خلاصه کتاب راهبردها و مبانی مدیریت (میترا هاشمی) | نکات کلیدی
خلاصه کتاب راهبردها و مبانی مدیریت ( نویسنده میترا هاشمی )
اگه دنبال یه راهنمای جامع و کاربردی برای شناخت اصول مدیریت هستین، خلاصه کتاب «راهبردها و مبانی مدیریت» اثر میترا هاشمی، مثل یه نقشه گنجه. این کتاب، گام به گام شما رو با دنیای پیچیده و در عین حال جذاب مدیریت آشنا می کنه و بهتون کمک می کنه تا نه فقط مفاهیم تئوری، بلکه چم و خم های عملی مدیریت رو هم یاد بگیرید. یه جورایی می تونید بگید این کتاب، هم برای دانشجوها و هم برای مدیران کاربلد، حرف های تازه و نکات مهمی داره.
کتاب «راهبردها و مبانی مدیریت» نوشته میترا هاشمی، یکی از اون منابع ارزشمنده که بهتون کمک می کنه تا از صفر تا صدِ مدیریت رو بشناسید. از همون اول که می فهمیم مدیریت یعنی چی و یه مدیر چه وظایفی داره، تا وقتی که به سراغ مباحث پیشرفته تر مثل مدیریت منابع انسانی، نوآوری و رهبری می ریم. این خلاصه قراره مثل یه دوست راهنما کنارتون باشه تا بدون اینکه نیاز باشه تمام صفحات کتاب رو ورق بزنید، به دل مفاهیم اصلی بزنید و اون ها رو حسابی ملکه ذهنتون کنید. اگه دانشجو هستید و امتحان دارید یا اگه یه مدیر هستید و دنبال راهکارهای جدید می گردید، این مقاله حسابی به دردتون می خوره.
میترا هاشمی کیست؟ نگاهی به نویسنده راهبردها و مبانی مدیریت
خانم میترا هاشمی، نویسنده این کتاب، یکی از افرادی هستند که تو حوزه مدیریت حسابی حرف برای گفتن دارن. ایشون با سوابق علمی و پژوهشی خودشون، تونستن یه منبع کاربردی و ارزشمند برای علاقه مندان به این حوزه فراهم کنن. تخصص و نگاه عمیق ایشون به مباحث مدیریت باعث شده که کتاب «راهبردها و مبانی مدیریت» نه تنها تئوری ها رو خوب توضیح بده، بلکه نگاهی عملی و کاربردی هم بهشون داشته باشه. یعنی یه جورایی انگار یه مشاور باتجربه کنار دستتون دارید که داره راه و چاه رو بهتون نشون میده.
راهبردها و مبانی مدیریت چی می گه؟ یه مرور کلی بر فلسفه کتاب
پیام اصلی کتاب «راهبردها و مبانی مدیریت» اینه که آقا و خانم محترم! مدیریت یه چیز الکی و دم دستی نیست. مدیریت، پایه و اساس موفقیت هر سازمانیه، چه یه کسب وکار کوچیک باشه چه یه شرکت بزرگ و بین المللی. میترا هاشمی تو این کتاب روی این موضوع خیلی تاکید می کنه که تو دنیای امروز که سرعت تغییرات سرسام آوره، مدیریت قوی و درست، برگ برنده هر مجموعه ایه. این کتاب فقط بهتون نمی گه مدیریت چیه، بلکه با یه رویکرد هم نظری و هم عملی، بهتون نشون میده چطور می تونید یه مدیر موفق باشید و سازمانتون رو به سمت قله های موفقیت هل بدید.
دیدگاه نویسنده اینه که مدیریت نه تنها یک علم دقیق با اصول و قواعد خودشه، بلکه یک هنر هم هست. هنری که می تونه با خلاقیت و بینش، مسیرهای جدیدی برای رسیدن به اهداف سازمان باز کنه. از دیدگاه ایشون، مدیر موفق کسیه که بتونه بین علم و هنر مدیریت یه تعادل خوب برقرار کنه و با استفاده از هر دو، تیم و سازمانش رو به بهترین شکل ممکن هدایت کنه. این کتاب یه جورایی به ما یادآوری می کنه که مدیریت، فقط به معنای رئیس بودن نیست؛ بلکه مسئولیت پذیری، دوراندیشی و توانایی تاثیرگذاری مثبت روی بقیه رو هم شامل میشه.
