خلاصه کتاب دور ماه اثر ژول ورن | درک جامع و سریع رمان

خلاصه کتاب دور ماه ( نویسنده ژول ورن )
کتاب «دور ماه»، دنباله ای محشر و هیجان انگیز از شاهکار علمی-تخیلی ژول ورن، یعنی «از زمین تا ماه»، ما رو با خودش به یک سفر فضایی شگفت انگیز می بره. این رمان، نه فقط یه داستان، بلکه پر از پیش بینی های علمی عجیب و غریبه که بعدها به واقعیت تبدیل شدن.
تصور کنید یه روز صبح از خواب بیدار بشید و تصمیم بگیرید با یه گلوله غول پیکر به ماه سفر کنید! خب، ژول ورن حدود ۱۵۰ سال پیش همچین ایده ای رو تو ذهن مردم کاشت. «دور ماه» دقیقا از جایی شروع میشه که کتاب قبلی، «از زمین تا ماه»، تموم شده بود. یعنی همون لحظه پرتاب اون گلوله کلمبیاد که قرار بود سه تا مسافر شجاع رو به تنها قمر زمین ببره. این کتاب نه فقط یه خلاصه داستان ساده، بلکه یه پنجره ست به دنیای خیال پردازی بی حد و مرز ورن، جایی که علم و ماجراجویی دست به دست هم میدن تا ما رو شگفت زده کنن. اینجا قراره ماجراهای هیجان انگیز، چالش های غیرمنتظره و البته پیش بینی های نابغه ی فرانسوی رو با هم مرور کنیم.
ژول ورن، نابغه سفر به ناشناخته ها
اگه اهل کتاب و ماجراجویی باشید، محاله اسم «ژول ورن» به گوشتون نخورده باشه. این نویسنده فرانسوی، متولد ۱۸۲۸، رو به حق میشه «پدر علمی-تخیلی» دونست. از همون جوونی علاقه اش به سفر، علم و ادبیات باعث شد مسیری متفاوت از پدرش که وکیل بود، انتخاب کنه. ورن، با اینکه خودش رو یه مخترع نمی دونست و می گفت فقط داستان نویسه، اما نگاهش به آینده و توانایی اش در ترکیب کردن اطلاعات علمی با تخیل، باعث شد آثاری خلق کنه که بعدها خیلی از پیشرفت های بشری رو پیش بینی کردن.
سبک ورن یه جورایی منحصر به فرده؛ اون نه فقط داستان های پرهیجان می نوشت، بلکه جزئیات علمی و فنی رو هم با دقت زیادی توشون جا می داد. مثلاً وقتی از یه زیردریایی یا یه موشک حرف می زد، جوری توضیح می داد که انگار واقعاً وجود دارن و شما می تونید اون ها رو لمس کنید. این دقت و وسواس باعث می شد خواننده، حتی اگه اهل علم هم نبود، باور کنه که این اتفاقات ممکنه یه روزی واقعی بشن.
میدونید، بعضی ها فکر می کردن کتاب های ژول ورن فقط برای بچه هاست، چون دنیای تخیلشون رو بزرگ می کرد. اما واقعیت اینه که آثارش برای هر سنی جذابه و هم به بزرگترها و هم به کوچکترها نشون می ده که چقدر میشه با علم و تخیل، مرزها رو جابجا کرد. جدای از «دور ماه» و «از زمین تا ماه»، حتماً اسم کتاب هایی مثل بیست هزار فرسنگ زیر دریا، دور دنیا در هشتاد روز یا سفر به اعماق زمین رو هم شنیده اید. این ها فقط چند نمونه کوچیک از نبوغ این مرد بزرگ هستن. ژول ورن یه جورایی یه معلم نامرئی بود که از طریق داستان هاش، عشق به علم و ماجراجویی رو تو دل نسل ها کاشت.
