خلاصه کتاب شهر فرشتگان (City of Angels) – وحید کیان

خلاصه کتاب City of Angels (شهر فرشتگان) ( نویسنده وحید کیان )
کتاب «شهر فرشتگان» (City of Angels) وحید کیان، یه مجموعه داستان کوتاه معنوی و پر از حس و حال خودشناسیه که دل خیلی ها رو به خودش جذب کرده.
اگه دنبال یه کتاب می گردید که با داستان های ساده و دلنشین، شما رو به فکر فرو ببره و یه جورایی با دنیای درونتون آشتی بده، «شهر فرشتگان» همون کتابیه که باید سراغش برید. این کتاب، پر از قصه هاییه که نشون میده خدا چقدر مهربونه و چطور فرشته ها همیشه مراقبمون هستن. وحید کیان، با یه قلم ساده و صمیمی، کاری کرده که خوندن این داستان ها برامون مثل یه صحبت دوستانه باشه؛ یه صحبتی که پر از آرامشه و راه رو به سمت خودشناسی نشون میده. هر قصه مثل یه پنجره ست که یه گوشه از جهان بینی عمیق و پر از عشق نویسنده رو به ما نشون میده و کاری می کنه که بیشتر به دور و برمون و اتفاقات ریز و درشت زندگیمون دقت کنیم.
آشنایی با وحید کیان: نویسنده ای که از عمق جان می نویسد
قبل از اینکه بریم سراغ خود کتاب، بد نیست یه ذره هم با نویسنده اش، یعنی وحید کیان آشنا بشیم. وحید کیان از اون نویسنده هاییه که خیلی راحت با زبون دل آدم حرف میزنه. ایشون بیشتر تمرکزش روی موضوعات معنوی، اخلاقی و عرفانی هست و قلمش جوریه که انگار باهات نشسته و داره باهات حرف می زنه. همین باعث میشه که وقتی داری نوشته هاش رو می خونی، حس نکنی یه متن سنگین یا فلسفیه، بلکه بیشتر حس کنی داری با یه دوست دانا هم صحبت میشی که تجربیاتش رو باهات درمیون می ذاره.
اون چیزی که وحید کیان رو از بقیه نویسنده ها جدا می کنه، همین تواناییشه که مفاهیم عمیق رو، بدون اینکه پیچیده اشون کنه، توی دل داستان های کوتاه و شیرین جا میده. ایشون در آثارش دنبال اینه که بهمون یادآوری کنه چقدر دنیا پر از زیبایی و رحمته، حتی اگه ما خودمون حواسمون نباشه. این نویسنده سعی می کنه یه جورایی تلنگر بزنه بهمون که به ندای درونم گوش بدیم و قدر لحظه های کوچیک زندگی رو بدونیم. اگه به بقیه آثار وحید کیان هم نگاهی بندازیم، می بینیم که این خط فکری و این سبک نگارش، تو همه شون حضور پررنگی داره و مشخصه که دغدغه اصلی اش، بیدار کردن حس معنویت و خودشناسی تو آدماست. مثلاً تو کتابایی مثل پیام هایی از ملکوت یا یک گام تا سکوت هم همین حس و حال رو می بینیم که چقدر با آرامش و از سر دلسوزی، راهنماییمون می کنه.
شهر فرشتگان چیست؟ یه نگاه عمیق به مضامین اصلی کتاب
«شهر فرشتگان» همون طور که از اسمش پیداست، یه مجموعه داستانه، اما نه هر داستانی! این کتاب شامل ۲۱ داستان کوتاهه که هر کدومشون مستقلن ولی نخ تسبیحی که اینا رو به هم وصل می کنه، یه سری مضامین مشترک و خیلی قشنگه. وحید کیان تو این کتاب، یه جوری از خدا و مهربونی اش حرف می زنه که آدم دلش میخواد همیشه خدا رو حس کنه. از مهمترین چیزایی که تو این داستان ها بهشون برمی خوریم، میتونیم به اینا اشاره کنیم:
- حضور خداوند و رحمت بی پایانش: این کتاب هی بهمون یادآوری می کنه که خدا همیشه هست، نزدیک تر از اونی که فکرشو بکنیم و مهربونیش هیچ وقت تموم نمیشه.
- نقش فرشته ها و نیروهای غیبی تو زندگی ما: داستان ها پر از نشونه هایی هست که نشون میده یه سری نیروهای خوب دارن تو زندگی ما نقش بازی می کنن و هوامون رو دارن.