موشکافی فصول کتاب: خلاصه فصل به فصل راهبردها و مبانی مدیریت
حالا بیاین بریم سراغ بخش جذاب ماجرا، یعنی مرور فصل به فصل این کتاب پرمحتوا. هر فصل مثل یه پله از نردبان مدیریته که شما رو به سمت درک عمیق تر از این حوزه می بره.
فصل اول: مدیریت یعنی چی؟ از تعریف تا مهارت های لازم
تو این فصل، نویسنده اول از همه می خواد بهمون بگه اصلاً مدیریت یعنی چی؟ مدیریت رو اینطور تعریف می کنه: هنر و علم هدایت و هماهنگ سازی تلاش های افراد برای رسیدن به اهداف سازمانی با استفاده بهینه از منابع موجود. یعنی فقط دستور دادن نیست؛ باید بتونی هم علمش رو داشته باشی و هم هنر به کار بستن اون علم رو. همین اول کار، کتاب یه تعریف جامع و در عین حال ساده از مدیریت بهمون میده که پایه کارمون میشه.
بعدش میره سراغ سطوح مدیریت که معمولاً تو هر سازمانی می بینیم:
- مدیران عالی: این ها رو میشه به عنوان مغز متفکر سازمان شناخت. کسایی که تصمیم های کلان رو می گیرن و چشم انداز آینده رو مشخص می کنن. مثل مدیرعامل یا هیئت مدیره.
- مدیران میانی: این دسته، نقش پل ارتباطی بین مدیران عالی و عملیاتی رو دارن. اون ها برنامه های کلان رو به برنامه های قابل اجرا برای رده های پایین تر تبدیل می کنن. مدیران بخش ها یا رؤسای دپارتمان ها تو این دسته قرار می گیرن.
- مدیران عملیاتی (سرپرستان): این ها کسایی هستن که مستقیماً با کارمندها در ارتباطن و کارهای روزمره رو نظارت می کنن. سرپرست یه تیم یا مدیر یه خط تولید نمونه هایی از این سطح هستن.
همچنین کتاب مهارت های مدیریتی مهم رو معرفی می کنه:
- مهارت های فنی: یعنی چقدر تو زمینه تخصصی کارت مسلطی. مثلاً یه مدیر تولید باید از فرایند تولید سر در بیاره.
- مهارت های انسانی: توانایی برقراری ارتباط موثر با بقیه، همدلی و کار تیمی. این مهارت کلید موفقیت هر مدیره.
- مهارت های ادراکی (مفهومی): دید کلی به سازمان و توانایی دیدن تصویر بزرگ، نه فقط جزئیات.
- مهارت های ارتباطی: توانایی بیان منظور به وضوح و گوش دادن فعال.
- مهارت های سیاسی (دیپلماسی): توانایی ساختن ائتلاف ها و نفوذ در سازمان.
- هوش هیجانی (EQ) و منطقی (IQ): نویسنده تاکید داره که EQ، یعنی توانایی درک و مدیریت احساسات خودت و دیگران، به اندازه IQ برای یه مدیر موفقه.
بعد هم نقش های مدیریتی رو از دیدگاه هنری مینتزبرگ بررسی می کنه که به سه دسته اصلی تقسیم میشن:
- نقش های میان فردی: مثلاً یه مدیر نقش رهبر، نماینده و رابط رو ایفا می کنه.
- نقش های اطلاعاتی: نقش رصدکننده، منتشرکننده اطلاعات و سخنگو.
- نقش های تصمیم گیری: نقش کارآفرین، حل کننده مشکلات، تخصیص دهنده منابع و مذاکره کننده.
در نهایت، فصل اول با بحث مدیریت: علم، هنر یا حرفه؟ و مسئولیت های مدیران در قبال ذی نفعان مختلف (سهامداران، کارکنان، مشتریان، دولت، جامعه) به پایان می رسه.
فصل دوم: مدیریت از دیروز تا امروز؛ نظریه ها و رویکردهای مهم
تو این فصل، یه سفر به گذشته مدیریت داریم و می بینیم که این علم چطور تکامل پیدا کرده. از نظریه های قدیمی تر شروع می کنه و میاد به سمت رویکردهای جدیدتر. مثلاً:
- مدیریت علمی (فردریک تیلور): این رویکرد اوایل قرن بیستم مطرح شد و تاکیدش روی افزایش بهره وری از طریق مطالعه زمان و حرکت بود. یعنی هر کاری رو به بهترین و کارآمدترین شکل ممکن انجام بدیم.
