به خیال خودشون، خدا رو از هر نوع ظلمی مبرا کنن. اشاعره اما همه چیز رو به خدا نسبت می دادن و اختیار انسان رو نادیده می گرفتن.
اما مکتب کلامی و فلسفی شیعی که شهید مطهری هم از همین مکتب دفاع می کنه، دیدگاه معتدلی داره. این دیدگاه میگه خدا عادله و هیچ اجباری تو کار نیست، اما انسان هم اختیار داره و مسئول اعمال خودشه. عدل تکوینی خدا نشون میده که هر چیزی تو جای خودش قرار گرفته و عالم هستی بر پایه عدالت و حکمت بنا شده. یعنی خدا حکیمه و هر چیزی رو به مقتضای حکمت خودش خلق کرده، نه به طور تصادفی یا بی دلیل.
عدل تشریعی
عدل تشریعی به قوانین و احکام الهی برمی گرده که از طریق پیامبران برای هدایت بشر فرستاده شده. استاد مطهری میگه که ریشه همه احکام فقهی اسلام، عدل و حکمته. یعنی هیچ حکمی تو اسلام نیست که بدون دلیل و حکمت باشه. اگه حکمی هست، حتماً عدل الهی رو تأمین می کنه و به نفع انسان هاست. مثلاً چرا نماز واجبه یا چرا شراب حرامه؟ چون این احکام، بر پایه عدل و مصلحت انسان ها بنا شدن و باعث رشد و تکاملشون میشن.
مطهری در اینجا به این هم اشاره می کنه که روحیه خاص شرقی (در مقابل غربی) گاهی باعث میشه که حکمت احکام رو کمتر درک کنیم و بیشتر به ظاهر اون ها بچسبیم. اما اسلام تأکید داره که هر حکمی، علتی داره و برای برقراری عدالت در زندگی فردی و اجتماعی وضع شده.
عدل انسانی
عدل انسانی به رفتارهای خود ما آدم ها برمی گرده. این هم دو شاخه اصلی داره:
عدل فردی (اخلاقی)
عدل فردی یعنی عادل بودن هر شخص با خودش. شاید فکر کنید چطور ممکنه آدم به خودش ظلم کنه؟ اما مطهری توضیح میده که وقتی کسی خلاف فطرت و استعدادهای خودش عمل می کنه، یا گناهی مرتکب میشه، در واقع به خودش ظلم کرده. رابطه اخلاق و عدالت اینجاست که پررنگ میشه. وقتی انسان اخلاق نیکو و فضیلت های انسانی رو رعایت می کنه، در واقع عادلانه با خودش رفتار می کنه و به خودش ظلم نمی کنه. مثلاً کسی که سلامتی ش رو نادیده می گیره یا استعدادهاش رو هدر میده، به خودش ستم کرده.
عدالت اجتماعی
این بخش شاید برای همه آشناتر باشه. عدالت اجتماعی یعنی برقراری عدالت تو روابط بین افراد جامعه، تقسیم عادلانه منابع و فرصت ها، و اجرای قانون برای همه.
* جود بهتر است یا عدالت؟
ممکنه بپرسید جود (بخشش و سخاوت) که خیلی خوبه، پس چرا عدالت رو اینقدر مهم می دونیم؟ مطهری اینجا یه نکته ظریف رو میگه: جود یه فضیلت اخلاقی فردیه که از طرف آدم های دارای قدرت و ثروت اتفاق میفته. اما عدالت یه اصل اجتماعیه که بدون اون جامعه از هم می پاشه. عدالت یعنی حق رو به صاحبش بدی، حتی اگه اون آدم فقیر یا بی کس باشه. جود خوبه، اما عدالت ضروریه. یه جامعه حتی اگه ثروتمنداش خیلی بخشنده باشن ولی عدالت توش نباشه، بالاخره به هم می ریزه.
* عدل اجتماعی قرآن یک مسئولیت است
قرآن کریم خیلی به عدالت اجتماعی تأکید می کنه و اون رو یک مسئولیت بزرگ برای همه افراد و حکومت ها می دونه. قرآن از پیامبران می خواد که مردم رو به قسط (عدالت) دعوت کنن.