از زمین تا ماه: شروع ماجرا
قبل از اینکه بریم سراغ خلاصه کتاب دور ماه، لازمه یه سر کوچیک بزنیم به ماجرای قسمت اول، یعنی «از زمین تا ماه». تصور کنید آمریکا تازه از یه جنگ داخلی بزرگ فارغ شده و حالا کلی توپچی و مهندس بیکار مونده. خب، اینجاست که سر و کله باشگاه توپچی ها تو بالتیمور پیدا میشه. یه عده از همین مهندس ها و توپچی های سابق دور هم جمع میشن و برای اینکه بیکار نمونن و استعدادهاشون هدر نره، تصمیم می گیرن بزرگترین پروژه تاریخ رو کلید بزنن: ساخت یه گلوله غول پیکر و پرتابش به ماه!
رهبر این گروه یه مهندس نابغه به اسم «ایمپلی باربیکن» بود. بعد از کلی محاسبات و چالش، اونا تصمیم می گیرن از یه توپ عظیم الجثه به اسم کلمبیاد استفاده کنن. اما داستان از اونجایی جذاب تر میشه که یه ماجراجوی فرانسوی به اسم «میشل آردان» از راه می رسه و پیشنهاد میده خودش سوار این گلوله بشه و بره ماه! همراهیش با باربیکن و یه رقیب قدیمی و البته حالا دوست باربیکن، یعنی «کاپیتان نیکول»، ترکیب جالبی رو رقم می زنه.
تمام کتاب «از زمین تا ماه» در واقع پیش زمینه ای بود برای این سفر. ژول ورن با جزئیات دقیق، نحوه ساخت توپ، مکان پرتاب (که جالبه بدونید فلوریدا رو انتخاب کرد، درست مثل ناسای امروزی!) و تمام محاسبات لازم برای فرستادن یه پرتابه به ماه رو توضیح میده. پایان کتاب اول، با هیجان پرتاب و گم شدن کلمبیاد تو مه و بخار ناشی از انفجار، خواننده رو تشنه ادامه ماجرا می ذاره. حالا، «دور ماه» دقیقاً از همین نقطه شروع میشه؛ لحظه ای که آیا مسافرای شجاع زنده موندن یا نه؟ آیا به ماه رسیدن یا اتفاق دیگه ای براشون افتاده؟
سفر پرفراز و نشیب دور ماه: داستان از چه قرار بود؟
حالا رسیدیم به بخش جذاب ماجرا، جایی که می خوایم ببینیم خلاصه کتاب دور ماه چطور ادامه پیدا می کنه. بعد از اون انفجار مهیب و ناپدید شدن کلمبیاد، مردم دنیا تو یه بلاتکلیفی بزرگ فرو میرن. آیا باربیکن، نیکول و میشل آردان زنده موندن؟ آیا تونستن به ماه برسن؟ ژول ورن با استادی تمام، داستان رو از درون اون گلوله آهنی غول پیکر ادامه میده.
پرتاب و شروع یک سفر عجیب
تصور کنید با اون سرعت سرسام آور به فضا پرتاب میشید. شوک اولیه پرتاب، حس بی وزنی که تا حالا تجربه اش نکرده اید و بعد، آرامشی نسبی تو دل اون فضای تاریک و بی انتها. باربیکن، نیکول و آردان تو همون دقایق اول با محیط عجیب و غریب فضا کنار میان. اونا می بینن که گلوله کلمبیاد از زمین جدا شده و داره مسیرش رو به سمت ماه ادامه میده. ژول ورن اینجا کلی صحنه های جذاب و خنده دار از بی وزنی و دست و پا چلفتی شدن شخصیت ها توصیف می کنه، مخصوصاً از میشل آردان که با اون روحیه شوخ طبعش حسابی فضای کابین رو عوض کرده.
اما سفر فضایی هم که الکی نیست! خیلی زود اولین چالش ها شروع میشه. یه شهاب سنگ از کنارشون رد میشه و به دیواره کلمبیاد برخورد می کنه. این اتفاق باعث میشه گلوله از مسیر اصلی خودش کمی منحرف بشه. حالا تیم ما باید با کلی محاسبات پیچیده و البته نبوغ باربیکن و نیکول، سعی کنن گلوله رو دوباره تو مسیر درست برگردونن. چالش بعدی، سرمای کشنده فضاست. دمای داخل گلوله به شدت پایین میاد و اونا باید راه حل های خلاقانه ای برای گرم کردن خودشون پیدا کنن، مثلاً با استفاده از گازهای داخل کابین و چراغ ها. ژول ورن با این جزئیات نشون میده که حتی تو اون دوران هم، چقدر به چالش های واقعی سفر فضایی فکر کرده بود.