- روابط انسانی (مری پارکر فولت): ایشون یه دیدگاه انسانی تر داشت و به اهمیت همکاری، مشارکت کارکنان و روانشناسی کار تاکید می کرد.
- تئوری های نئوکلاسیک (تئوری X و Y مک گرگور): مک گرگور دو نوع دیدگاه مدیران به کارکنان رو معرفی می کنه. تئوری X میگه کارکنان تنبلن و باید کنترل بشن، در حالی که تئوری Y میگه کارکنان ذاتاً دوست دارن کار کنن و مسئولیت پذیرن.
بعدش به رویکردهای نوین تر مثل رویکرد کمی (استفاده از مدل های ریاضی و آمار برای تصمیم گیری) و رویکرد سیستمی (نگاه جامع به سازمان به عنوان مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته) می پردازه. این فصل نشون میده که مدیریت یه موجود زنده است که مدام در حال تکامله و هیچ وقت متوقف نمیشه.
فصل سوم: منابع انسانی، قلب تپنده سازمان: چطور کارکنان رو مدیریت کنیم؟
این فصل واقعاً مهمه، چون منابع انسانی رو قلب تپنده هر سازمانی می دونه. بدون آدم های درست، هیچ سازمانی نمیتونه موفق باشه. کتاب درباره این موارد صحبت می کنه:
- برنامه ریزی منابع انسانی: یعنی چطور نیازهای آینده سازمان به نیروی انسانی رو پیش بینی کنیم و برای تامین و حفظشون برنامه بریزیم. این شامل پیش بینی عرضه و تقاضای نیروی انسانیه.
- کارمندیابی و اهمیت شرح شغل: چطور بهترین آدم ها رو برای شغل مناسب پیدا کنیم و چقدر مهمه که یه شرح شغل واضح و دقیق داشته باشیم تا هم خودمون بدونیم چی می خوایم و هم داوطلب بدونه چی انتظار میره.
- آموزش و توسعه کارکنان: نویسنده تاکید داره که آموزش فقط برای اول کار نیست. باید دائم روی رشد و توسعه مهارت های کارکنان سرمایه گذاری کرد.
- ارزیابی عملکرد و کاهش ضایعات: چطور عملکرد کارکنان رو منصفانه ارزیابی کنیم و چطور می تونیم با مدیریت درست، از هدر رفتن منابع و استعدادها جلوگیری کنیم.
یکی از نکات جالب این فصل، تاکید بر مسئولیت های متقابل سازمان و کارکنانه. یعنی استخدام یه رابطه دوطرفه و برد-برده.
فصل چهارم: خلاقیت و نوآوری: چشمه جوشان ایده های تازه
تو دنیای پررقابت امروز، سازمانی موفق میشه که خلاق و نوآور باشه. این فصل، بهمون یاد میده که خلاقیت فقط برای هنرمندها نیست، بلکه هر کسی تو هر موقعیتی میتونه خلاق باشه.
- فرایند خلاقیت: کتاب مراحل خلاقیت رو از جرقه اولیه تا پیاده سازی یه ایده جدید توضیح میده.
- موانع خلاقیت و راه های غلبه بر اون ها: یه عالمه چیز هست که میتونه جلوی خلاقیت رو بگیره، مثل ترس از شکست، قضاوت زودهنگام و روتین های تکراری. این فصل راهکارهای عملی برای از بین بردن این موانع رو ارائه میده.
- سؤالات ایده برانگیز و خصوصیات افراد خلاق: چطور سوال بپرسیم که ایده های جدید به ذهنمون برسه؟ و اصلاً افراد خلاق چه ویژگی هایی دارن؟
در واقع، این فصل یه جورایی به ما تلنگر میزنه که همیشه دنبال راه های جدید و بهتر باشیم.
«خلاقیت موتور محرکه نوآوری است و نوآوری، بقا و رشد سازمان را در دنیای امروز تضمین می کند. هیچ سازمانی بدون ایده های تازه نمی تواند در بلندمدت موفق باشد.»