* مفهوم عدالت بشری و نقش آن در گسترش اسلام
شهید مطهری معتقده که یکی از دلایل اصلی گسترش سریع اسلام، همین توجه عمیق به عدالت اجتماعی بوده. وقتی اسلام اومد، تو جامعه اون زمان بی عدالتی بیداد می کرد. اما اسلام با شعار عدالت، دل محرومان و ستم دیدگان رو به دست آورد و مردم با آغوش باز از این دین استقبال کردن.
* بررسی نسبت حق فرد و حق جامعه
یه بحث مهم تو عدالت اجتماعی، نسبت بین حقوق فردی و حقوق جامعه ست. کدوم مهم تره؟ مطهری میگه اسلام هم به حقوق فردی احترام میذاره و هم به حقوق جامعه. در واقع، حقوق طبیعی انسان ها رو مسلمین پایه گذاری کردن. ایشون در نهایت به این میرسه که گاهی حق جامعه بر حق فرد تقدم داره، به شرطی که این تقدم، به نفع کلیت جامعه و رشد افراد باشه و به حقوق اساسی افراد لطمه نزنه. زندگی اجتماعی نه کاملاً غریزیه و نه کاملاً قراردادی؛ بلکه ترکیبی از این دو هست و قوانین باید این رو در نظر بگیرن.
* آثار و نتایج عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی آثار خیلی مثبتی رو تو جامعه داره:
* تأثیر در افکار و عقاید: وقتی عدالت نباشه، مردم بدبین میشن، فکر می کنن بختشون بده و به روزگار بد و بدبیاری اعتقاد پیدا می کنن. اما وقتی عدالت باشه، روحیه امید و تلاش تو جامعه زیاد میشه.
* عدالت اجتماعی و اخلاق فردی: تو جامعه ای که عدالت نباشه، اخلاق فردی هم به هم می ریزه. دروغ، ریا، دزدی و خیانت زیاد میشه. اما یه جامعه عادل، اخلاق متعادل و انسانی رو هم تو افرادش پرورش میده.
* تأثیر در رفتار عمومی: رفتار مردم تو جامعه ای که عدالت داره، با جامعه ای که نداره، زمین تا آسمون فرق می کنه. مردم احساس امنیت می کنن، مشارکتشون تو کارهای عمومی بیشتر میشه و از قوانین اطاعت می کنن.
* عدالت و حقوق زن در اسلام
استاد مطهری به طور خاص به بحث حقوق زن در اسلام هم اشاره می کنه. ایشون معتقده که اسلام برای زن حقوق و تکالیفی در نظر گرفته که مطابق با طبیعت و فطرت اونه. مطهری قیاس های باطل با غرب رو رد می کنه و میگه اسلام هرگز زن رو از حقوقش محروم نکرده، بلکه حقوقی رو براش در نظر گرفته که با توجه به تفاوت های طبیعی، عادلانه و حکیمانه هستن. طبیعت اساس حقوق خانوادگی رو تشکیل میده و اسلام این رو به رسمیت شناخته.
عوامل و موانع تحقق عدالت در جامعه
حرف زدن از عدالت آسونه، اما پیاده کردنش تو جامعه کلی چالش داره. استاد مطهری تو کتاب عدالت به روایت استاد مطهری به این چالش ها و عواملی که به تحقق عدالت کمک می کنن، پرداخته.
فلسفه لزوم قانون و مطابقت عدالت با فطرت
اول از همه، مطهری میگه چرا اصلا به قانون احتیاج داریم؟ چون انسان ها در کنار تمایل به عدالت، یه بعد حیوانی و خودخواهانه هم دارن که ممکنه اونا رو به سمت ظلم و بی عدالتی بکشونه. قانون مثل یه نگهبانه که از این تمایلات جلوگیری می کنه و راه رو برای اجرای عدالت باز می کنه. نکته مهم اینه که قانون واقعی باید با فطرت و ذات عدالت خواهی انسان ها مطابقت داشته باشه. اگه قانونی خلاف فطرت باشه، هر چقدر هم زور پشتش باشه، پایدار نمی مونه.