سرگردانی در مدار ماه: دوربرگردان فضایی!
شاید فکر کنید که خب، الان حتماً میشینن رو ماه و قدم می زنن! اما نه، ماجرا پیچیده تر میشه. به خاطر همون برخورد شهاب سنگ و انحراف کوچیک از مسیر، کلمبیاد دیگه نمیتونه مستقیم بره و روی ماه فرود بیاد. در عوض، اونا تو مدار ماه گیر می کنن و شروع به چرخیدن دور ماه می کنن، درست مثل یه ماهواره! این قسمت از خلاصه کتاب دور ماه خیلی جالبه، چون ژول ورن با دقت علمی زیاد توضیح میده که چطور نیروی جاذبه ماه اونا رو به دام انداخته.
این سرگردانی تو مدار ماه، البته یه فرصت بی نظیر برای مسافرها فراهم می کنه تا ماه رو از نزدیک ترین فاصله ممکن رصد کنن. اونا کوه ها، دره ها، دهانه ها و دشت های وسیع ماه رو با جزئیات خیره کننده می بینن. اینجا بحث های فلسفی و علمی زیادی بین شخصیت ها درمی گیره. آیا روی ماه حیات وجود داره؟ آیا میشه روزی روی اون زندگی کرد؟ ژول ورن حتی یه پیش بینی علمی عجیب دیگه هم می کنه: اونا یه «قمر نامرئی» رو کشف می کنن که در واقع یه سیارک کوچیکه و باعث میشه گلوله اونا تو مدار ماه باقی بمونه. این ایده، برای اون زمان واقعاً فوق العاده بوده.
دیدن ماه از نزدیک، برای شخصیت ها هم هیجان انگیزه و هم ناامیدکننده. هیجان انگیز از این بابت که دارن چیزی رو می بینن که تا حالا هیچ انسانی ندیده، و ناامیدکننده چون نمیتونن پا رویش بذارن. باربیکن و نیکول تمام تلاششون رو می کنن تا با محاسبات جدید، راهی برای فرود پیدا کنن، اما انگار سرنوشت چیز دیگه ای براشون رقم زده.
جنگ با سختی ها و امید به بازگشت
وقتی مشخص میشه که امکان فرود روی ماه وجود نداره و اونا فقط دارن دورش می چرخن، تصمیم سختی گرفته میشه: باید برگردن زمین. اما این تصمیم آسون نیست، چون حالا چالش های جدیدی از راه میرسن. مهمترینشون؟ کمبود منابع. آب و اکسیژن دارن تموم میشن و اونا باید با نهایت صرفه جویی، برنامه ریزی کنن تا بتونن تا زمین دوام بیارن.
«تصور کنید سه نفر آدم تو یه قوطی آهنی، وسط فضای بی کران، دارن برای یه قطره آب و یه نفس هوا هم می جنگن. اینجاست که ارزش همکاری و دوستای واقعی خودش رو نشون میده.»
روزها و شب های طولانی تو اون قوطی فلزی می گذره. خستگی، ناامیدی و ترس از اینکه ممکنه دیگه هیچ وقت به زمین برنگردن، روی روحیه اونا تاثیر میذاره. میشل آردان، با وجود روحیه سرزنده اش، گاهی اوقات سکوت می کنه و باربیکن و نیکول هم حسابی نگرانن. ژول ورن تو این بخش، به خوبی نشون میده که چطور انسان با غریزه بقا و امید به زندگی، حتی تو بدترین شرایط هم تسلیم نمیشه. اونا هر روشی رو امتحان می کنن تا ذخایرشون رو مدیریت کنن و خودشون رو برای بازگشت به زمین آماده کنن. این بخش از خلاصه کتاب دور ماه، حس تعلیق و هیجان رو به اوج خودش می رسونه.
فرود نهایی: شیرجه ای به سوی خانه
بعد از کلی سختی و سرگردانی، بالاخره گلوله کلمبیاد شروع می کنه به شتاب گرفتن به سمت زمین. لحظه ورود دوباره به جو زمین یکی از پرخطرترین بخش های سفر محسوب میشه. اصطکاک با جو باعث میشه گلوله به شدت داغ بشه و مسافرها از این گرما و فشار درونی حسابی اذیت بشن. اما اونا می دونن که این آخرین مرحله قبل از بازگشته.