فصل پنجم: رهبری: هنر الهام بخشی و پیشتازی در سازمان
خیلی ها فکر می کنن رهبری و مدیریت یکی هستن، ولی این فصل بهمون نشون میده که این دوتا با هم فرق دارن. مدیر شاید وظایف رو برنامه ریزی و کنترل کنه، اما رهبر کسیه که الهام بخش تیمه و اون ها رو به جلو هل میده.
- تفاوت رهبری با مدیریت: مدیر به «چطور» و «کی» کارها انجام بشن نگاه می کنه، رهبر به «چرا» و «به کجا می رویم». رهبر چشم انداز ایجاد می کنه، مدیر اون چشم انداز رو عملیاتی می کنه.
- ویژگی های یک رهبر مؤثر و وظایف اون: یه رهبر خوب چه خصوصیاتی داره؟ از صداقت و اعتماد به نفس گرفته تا توانایی برقراری ارتباط و تصمیم گیری درست.
- منابع قدرت رهبری: یه رهبر قدرتش رو از کجا میاره؟ از موقعیت سازمانیش (قدرت قانونی، تنبیه، پاداش) یا از شخصیت و مهارت هاش (قدرت اطلاعات، مهارت، مرجعیت).
- سبک های عمده رهبری: از مدل شبکه رهبری گرفته تا مدل اقتضایی فیدلر و نظریه رهبری موقعیتی، کتاب سبک های مختلف رهبری رو توضیح میده و بهمون نشون میده که هیچ سبک رهبری برای همه شرایط مناسب نیست و باید با توجه به موقعیت، سبک رهبریمون رو تغییر بدیم.
فصل ششم: مدیریت تعارض و کار دسته جمعی
هر جا آدم ها با هم کار می کنن، ممکنه اختلاف نظر و تعارض پیش بیاد. این فصل بهمون یاد میده که تعارض همیشه هم بد نیست و چطور میشه ازش به نفع سازمان استفاده کرد.
- انواع گروه ها و اهمیت کار تیمی: تیم ورک و کار دسته جمعی چقدر تو موفقیت مهمه و گروه ها چطور شکل می گیرن.
- انواع تعارض و روش های مدیریت اون: تعارض میتونه بین دو نفر (بین فردی)، تو دل یه گروه (درون گروهی) یا بین دو گروه مختلف (بین گروهی) باشه. کتاب راهکارهایی برای حل این تعارض ها ارائه میده، از مذاکره گرفته تا میانجیگری.
- اهمیت برانگیختگی تعارض سازنده: گاهی وقتا یه کم تعارض میتونه خلاقیت رو زیاد کنه و باعث بشه ایده های جدیدی به وجود بیاد. این فصل بهمون یاد میده چطور تعارض رو کنترل کنیم و ازش به نفع سازمان بهره ببریم.
فصل هفتم: کنترل: تضمین حرکت در مسیر صحیح
فصل آخر کتاب، درباره کنترله. کنترل به این معنی نیست که کسی بالای سرمون وایساده و داره چک می کنه. کنترل یعنی اطمینان پیدا کنیم که داریم تو مسیر درستی حرکت می کنیم و به اهدافمون می رسیم.
- تعریف و اهمیت کنترل در مدیریت: کنترل بهمون کمک می کنه تا بفهمیم کجای کاریم، کجاها خوب عمل کردیم و کجاها باید اصلاحاتی انجام بدیم.
- انواع کنترل:
- پیش کنترلی (Feedforward Control): یعنی قبل از اینکه کاری رو شروع کنیم، کنترل کنیم که همه چیز آماده ست و مشکلی پیش نمیاد.
- حین کنترل (Concurrent Control): همونطور که کار پیش میره، نظارت کنیم و اگه مشکلی بود، همونجا برطرفش کنیم.
- پس کنترل (Feedback Control): بعد از اینکه کار تموم شد، نتیجه رو بررسی کنیم و ببینیم چطور بوده و ازش برای بهبود کارهای بعدی درس بگیریم.
- فرایند کنترل: این فرایند چهار مرحله اصلی داره: استانداردگذاری (چیزی که می خوایم بهش برسیم)، اندازه گیری عملکرد، مقایسه عملکرد با استانداردها، و در نهایت اقدام اصلاحی (اگه لازم بود).