- اهمیت خودشناسی و پاکی دل: «شهر فرشتگان» ما رو دعوت می کنه که بیشتر به خودمون نگاه کنیم، وجدانمون رو بیدار نگه داریم و دلمون رو پاک نگه داریم.
- تقابل خوبی و بدی، و انتخاب های ما: تو هر داستان، یه جورایی با این کشمکش روبرو میشیم که انتخاب با ماست، کدوم راهو بریم؟ راه خوب یا بد؟
- بخشش، امید و عشق الهی: این کتاب پر از حس امیده و بهمون یاد میده چطور ببخشیم، امید داشته باشیم و عشق الهی رو تو زندگیمون حس کنیم.
خلاصه کنم، این کتاب یه جورایی یه نور امید و آرامش تو زندگی آدم روشن می کنه. با خوندن داستان هاش، حس می کنی یه دست مهربون همیشه بالای سرته و داره راهو بهت نشون میده. چیزی که خیلی مهمه اینه که این نگاه، کاملاً مثبت و الهام بخشه و بعد از خوندن هر داستان، یه حس خوب و آرامش بخش به آدم دست میده که واقعاً بی نظیره.
سفر به قلب داستان ها: خلاصه ای از چند قصه کلیدی و پرمفهوم
تو شهر فرشتگان، ۲۱ تا داستان کوتاه داریم که هر کدومشون یه دنیا حرف دارن. اگه بخوام تک تکشون رو براتون تعریف کنم، هم وقت زیادی میبره و هم شاید جذابیت کتاب از بین بره. واسه همین، می خوام چند تا از داستان های شاخص و کلیدی رو که واقعاً نماینده مضامین اصلی کتابن، براتون یه معرفی و تحلیل کوچیک کنم تا دستتون بیاد با چه جور فضایی طرفیم.
اشک فرشتگان: حکایت تقابل و رحمت الهی
این داستان، شاید مهمترین و تأثیرگذارترین داستان کل مجموعه ست و اتفاقاً تو خیلی از معرفی های کتاب هم بهش اشاره شده. اشک فرشتگان یه جوری شروع میشه که انگار داری یه صحنه از بهشت رو می بینی. فرشته ها جمع شدن و از دست آدم ها خیلی خسته ان؛ انقدر که از خدا می خوان دیگه بهشون رحم نکنه. میگن آخه تا کی میخوای اینا رو حمایت کنی؟ این آدما به خودشون رحم نمی کنن، به هم نوعشون هم رحم نمی کنن. خلاصه، از بی رحمی، دروغ و حتی شک کردن انسان ها به خدا گلایه می کنن و التماس می کنن که دیگه اسم آدم رو از صفحه روزگار پاک کنه، چون طاقت دیدن این همه بدی رو ندارن.
چیزی که این داستان رو خاص می کنه، جواب خداونده. درسته که فرشته ها از روی پاکی و معصومیتشون این حرفا رو می زنن، ولی خدا یه جوری جواب میده که آدم قند تو دلش آب میشه. یه ندایی میاد که بهشون یادآوری می کنه رحمت خدا چقدر بزرگه و چقدر این آدم ها نیاز به مهربونی دارن. این قصه قشنگ بهمون نشون میده که حتی وقتی ما خیلی گناهکاریم یا به نظر میاد دیگه راه برگشتی نداریم، باز هم در رحمت الهی به رومون بازه. این داستان یه جورایی یه تلنگر بزرگ برای بیداری وجدان و یه آرامش بخش قوی برای دل های ناامیده. واقعاً باید این قسمت رو خوند تا فهمید وحید کیان چقدر قشنگ تونسته مفهوم بخشش و مهربانی بی حدوحصر خداوند رو تو دل این داستان کوچیک جا بده.
بهشت من و بال های سپید: پروازی به سمت آرامش درونی
بعد از اشک فرشتگان، میرسیم به دو داستان دیگه که مکمل هم هستن و یه حس و حال آرامش بخش دارن: بهشت من و بال های سپید. داستان بهشت من یه جورایی به ما یادآوری می کنه که بهشت واقعی، نه یه جای دوره دست نیافتنی تو آسمونا، بلکه همین الان و همین جا تو دل خودمونه. وقتی دلمون پاک باشه، وقتی انتخاب های خوب می کنیم، وقتی به ندای وجدانمون گوش میدیم، در واقع داریم بهشت رو همین جا تجربه می کنیم. این داستان یه دعوت به نگاه درونیه؛ به اینکه دنبال خوشبختی و آرامش بیرون از خودمون نگردیم و بدونیم ریشه های اون توی قلب ماست.