بعد از گذر از جو، کلمبیاد با سرعت سرسام آوری به سمت اقیانوس آرام سقوط می کنه. این صحنه هم یکی از اون پیش بینی های جذاب ژول ورنه که بعدها واقعیت پیدا کرد؛ فضانوردان آپولو هم تو همین اقیانوس فرود اومدن. سقوط به اقیانوس، یه ضربه محکم دیگه به مسافرها وارد می کنه، اما این بار، ضربه نجاته!
کشتی های آمریکایی که از مدت ها پیش تو اقیانوس منتظر بودن، با دیدن نقطه سقوط، به سرعت خودشون رو می رسونن. عملیات نجات آغاز میشه و بالاخره سه قهرمان خسته اما پیروز، از داخل گلوله بیرون آورده میشن. بازگشت اونا به زمین، یه جشن باشکوه رو رقم میزنه. مردم سراسر دنیا، از اینکه این سه ماجراجو سالم به خونه برگشتن، هیجان زده و خوشحالن. ژول ورن با این پایان، نشون میده که حتی اگه نتونستن رو ماه قدم بزنن، اما اصل سفر و شجاعتشون بود که اونا رو به قهرمان تبدیل کرد و این بخش، پایان شیرین خلاصه کتاب دور ماه رو رقم می زنه.
قهرمانان این سفر فضایی کی بودند؟
خب، هر سفر پرماجرا و هیجان انگیزی نیاز به قهرمان های خودش داره، و سفر دور ماه هم از این قاعده مستثنا نیست. تو کتاب دور ماه، ما با سه شخصیت اصلی روبرو هستیم که هر کدومشون با ویژگی های خاص خودشون، به جذابیت داستان اضافه می کنن و باعث میشن سفر حسابی از آب دربیاد.
ایمپلی باربیکن: رهبر منطقی و اهل علم
باربیکن، رئیس باشگاه توپچی ها، نماد علم و منطق تو این سفره. یه مرد جدی و باهوش که تمام محاسبات پیچیده پرتاب و مسیر رو انجام داده. اون یه جورایی مغز متفکر گروهه و همیشه سعی می کنه با منطق و آرامش، چالش ها رو حل کنه. باربیکن آدمیه که حساب کتابش درسته و از روی هیجان تصمیم نمی گیره. وقتی گلوله از مسیرش منحرف میشه، این باربیکنه که با خونسردی و با تکیه بر دانش خودش، سعی می کنه بهترین راه رو برای نجات پیدا کنه. اون به هیچ چیز کمتر از موفقیت فکر نمی کنه و تمام زندگیش رو وقف این پروژه جاه طلبانه کرده. اگه باربیکن نبود، عمراً کسی به فکر پرتاب آدم به ماه میفتاد!
کاپیتان نیکول: رقیب دیروز، دوست امروز، محاسب دقیق!
نیکول یه جورایی نقطه مقابل باربیکنه، یا حداقل اول داستان اینطور به نظر می رسید. اون قبلاً رقیب سرسخت باربیکن تو زمینه توپ سازی و محاسبات بوده و حسابی با هم لج و لجبازی داشتن. اما حالا تو این سفر، اونا دوست و همراه همدیگه شدن. نیکول یه نظامی دقیق و منظم بود که بیشتر روی جزئیات و محاسبات فنی تمرکز می کرد. اون همیشه مراقب بود که همه چیز سر جای خودش باشه و کوچکترین اشتباهی اتفاق نیفته. حضور نیکول باعث می شد باربیکن هم یه همفکر و هم یه دستیار حرفه ای داشته باشه تا بتونن از پس چالش های فضایی بربیان. میشه گفت نیکول یه جورایی مکمل باربیکن بود.