- مشخصه های کنترل مؤثر و ابزارهای کنترل: یه سیستم کنترل خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟ مثلاً باید به موقع باشه، اقتصادی باشه و به ما اطلاعات دقیق بده. ابزارهای کنترل هم مثل تحلیل هزینه، هزینه های ثابت و متغیر تو این فصل توضیح داده میشن.
ته ماجرای کتاب: مهمترین درس هایی که راهبردها و مبانی مدیریت به ما میده
خب، تا اینجا با فصول مختلف کتاب آشنا شدیم. اگه بخوایم یه جمع بندی کلی داشته باشیم، مهمترین درس هایی که کتاب «راهبردها و مبانی مدیریت» بهمون یاد میده اینهاست:
- مدیریت یه موجود زنده ست: مدیریت یه فرمول ثابت نیست، بلکه یه پدیده پویاست که مدام در حال تکامله و باید خودمون رو با تغییراتش وفق بدیم.
- آدم ها مهمترین سرمایه هستن: کتاب حسابی روی اهمیت منابع انسانی تاکید می کنه و بهمون یاد میده که چطور باید با برنامه ریزی، آموزش و ایجاد انگیزه، از پتانسیل افراد بهترین استفاده رو ببریم.
- خلاقیت و نوآوری برگ برنده است: برای اینکه تو دنیای رقابتی امروز دوام بیاریم و جلو بریم، باید همیشه دنبال ایده های جدید باشیم و از خلاقیت نترسیم.
- رهبری فراتر از مدیریته: یه مدیر خوب شاید کارها رو درست انجام بده، اما یه رهبر واقعی کسیه که کار درست رو انجام میده و الهام بخش بقیه است.
- تعارض همیشه هم بد نیست: اگه بتونیم تعارضات رو درست مدیریت کنیم و ازشون به عنوان یه فرصت برای رشد استفاده کنیم، می تونیم به نتایج عالی برسیم.
- کنترل، تضمین کننده مسیره: کنترل یه ابزار مهم برای اطمینان از اینه که داریم به اهدافمون می رسیم و اگه از مسیر خارج شدیم، می تونیم زود بهش برگردیم.
این کتاب به ما یه نگاه جامع و کامل به مدیریت میده و نشونمون میده که برای موفقیت، باید به همه ابعاد یه سازمان، از نیروی انسانی گرفته تا استراتژی و کنترل، توجه کنیم.
چرا باید این کتاب رو بخونی؟ (ارزش افزوده ای که نصیبت میشه)
شاید بپرسید خب تو بازار این همه کتاب مدیریت هست، چرا باید برم سراغ «راهبردها و مبانی مدیریت» میترا هاشمی؟ اجازه بدین چندتا دلیل حسابی بهتون بگم:
- جامعیت و پوشش کامل: این کتاب تقریباً همه جنبه های اصلی مدیریت رو پوشش میده. از تعریف های پایه گرفته تا تئوری های پیچیده تر، مدیریت منابع انسانی، نوآوری، رهبری و کنترل. یعنی با خوندنش، یه دید کامل و همه جانبه نسبت به مدیریت پیدا می کنید.
- رویکرد کاربردی: میترا هاشمی فقط به تئوری پردازی بسنده نکرده. ایشون سعی کرده با رویکردی عملی، مفاهیم رو طوری توضیح بده که بتونید تو دنیای واقعی و تو محل کارتون ازشون استفاده کنید. این یعنی دانش شما صرفاً تو ذهن نمیمونه، بلکه تبدیل به یه ابزار عملی میشه.
- مناسب برای همه: فرقی نمی کنه دانشجو باشی که تازه داری با دنیای مدیریت آشنا میشی، یا یه مدیر باتجربه که میخوای دانش خودت رو به روز کنی. این کتاب برای همه این گروه ها ارزش افزوده ای داره. دانشجوها برای امتحانات و پروژه هاشون، مدیران برای تصمیم گیری های بهتر و علاقه مندان برای رشد شخصی و شغلیشون میتونن ازش بهره ببرن.
- تحلیل عمیق، نه صرفاً توصیف: نویسنده سعی کرده فراتر از توصیف صرف مفاهیم بره و اون ها رو تحلیل کنه. این تحلیل عمیق به شما کمک می کنه تا نه فقط «چیستی» مفاهیم رو بفهمید، بلکه «چگونگی» و «چرا»ی اون ها رو هم درک کنید.