بال های سپید هم تقریباً تو همین مسیر حرکت می کنه. این داستان بیشتر به مفهوم پاکی و معصومیت درونی می پردازه. فرشته ها همیشه با بال های سپیدشون نماد پاکی و رهایی ان. این داستان یه جوری بهمون میگه که ما هم می تونیم بال های سپید خودمون رو داشته باشیم، اگه دلمون رو از کینه و بدی ها پاک کنیم. این دو داستان با هم، یه جورایی یه مسیر رو نشون میدن: مسیری که از خودشناسی شروع میشه و به آرامش درونی و پاکی قلب ختم میشه. یادمون میندازن که هر روز یه فرصت جدیده برای بهتر شدن و پرواز کردن به سمت زیبایی ها و خوبی ها. این نگاه باعث میشه بعد از خوندنشون، یه حس سبک بالی و امید پیدا کنی.
دوست خدا و فرشته های نگهبان: وقتی پای عالم غیب در میان است
«شهر فرشتگان» پر از داستان هایی هست که ما رو با عالم غیب و نیروهای پنهان آشنا می کنه. دوست خدا و فرشته های نگهبان دقیقاً از اون دسته اند. تو داستان دوست خدا، می بینیم که چطور یه نفر از یه راه غیرمنتظره و خیلی ساده به خدا نزدیک میشه. این داستان نشون میده که برای دوست خدا بودن، لازم نیست کارای خیلی عجیب و غریب بکنیم یا حتماً یه عارف بزرگ باشیم؛ گاهی اوقات فقط با یه نیت خالص و یه عمل کوچیک از روی عشق و مهربونی، میتونیم به خدا نزدیک بشیم و خودش حواسش بهمون باشه. این قصه خیلی حس خوبی میده که مهربونی و ساده دلی، بهترین راه برای رسیدن به خداست.
فرشته های نگهبان هم که از اسمش پیداست، راجع به وجود فرشته هایی هست که همیشه مراقب ما هستن. این داستان یه جورایی خیال آدم رو راحت می کنه که تنها نیست. تو زندگی، خیلی وقتا ممکنه حس کنیم تنهاییم یا هیچ کس حواسش بهمون نیست، ولی این داستان بهمون یادآوری می کنه که یه نیروهای غیبی هستن که همیشه پشتمونن و دارن کمکمون می کنن، حتی اگه ما نتونیم ببینیمشون. این دو قصه با هم، یه پیام مشترک دارن: ما تو این دنیا تنها نیستیم، هم خدا همیشه کنارمونه و هم فرشته ها حواسشون بهمون هست. فقط کافیه چشم دلمون رو باز کنیم و این حمایت رو حس کنیم. این داستان ها واقعاً قلب آدم رو گرم می کنن.
چهارراه و زیباترین: قصه هایی از انتخاب و کشف زیبایی
تو زندگی همه ما لحظه هایی هست که باید یه تصمیم مهم بگیریم، یه جورایی سر یه چهارراه قرار می گیریم. داستان چهارراه دقیقاً به همین موضوع می پردازه. این داستان بهمون نشون میده که هر انتخابی که تو زندگیمون می کنیم، یه نتیجه ای داره و خیلی مهمه که موقع انتخاب، به ندای وجدانمون گوش بدیم و راه درست رو انتخاب کنیم. شاید تو اون لحظه فکر کنیم یه انتخاب کوچیکه، ولی بعداً می بینیم که چقدر تو سرنوشتمون تأثیر گذاشته. این داستان یه جورایی بهمون میگه که حواسمون به قدم هامون باشه، چون هر قدمی که برمی داریم، یه راه جدید رو باز می کنه.
بعد از اون، زیباترین رو داریم. این داستان واقعاً یه حس خوب و قشنگ به آدم میده. «زیباترین» بهمون یادآوری می کنه که زیبایی واقعی فقط تو ظاهر آدما یا چیزای لوکس و گرون نیست. زیبایی اصلی رو باید تو دل آدم ها، تو کارای خوبشون، تو مهربونی و بخشش پیدا کرد. وحید کیان تو این داستان نشون میده که چطور یه نگاه ساده و یه دل پاک میتونه چیزایی رو ببینه که بقیه نمی بینن. این قصه آدم رو به فکر فرو می بره که شاید خیلی وقتا، زیبایی های واقعی رو تو شلوغی های زندگی گم کردیم و باید دوباره پیداشون کنیم.