میشل آردان: هنرمند پرشور و روح سفر
اگه باربیکن و نیکول نماد علم و دقت بودن، میشل آردان نماد شور، اشتیاق و رویاپردازیه. این هنرمند فرانسوی که با اون روحیه طنزپرداز و بی خیالش وارد داستان میشه، همون کسیه که اولین بار پیشنهاد میده خودش بره تو گلوله و به ماه سفر کنه! آردان هر جا که باشه، خنده و هیجان رو با خودش میاره. اون با حرف هاش و شوخی هاش، فضای کابین رو تو اون سفر طولانی و پرفشار، تلطیف می کنه و نمیذاره کسی ناامید بشه. آردان یه جورایی قلب گروهه و نشون میده که برای رسیدن به رویاهای بزرگ، فقط علم کافی نیست، بلکه یه عالمه اشتیاق و شجاعت هم لازمه.
غیر از این سه نفر، ژول ورن یه اشاره کوچیک هم به دو تا سگ می کنه که برای آزمایش های اولیه تو سفر همراهشون بودن. این دوتا سگ هم نشون میدن که ورن چقدر به جزئیات فکر می کرده و می خواسته حتی جنبه های کوچیکتر سفر رو هم واقعی جلوه بده.
دور ماه: فقط یک داستان نبود، یک پیش بینی بود!
شاید جذاب ترین بخش درباره کتاب «دور ماه» و البته بیشتر آثار ژول ورن، این باشه که اون فقط یه نویسنده صرف داستان نبود، بلکه یه جورایی یه پیشگو هم بود! وقتی کتاب رو می خونید، با خودتون می گید مگه میشه این همه جزئیات رو صد سال قبل از اینکه تکنولوژیش وجود داشته باشه، پیش بینی کرد؟ اما ورن این کارو کرده بود.
قدرت علم و تکنولوژی
یکی از اصلی ترین چیزهایی که از این کتاب دستگیرمون میشه، قدرت بی نهایت علم و تکنولوژیه. ژول ورن به ما نشون میده که چطور با تکیه بر دانش مهندسی، ریاضیات، و فیزیک میشه به هر رویای بزرگی دست پیدا کرد، حتی اگه اون رویا، سفر به ماه باشه. اون تمام محاسبات، مواد لازم، و حتی مشکلات احتمالی رو با دقت علمی خاصی توضیح میده. این بخش از خلاصه کتاب دور ماه نشون میده که ورن چقدر به توانایی های انسان در استفاده از علم برای غلبه بر طبیعت باور داشت. این حس که «اگه علم باشه، میشه هر ناممکنی رو ممکن کرد»، تو تک تک صفحات کتاب حس میشه.
روحیه اکتشاف و ماجراجویی
آدمیزاد از روز اول همیشه دنبال کشف ناشناخته ها بوده. همونطور که کاشف ها میرفتن قطب یا اقیانوس ها رو کشف می کردن، ورن هم تو داستان هاش، این حس ماجراجویی رو به فضا می بره. سفر به ماه، یه جورایی نماد همون میل بی پایان انسانه برای اینکه فراتر از مرزها بره و ببینه اونور دنیا چه خبره. شخصیت های داستان، حتی با وجود تمام خطرها و سختی ها، حاضرن جونشون رو به خطر بندازن تا این تجربه منحصر به فرد رو داشته باشن. این روحیه اکتشافی، همون چیزیه که باعث میشه بشر همیشه رو به جلو حرکت کنه.
پیش بینی های علمی دقیق
اینجا جاییه که باید کلاه از سر برداریم و به نبوغ ژول ورن احترام بذاریم! خیلی از چیزهایی که اون تو کتاب «دور ماه» و «از زمین تا ماه» نوشته بود، بعدها به واقعیت تبدیل شدن. مثلاً:
- محل پرتاب: ورن محل پرتاب کلمبیاد رو تو فلوریدا (شبه جزیره تامپا) انتخاب کرده بود، درست همون جایی که سال ها بعد ناسا مرکز فضایی کندی رو ساخت و موشک های آپولو رو از اونجا به ماه فرستاد! این واقعاً حیرت انگیزه.
- ابعاد فضاپیما: اون تقریباً ابعاد کپسول های فضایی آپولو رو پیش بینی کرده بود.
- نحوه بازگشت: بازگشت کپسول به زمین و سقوط تو اقیانوس آرام، درست مثل فرود فضانوردان آپولو بود.