مشکل بزرگ و تفاوت روحیه شرقی و غربی
یه مشکل بزرگ تو اجرای عدالت اینه که همه به راحتی زیر بار عدالت نمیرن. برای همین، همیشه یه چالش بین قانون و روحیه مردم وجود داره. مطهری تو اینجا یه مقایسه ای بین روحیه شرقی و غربی انجام میده. از دید ایشون، روحیه شرقی ها بیشتر به سمت عواطف و احساسات گرایش داره، در حالی که غربی ها بیشتر اهل قانون و مقررات هستن. این تفاوت روحیه ها می تونه تو نحوه پذیرش و اجرای عدالت تو جوامع مختلف تأثیر بذاره.
روح ثابت حقوق و پیکر متغیر آن
مطهری بحث مهمی رو مطرح می کنه به نام روح ثابت حقوق و پیکر متغیر آن. این مفهوم خیلی به بحث واقعیت متغیر و حقیقت ثابت که قبلاً گفتیم شبیهه. روح ثابت حقوق، همون اصول کلی و تغییرناپذیر عدالت هستن که همیشه و همه جا وجود دارن. مثلاً اصل اینکه هیچ کس نباید بی دلیل به حق کس دیگری تجاوز کنه، یک روح ثابت حقوقه. اما پیکر متغیر اون، به قوانین و مقررات جزئی تر برمی گرده که با توجه به شرایط زمانی و مکانی و پیشرفت های جامعه ممکنه تغییر کنن. این انعطاف پذیری باعث میشه عدالت بتونه خودش رو با نیازهای جدید جامعه وفق بده، بدون اینکه از اصول اساسی خودش دور بشه.
برای مثال، اصل اینکه زن و مرد از حقوق انسانی برابر برخوردارند، یک روح ثابته. اما ممکنه قوانین مربوط به ارث یا مهریه، با توجه به عرف و نیازهای جامعه در طول زمان تغییراتی داشته باشند، به شرطی که روح اصلی عدالت حفظ شود. این ترکیب از پایداری و انعطاف پذیری، کلید پایداری و کاربردی بودن عدالت در طول تاریخ است.
عدالت در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی: از پیامبر تا مهدویت
وقتی صحبت از عدالت میشه، نمیشه از نقش اون تو تاریخ اسلام و به خصوص تو شکل گیری انقلاب اسلامی غافل شد. استاد مطهری تو کتاب عدالت به روایت استاد مطهری حسابی روی این موضوع مانور میده و نشون میده که عدالت از همون اول تو متن دین اسلام بوده.
اصل عدل در تاریخ اسلام
پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) تو شیوه حکومتداری و زندگیشون، عدل رو به دو مرحله تقسیم کردن: یکی طرح علمی عدل که یعنی فهم و تبیین درست مفهوم عدالت، و یکی مرحله اجرایی عدل که یعنی پیاده کردن اون تو عمل.
* شیوه عادلانه پیامبر و امام علی (ع)
پیامبر اسلام (ص) از همون اول حکومتشان، نمونه ای از عدالت رو به نمایش گذاشتن. ایشون تو تقسیم بیت المال، رسیدگی به امور مردم، و قضاوت، هیچ فرقی بین فقیر و غنی، قوم و قبیله نمیذاشتن. امام علی (ع) هم بعد از ایشون، معروف ترین نمونه عدالت خواهی تو تاریخ اسلام هستن. ایشون کوچک ترین بی عدالتی رو تحمل نمی کردن و حتی به خاطر اجرای عدالت، حاضر شدن با خیلی ها درگیر بشن. این نشون میده که عدل فقط یه حرف تو اسلام نیست، بلکه یه شیوه زندگی و حکومتداریه.
* عدالت و اصل توحید
استاد مطهری به زیبایی توضیح میده که عدالت با اصل توحید (یگانه پرستی) گره خورده. وقتی خدا یگانه ست و خالق همه چیزه، پس همه انسان ها در برابرش برابرن و هیچ کس بر دیگری برتری ذاتی نداره. پس تبعیض و ظلم با توحید منافات داره. ایشون به شبهاتی که ممکنه در مورد این ارتباط پیش بیاد هم پاسخ میده و میگه که تعهد و ضمانت الهی برای اجرای عدالت همیشه وجود داره. هدف از مبعوث شدن پیامبران هم، همین برقراری عدل و قسط تو جامعه بوده.