«بهشت واقعی، همین الان و همین جا تو دل خودمونه؛ وقتی دلمون پاک باشه و انتخاب های خوب می کنیم، در واقع داریم بهشت رو تجربه می کنیم.»
بخشش و آسمان مهربان: درس هایی از رهایی و مهربانی
توی کتاب شهر فرشتگان، داستان هایی هم هست که روی بخشش و مهربونی تاکید دارن، مثل بخشش و آسمان مهربان. داستان بخشش خیلی قشنگ نشون میده که چقدر بخشیدن بقیه، اول از همه به خودمون کمک می کنه. وقتی کسی رو می بخشیم، انگار یه بار سنگین از روی دوش خودمون برمی داریم و آزاد میشیم. این قصه بهمون یاد میده که کینه و نفرت، فقط خودمون رو آزار میده و راه رهایی، بخششه. وحید کیان تو این داستان با یه مثال ملموس، بهمون نشون میده که چطور بخشیدن میتونه زندگی آدم رو تغییر بده و یه آرامش عمیق به قلبش بیاره.
و اما آسمان مهربان. این داستان هم یه جورایی از مهربونی های بی حدوحصر خدا و کائنات حرف میزنه. بهمون میگه که نگران نباشیم، اگه کار خوب بکنیم و نیتمون پاک باشه، آسمون همیشه مهربونیش رو بهمون نشون میده. یه جوری حس میشه که دنیا پر از خیر و برکته، اگه ما هم سمت خوبی بریم. این داستان ها در کنار هم، یه جورایی یه درس بزرگ بهمون میدن: زندگی پر از فرصته برای خوب بودن، برای مهربون بودن، و برای بخشیدن. اگه این کارا رو بکنیم، خودمون بیشتر از همه سود می کنیم و یه زندگی پر از آرامش و عشق رو تجربه می کنیم. این مفاهیم خیلی ساده و قشنگ تو دل داستان ها جا گرفته و همین باعث شده که شهر فرشتگان اینقدر به دل بشینه.
پیام های پرمایه و آموزه های ماندگار شهر فرشتگان: حرف حساب کتاب چیه؟
حالا که چند تا از داستان ها رو با هم مرور کردیم، بیاید یه جمع بندی بکنیم و ببینیم «شهر فرشتگان» کلاً چه پیام هایی رو میخواد بهمون برسونه. این کتاب فقط یه مشت داستان کوتاه نیست، یه جوری راهنمای زندگیه که با زبون داستان حرفاشو میزنه. اگه بخوام ته حرفای کتاب رو بگم، اینا مهمترین چیزایی هستن که ازش یاد می گیریم:
- خدا همیشه هست و مهربونه: مهم نیست چقدر تو زندگی اشتباه کردیم، خدا همیشه اون بالا هوامون رو داره و مهربونیش هیچ وقت تموم نمیشه. در رحمتش همیشه به رومون بازه.
- به وجدان و ندای درونم گوش بدیم: اون صدای آرومی که ته دلمون میگه چی درسته و چی غلط، همون راهنمای اصلی ماست. کتاب هی بهمون یادآوری می کنه که به این صدا بیشتر دقت کنیم.
- زندگی یه فرصته برای بهتر شدن: هر روزی که میگذره، یه شانس دوباره ست که خودمونو بسازیم، از اشتباهامون درس بگیریم و یه قدم به کمال نزدیک تر بشیم.
- قدرت عشق، بخشش و امید رو دست کم نگیریم: این سه تا، اگه نباشن زندگی خشک و خالی میشه. کتاب بهمون یاد میده که با عشق زندگی کنیم، ببخشیم تا آزاد بشیم و هیچ وقت امیدمون رو از دست ندیم.
- کارای خوب و بد روی خودمون اثر میذاره: هر کاری که می کنیم، یه جورایی مثل یه بومرنگ برمی گرده به خودمون. اگه خوب باشیم، خوبی جذب می کنیم و اگه بد باشیم، بدی.