در کل، این کتاب مثل یه جعبه ابزار کامله که توش همه چیزهایی رو که برای تبدیل شدن به یه مدیر موفق نیاز داری، پیدا می کنی.
یه مقایسه کوچیک: راهبردها و مبانی مدیریت کجا وایساده؟
کتاب «راهبردها و مبانی مدیریت» میترا هاشمی، تو قفسه کتاب های مدیریت، جایگاه خوبی برای خودش پیدا کرده. شاید مثل بعضی از کتاب های مدیریت جهانی که معروفیت بین المللی دارن نباشه، اما تو منابع فارسی، به خاطر جامعیت و رویکرد کاربردیش، حسابی به چشم میاد. این کتاب سعی کرده تا مفاهیم پیچیده مدیریت رو به زبانی ساده و قابل فهم برای مخاطب ایرانی توضیح بده و این خودش یه نقطه قوته. برخلاف بعضی از کتاب ها که خیلی خشک و رسمی به مباحث می پردازن، این کتاب تلاش می کنه تا ارتباط خوبی با خواننده برقرار کنه.
اگر دنبال مطالعه بیشتر هستید، میتونید سراغ کتاب هایی مثل «مدیریت عمومی» دکتر علیرضا رضاییان، «مبانی سازمان و مدیریت» دکتر سید محمد مقیمی یا کتاب های پرفروش جهانی مثل «مدیر اثربخش» پیتر دراکر برید. اما این کتاب میترا هاشمی، یه گزینه عالی برای شروع و آشنایی عمیق با اصول مدیریته.
«مدیریت یک مسیر بی پایان برای یادگیری و پیشرفت است. هر کتابی، دریچه ای نو به این دنیای بزرگ می گشاید و ‘راهبردها و مبانی مدیریت’ یکی از بهترین این دریچه هاست.»
سوالات متداول درباره کتاب راهبردها و مبانی مدیریت میترا هاشمی
سوالات متداول
کتاب راهبردها و مبانی مدیریت را چه کسی نوشته است؟
این کتاب توسط خانم میترا هاشمی نوشته شده است.
این کتاب برای چه رشته هایی مفید است؟
این کتاب برای دانشجویان رشته های مدیریت (بازرگانی، دولتی، صنعتی و اجرایی)، حسابداری، اقتصاد، علوم اجتماعی، روانشناسی، مهندسی صنایع و همچنین مدیران، کارآفرینان و تمام علاقه مندان به مباحث مدیریت بسیار مفید است.
مهم ترین سرفصل های کتاب راهبردها و مبانی مدیریت چیست؟
مهمترین سرفصل های این کتاب شامل تعریف، سطوح و مهارت های مدیریت، سیر تکامل مدیریت و نظریه های کلیدی، مدیریت منابع انسانی، خلاقیت و نوآوری، رهبری، مدیریت تعارض و کار دسته جمعی، و کنترل مدیریتی است.
چگونه می توانم نسخه کامل کتاب را تهیه کنم؟
برای تهیه نسخه کامل کتاب می توانید به انتشارات آفتاب گیتی مراجعه کنید یا از طریق پلتفرم های فروش کتاب الکترونیک و فیزیکی معتبر اقدام به خرید نمایید.
حرف آخر
امیدوارم این خلاصه جامع از کتاب «راهبردها و مبانی مدیریت» نوشته میترا هاشمی به کارتون اومده باشه و تونسته باشه یه دید کلی و در عین حال عمیق بهتون بده. همونطور که دیدیم، این کتاب یه منبع حسابی و کاربردیه که می تونه هم برای دانشجوها و هم برای مدیران، چراغ راه باشه.
اگه دلتون می خواد وارد جزئیات بشید و هر فصل رو با تمام نکات و ریزه کاری هاش یاد بگیرید، پیشنهاد می کنم حتماً نسخه کامل کتاب رو تهیه و مطالعه کنید. چون هر چقدر هم خلاصه خوب باشه، هیچ چیز جای خوندن خود کتاب رو نمی گیره. راستی، اگه سوال یا تجربه ای در مورد این کتاب یا مباحث مدیریتی دارید، خوشحال میشم تو بخش نظرات باهامون در میون بذارید.