* تجلی عدل در قرآن و نهج البلاغه
قرآن کریم پر از آیاتیه که به عدالت و قسط دعوت می کنه و به پیامبران هم دستور داده شده که به عدل رفتار کنن. نهج البلاغه هم که کلام امام علی (ع) هست، یه گنجینه بی نظیر از مفاهیم عدالته. جملات امام علی (ع) در مورد عدالت، نشان دهنده عمق و گستردگی نگاه اسلام به این موضوعه. هر جای قرآن و نهج البلاغه رو که نگاه کنی، می بینی که برقراری عدالت یکی از اصلی ترین اهداف دینه.
عدالت و انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی خودمون هم ریشه تو عدالت خواهی داره. استاد مطهری معتقده که ظلم و بی عدالتی های دوران عثمان، باعث شد که مردم به سمت امام علی (ع) رو بیارن و از ایشون بخوان که حکومت رو به دست بگیرن تا عدالت رو برقرار کنه. انقلاب علیه عثمان، در واقع یه قیام برای عدالت بود.
* عدالت در متن تعالیم اسلام
عدالت از همون اول تو متن تعالیم اسلام بوده و چیزی نیست که بعداً بهش اضافه شده باشه. تو تاریخ اسلام، شواهد زیادی هست که نشون میده مسلمون ها همیشه دنبال عدالت بودن.
* رمز تداوم انقلاب اسلامی
مطهری میگه که اگه انقلاب اسلامی می خواد پایدار بمونه و مسیرش رو ادامه بده، رمز اون، پایبندی به عدالته. اگه عدالت تو جامعه برقرار باشه، مردم پشت انقلاب می مونن و ازش حمایت می کنن. اما اگه بی عدالتی رواج پیدا کنه، حتی انقلاب های بزرگ هم ممکنه به مشکل بخورن. عدالت، مثل اکسیژن برای تداوم یک سیستم حیاتیه.
تعارض ظاهری مفاهیم: عدالت یا آزادی؟
یکی از بحث های مهمی که همیشه تو جامعه وجود داشته، اینه که آیا عدالت و آزادی با هم در تضادن؟ یعنی اگه بخوایم عادل باشیم، باید آزادی ها رو محدود کنیم؟ یا اگه بخوایم آزاد باشیم، ممکنه عدالت زیر پا گذاشته بشه؟ استاد مطهری تو کتاب عدالت به روایت استاد مطهری به این تعارض ظاهری نگاه می کنه.
بررسی تعارض ظاهری بین عدالت و آزادی
بعضی مکاتب فکری، مثل سوسیالیسم، برای برقراری عدالت، آزادی های فردی رو محدود می کنن. اونا میگن اگه بخوایم همه برابر باشن و کسی فقیر نمونه، باید جلوی ثروت اندوزی و رقابت آزاد رو گرفت. از اون طرف، بعضی مکاتب لیبرال، برای آزادی فردی اهمیت زیادی قائلن و ممکنه به اسم آزادی، از بی عدالتی های اجتماعی چشم پوشی کنن. اینجاست که این سوال پیش میاد: کدومش مهم تره؟ آیا میشه هم عادل بود و هم آزاد؟
نقد سوسیالیسم اخلاقی
مطهری سوسیالیسم رو از جنبه اخلاقی نقد می کنه. ایشون میگه سوسیالیسم با اینکه ممکنه تو ظاهر برای عدالت تلاش کنه، اما چون آزادی های فردی رو محدود می کنه، ممکنه به خلاقیت و رشد انسانی لطمه بزنه و در نهایت به یه جامعه راکد و بدون انگیزه منجر بشه. ایشون معتقده که انسان به طور فطری هم دنبال عدالت و هم دنبال آزادیه و نمیشه یکی رو فدای اون یکی کرد.