خلاصه، شهر فرشتگان یه جورایی یه دوره فشرده خودشناسی و معنویته که بدون اینکه بخواد مستقیم نصیحت کنه، با قصه هاش بهمون راهو نشون میده. بعد از خوندن این کتاب، یه حس آرامش خاصی به آدم دست میده و یه جورایی با دید بازتری به زندگی نگاه می کنه. این کتاب یه تلنگر خوبه برای اینکه یه بار دیگه به خودمون و اطرافیانمون فکر کنیم و شاید یه سری چیزها رو تغییر بدیم.
چرا شهر فرشتگان دلنشینه؟ ویژگی هایی که این کتاب رو خاص می کنه
شاید از خودتون بپرسید چرا «شهر فرشتگان» انقدر طرفدار داره و چرا انقدر به دل می شینه؟ خب، دلیلش فقط محتوای قشنگش نیست، یه سری ویژگی های دیگه هم داره که باعث شده این کتاب حسابی گل کنه. بریم که با هم ببینیم این ویژگی ها چی هستن:
سبک نگارش: ساده اما عمیق
اولین چیزی که تو این کتاب خیلی به چشم میاد، سبک نوشتاریشه. وحید کیان جوری می نویسه که انگار داری با یه دوست صمیمی حرف می زنی. قلمش خیلی ساده، روون و بدون هیچ پیچیدگیه. از اون کتابا نیست که برای فهمیدنش لازم باشه بری کلی فرهنگ لغت بخونی یا تو اینترنت دنبال معنی کلمه ها بگردی. همین سادگی باعث شده که طیف وسیعی از مخاطبان، از نوجوون گرفته تا بزرگسال، باهاش ارتباط برقرار کنن. اما این سادگی به معنی سطحی بودن نیست؛ برعکس، همین سادگی باعث شده که مفاهیم عمیق معنوی راحت تر تو دل آدم جا بگیرن و حسابی تأثیرگذار باشن.
قدرت تأثیرگذاری: تلنگری برای روح
داستان های «شهر فرشتگان» جوری طراحی شدن که آدم رو به فکر فرو ببرن. وقتی داری یه داستان رو می خونی، یهو حس می کنی داره یه تلنگر به روحت میزنه. این کتاب فقط برای سرگرم کردن نیست، بلکه میخواد آدم رو به تأمل واداره. هر داستان مثل یه آیینه عمل می کنه که توش می تونی گوشه هایی از خودت، انتخاب هات و حتی اشتباهاتت رو ببینی. همین تأمل باعث میشه که آدم بعد از خوندن هر قصه، یه حس آرامش و البته یه انگیزه برای بهتر شدن پیدا کنه. این کتاب یه جورایی الهام بخشه و کاری می کنه که آدم به زندگی با دید مثبت تری نگاه کنه.
مفاهیم عمیق با زبانی ساده: شاهکار وحید کیان
یکی از بزرگترین هنرهای وحید کیان تو این کتاب، اینه که تونسته پیچیده ترین مفاهیم معنوی و عرفانی رو، تو قالب داستان های خیلی کوتاه و قابل فهم بیان کنه. از خدا و فرشته ها حرف میزنه، از انتخاب های سخت زندگی، از بخشش و عشق، اما جوری که حتی یه آدم عادی هم که هیچ پیش زمینه ای تو این زمینه ها نداره، قشنگ متوجه میشه چی به چیه. این یعنی نویسنده واقعاً تونسته پیامشو به گوش همه برسونه، بدون اینکه کسی رو خسته کنه یا براش سؤال و ابهام پیش بیاد. این سادگی و عمق کنار هم، واقعاً این کتاب رو خاص کرده.
تنوع داستان ها با مضامین مشترک: هر قصه، یک پنجره
با اینکه همه داستان های «شهر فرشتگان» یه جورایی حول محور معنویت و خودشناسی می چرخن، اما هر کدومشون یه فضای متفاوت دارن. شخصیت ها، موقعیت ها و حتی اتفاقاتی که تو داستان ها میفته، با هم فرق دارن. این تنوع باعث میشه که آدم از خوندن کتاب خسته نشه و هی مشتاق باشه که ببینه داستان بعدی چی داره. هر قصه مثل یه پنجره ست که به دنیای جدیدی باز میشه، اما تهش همه این پنجره ها رو به یه منظره مشترک از امید، عشق و آرامش باز میشن. این تنوع، در کنار حفظ انسجام کلی کتاب، واقعاً یه نقطه قوت بزرگه.