منطق اسلام: برقراری عدالت توأم با معنویت
منطق اسلام اینه که میشه هم عدالت رو برقرار کرد و هم آزادی های مشروع رو حفظ کرد، البته توأم با معنویت. اسلام یه نگاه جامع داره و معتقده که این دو مفهوم با هم در تضاد نیستن، بلکه مکمل همدیگه هستن. آزادی بدون عدالت به هرج و مرج و ظلم منجر میشه، و عدالت بدون آزادی هم به استبداد و رکود. اسلام تلاش می کنه یه تعادل بین این دو برقرار کنه.
نقش ایمان به عنوان پشتوانه اجرای عدالت، اخلاق و قانون
استاد مطهری تأکید زیادی روی نقش ایمان داره. ایشون میگه ایمان به خدا، پشتوانه اصلی برای اجرای عدالت، رعایت اخلاق و احترام به قانونه. وقتی آدم به خدا ایمان داشته باشه، یعنی باور داشته باشه که خدایی هست که اعمال ما رو می بینه و پاداش و جزا میده، اونوقت حتی تو خلوت خودش هم از بی عدالتی پرهیز می کنه و به حقوق دیگران احترام میذاره. ایمان، ضامن حسن اجرای عدالته.
یکی از جملات کلیدی در کتاب این است: ایمان به خدا، مبنای ایمان به عدالت است. این یعنی کسی که به خدا اعتقاد داره، به عدالت هم اعتقاد داره، چون خدا عین عدله و هیچ ظلمی تو وجودش نیست. پس نمیشه ادعای ایمان کرد ولی به عدالت پایبند نبود. البته مطهری اضافه می کنه که آیا تنها ایمان به خدا کافیه؟ خیر. در کنار ایمان، نیازمند فهم صحیح از عدالت و تلاش عملی برای تحقق اونه. ایمان مثل موتوره که به حرکت درمیاره، اما برای رسیدن به مقصد، باید راه رو درست رفت.
تحقق عدالت کلی و فلسفه مهدویت: آرزویی دست یافتنی؟
بالاخره، اوج بحث عدالت تو اندیشه شهید مطهری، به بحث مهدویت و تحقق عدالت کلی در آخرالزمان میرسه. این یه سؤال بزرگه: آیا عدالت مطلقاً تو این دنیا محقق میشه یا نه؟ استاد مطهری تو کتاب عدالت به روایت استاد مطهری به این آرزوی بزرگ بشریت میپردازه.
مهدویت، یک فلسفه بزرگ جهانی و تحقق بخش آرمان های اسلامی
استاد مطهری مهدویت رو فقط یه باور مذهبی ساده نمیدونه. ایشون مهدویت رو یک فلسفه بزرگ جهانی می دونه. یعنی مهدویت یه طرح کلی برای اداره دنیاست که هدفش تحقق کامل عدالت و همه آرمان های انسانی و اسلامی تو سطح جهانیه. مهدویت نوید یه آینده روشن رو میده که توش دیگه ظلم و تبعیض و بی عدالتی وجود نداره. این باور، به انسان امید میده که تلاش برای عدالت بی نتیجه نیست و بالاخره یه روزی، عدالت همه دنیا رو فرا میگیره.
مهدی (عج) تحقق بخش آرمانهای اسلامی
بر اساس اندیشه مهدویت، امام مهدی (عج) کسیه که در آخرالزمان قیام می کنه و وظیفه داره این آرمان بزرگ (عدالت جهانی) رو به سرانجام برسونه. ایشون میاد تا نه تنها از نظر اجتماعی عدالت رو برقرار کنه، بلکه از نظر معنوی و اخلاقی هم انسان ها رو به سمت کمال ببره. یعنی حکومت ایشون فقط یه حکومت سیاسی نیست، بلکه یه حکومت کامله که همه ابعاد زندگی بشر رو در بر میگیره.
رسالت و وظیفه مردم در دوران انتظار فرج
حالا که میدونیم یه همچین آینده ای در پیشه، وظیفه ما تو این دوران انتظار چیه؟ آیا باید دست روی دست بذاریم تا امام زمان (عج) خودش بیاد و همه چیز رو درست کنه؟ شهید مطهری به شدت با این دیدگاه منفعلانه مخالفه. ایشون میگه انتظار فرج فقط یه حالت درونی نیست، بلکه یه حرکت بیرونی و یه رسالته.
مطهری برای انتظار فرج، دو عنصر اصلی رو معرفی می کنه:
1. عنصر مثبت و سازنده: یعنی آماده شدن برای ظهور. این آماده شدن به این معنیه که ما باید تو مسیر عدالت خواهی قدم برداریم، تلاش کنیم تا خودمون و جامعه مون رو اصلاح کنیم، علممون رو بالا ببریم، و از ظلم و بی عدالتی دوری کنیم. این یعنی باید کارهایی رو انجام بدیم که اگه امام زمان (عج) ظهور کرد، آمادگی داشته باشیم که جزو یارانش باشیم.
2. عنصر منفی و تخریب کننده: یعنی عدم کمک به ظلم و ستم. نباید با ظلم و ستم همراهی کنیم و باید علیه اون ایستادگی کنیم.
مشخصات انتظار بزرگ و یاران مهدی (عج)
انتظار بزرگ یه انتظار فعاله، نه یه انتظار از نوع خمیازه کشیدن و بی تفاوتی. کسی که منتظر واقعیه، خودش یه مبارز علیه بی عدالتیه. یاران امام مهدی (عج) هم کسانی هستن که از نظر فکری، روحی و عملی، آمادگی همراهی با ایشون رو دارن. اونا انسان هایی هستن که تو مسیر عدالت قدم برداشتن و قلبشون پر از عشق به خدا و انسانه. این انتظار، یه نیروی محرک برای پیشرفت و اصلاح تو جامعه ست.
نتیجه گیری: نگاهی جامع به عدالت در منظومه فکری مطهری
خوندن کتاب عدالت به روایت استاد مطهری ( نویسنده محمد کوکب )، به قول معروف چشم آدم رو باز می کنه. این کتاب یه نگاه جامع و همه جانبه به مفهوم عدالت از دیدگاه یکی از بزرگ ترین متفکران اسلامی، استاد شهید مرتضی مطهری، به ما میده. دیدیم که عدالت چطور از یه تمایل فطری تو وجود ما سرچشمه می گیره و چطور تو ابعاد مختلف زندگی، از توازن طبیعت گرفته تا قوانین الهی و رفتارهای اجتماعی ما، خودش رو نشون میده.
محمد کوکب واقعاً کار بزرگی کرده که تمام این تفکرات پراکنده رو از آثار مختلف استاد مطهری جمع آوری کرده و یه اثر یکپارچه و خواندنی ازش درآورده. این کتاب فقط یه تئوری خشک و خالی نیست، بلکه یه نقشه راهه برای اینکه بفهمیم چطور میشه تو دنیای پر از چالش امروز، باز هم به عدالت امید داشت و برای اون تلاش کرد.
فهمیدیم که عدالت فقط به معنی برابری ظاهری نیست، بلکه رعایت استحقاق و توازن هم از ارکان اصلی اونه. همچنین، پی بردیم که عدالت ریشه ای تو اصل توحید داره و با ایمان به خدا گره خورده. مهم تر از همه، این کتاب به ما نشون داد که مهدویت نه تنها یه آرزوی دوره آخره، بلکه یه فلسفه بزرگ جهانیه که به دست بشر و با رهبری امام زمان (عج)، عدالت رو تو کل دنیا محقق می کنه.
این خلاصه، فقط یه شروع کوچیکه برای شماست. اگه واقعاً دلتون میخواد این دریای بیکران اندیشه شهید مطهری رو عمیق تر درک کنید، پیشنهاد می کنم حتماً نسخه کامل کتاب عدالت به روایت استاد مطهری نوشته محمد کوکب رو تهیه کنید و با دقت بخونید. مطمئن باشید که ارزش وقت گذاشتن رو داره و نگاهتون رو به خیلی از مسائل تغییر میده. این مطالعه، نه تنها به دانش شما اضافه می کنه، بلکه بهتون کمک می کنه تا جهان رو با نگاهی عمیق تر و عدالت خواه تر ببینید.