جذب مخاطب با هر پیش زمینه ای: حرف دل همه آدم ها
شاید فکر کنید چون کتاب درباره خدا و فرشته هاست، فقط به درد یه قشر خاص می خوره، اما اصلاً اینطور نیست. مفاهیمی که تو «شهر فرشتگان» مطرح میشه، مثل عشق، بخشش، امید، خودشناسی و تأثیر اعمال خوب و بد، چیزایی هستن که تو قلب همه آدم ها جا دارن، فارغ از اینکه چه دین و اعتقادی دارن. این مفاهیم انسانی و معنوی، فراتر از مرزهای خاص دینی و مذهبی هستن و همین باعث شده که این کتاب بتونه با دل همه مخاطبان، با هر پیش زمینه ای، ارتباط برقرار کنه و بهشون آرامش بده. این کتاب واقعاً یه حرف مشترک برای همه آدما داره.
«این کتاب فقط یه مشت داستان کوتاه نیست، یه جوری راهنمای زندگیه که با زبون داستان حرفاشو میزنه.»
نسخه های مختلف: چاپی، صوتی، و حتی انگلیسی!
اگه از این خلاصه خوشتون اومده و دلتون میخواد شهر فرشتگان رو بخونید یا گوش بدید، خبر خوب اینه که این کتاب تو قالب های مختلفی در دسترس هست و میتونید راحت پیداش کنید.
اول از همه، نسخه چاپی کتاب هست که میتونید از کتابفروشی ها یا سایت های فروش کتاب تهیه کنید و لذت ورق زدن و خوندن فیزیکی رو تجربه کنید. ولی اگه مثل خیلی از ماها، فرصت کتاب خوندن زیاد ندارید یا دوست دارید وقتی تو ترافیک یا تو مترو هستید هم از وقتتون استفاده کنید، نسخه صوتی فارسی این کتاب گزینه خیلی خوبیه. تو این نسخه، راوی با صدای دلنشین خودش، داستان ها رو براتون تعریف می کنه و یه حس و حال دیگه بهشون میده. مثلاً تو نسخه صوتی فارسی که نشر صوتی نیک منتشر کرده، خانم فرزانه فائزی با صدای گرمشون داستان ها رو روایت کردن.
یه نکته جالب دیگه اینه که «شهر فرشتگان» نسخه انگلیسی صوتی هم داره! بله، اگه دوست دارید زبان انگلیسیتون رو تقویت کنید یا رفیقای خارجی دارید که دلتون میخواد این کتاب قشنگ رو بهشون معرفی کنید، میتونید نسخه صوتی انگلیسی با عنوان City of Angels رو پیدا کنید. این نسخه هم توسط نشر صوتی نیک منتشر شده و آقای فرهاد اتقیایی زحمت روایتش رو کشیدن. اینجوری هم یه کتاب معنوی و پرمغز رو می خونید و هم یه جورایی تو یادگیری زبان پیشرفت می کنید. واقعاً جالبه که یه کتاب ایرانی تونسته تا این حد جهانی بشه و به زبان های دیگه هم ترجمه بشه. این نشون میده که مفاهیم و پیام های این کتاب چقدر جهان شموله و برای آدم های مختلف جذابه.
کلام آخر: چرا باید شهر فرشتگان رو بخونیم؟
خب، به آخرای صحبت مون رسیدیم. اگه بخوام یه کلام آخر در مورد شهر فرشتگان بگم، باید بگم این کتاب، یه گنج کوچیکه که تو دل داستان های ساده و شیرینش، کلی حرفای بزرگ و پرمایه رو پنهون کرده. این کتاب بهمون یادآوری می کنه که مهربونی، عشق، بخشش و امید، چیزایی هستن که هیچ وقت تو زندگی از بین نمیرن و همیشه میتونن راهگشا باشن.
وحید کیان با قلم جادویی و صمیمی خودش، کاری کرده که وقتی این کتاب رو می خونی، حس نکنی داری درس زندگی یاد می گیری، بلکه حس کنی داری با یه دوست قدیمی که پر از آرامشه، هم صحبت میشی. اگه دنبال یه منبعی از آرامش، یه تلنگر برای خودشناسی و یه ذره امید تو شلوغی های زندگی هستید، حتماً یه سر به شهر فرشتگان بزنید. قول میدم که پشیمون نمیشید و یه تجربه شیرین رو باهاش خواهید داشت. این کتاب میتونه یه رفیق خوب باشه برای روزایی که دلتون یه آرامش کوچیک میخواد.