- حس بی وزنی: توصیفاتش از حس بی وزنی و چالش هایش، خیلی به واقعیت نزدیکه.
این پیش بینی ها نشون میده که ژول ورن فقط یه داستان نویس نبود، بلکه یه محقق جدی بود که با دقت تمام، آخرین دستاوردهای علمی زمان خودش رو دنبال می کرد و از اونا برای خلق داستان هاش الهام می گرفت.
همکاری و دوستی
تو یه سفر فضایی پرخطر، وقتی سه تا آدم با اخلاق و گذشته های متفاوت تو یه فضای بسته گیر می کنن، ممکنه کلی اختلاف پیش بیاد. اما ژول ورن نشون میده که چطور باربیکن، نیکول و آردان، با وجود تفاوت ها و حتی رقابت های قبلی، یاد می گیرن با هم همکاری کنن. وقتی با چالش های بزرگ روبرو میشن، همه چیزای دیگه رو کنار میذارن و با همدلی و دوستی، سعی می کنن از پس مشکلات بربیان. این درس مهمیه که همکاری و اتحاد، حتی تو سخت ترین شرایط هم میتونه راهگشا باشه.
جایگاه دور ماه در دنیای علمی-تخیلی
کتاب «دور ماه» فقط یه داستان هیجان انگیز نیست؛ این رمان یه نقطه عطف تو تاریخ ادبیات علمی-تخیلیه و جایگاه ویژه ای داره. میشه گفت این کتاب، به همراه قسمت اولش، راه رو برای خیلی از آثار علمی-تخیلی بعدی باز کرد و بهشون شکل داد.
تاثیر بر نسل های آینده
فکر کنید یه کتاب چقدر میتونه قدرتمند باشه که الهام بخش دانشمندها، مهندس ها و نویسنده های نسل های بعد خودش بشه؟ «دور ماه» دقیقاً همین کارو کرد. خیلی از افرادی که بعدها تو برنامه های فضایی مثل آپولو کار کردن، از بچگی شیفته داستان های ژول ورن بودن و همین داستان ها اونا رو به سمت علم و فضا کشوند. این کتاب نشون داد که تخیل چقدر میتونه قوی باشه و چطور میشه با استفاده از داستان، ذهن ها رو برای آینده ای علمی و پر از پیشرفت آماده کرد. ورن، با این اثر، یه جورایی یه نقشه راه نادیدنی برای سفر به فضا کشید.
نمونه ای از رمان سفر
ژول ورن ژانری به اسم «سفرهای خارق العاده» داشت که توش داستان هایی با محوریت سفرهای عجیب و غریب و ماجراجویانه می نوشت. «دور ماه» هم دقیقاً تو همین دسته قرار می گیره. این کتاب نشون میده که چطور میشه با یه سفر، کلی اتفاقات غیرمنتظره، چالش های علمی و البته رشد شخصیت ها رو تو یه داستان جای داد. این ژانر، بعدها تو ادبیات علمی-تخیلی خیلی محبوب شد و خیلی ها ازش الگوبرداری کردن.
ارزش ادبی و تاریخی
حتی بعد از گذشت بیش از یک قرن، «دور ماه» هنوز هم خواندنی و جذابه. چرا؟ چون ارزش ادبی و تاریخی بالایی داره. از نظر ادبی، قلم ژول ورن، توصیفات دقیقش، و توانایی اش در روایت یه داستان پرکشش، هنوز هم شاهکاره. از نظر تاریخی هم، این کتاب یه سند مهمه از تفکر انسان تو قرن نوزدهم درباره آینده علم و فضا. اون زمان، سفر به ماه فقط یه رویا بود، اما ورن تونست اون رویا رو تو ذهن میلیون ها نفر زنده کنه و راه رو برای تحققش هموار کنه.
«ژول ورن فقط داستان نمی نوشت، او آینده را پیش بینی می کرد و تخیل انسان را به پرواز درمی آورد.»
حرف آخر: تجربه ای که نباید از دست داد
خب، رسیدیم به پایان این سفر پرهیجان به دل کتاب «دور ماه» نوشته نابغه فرانسوی، ژول ورن. همونطور که دیدیم، این کتاب نه فقط یه داستان علمی-تخیلی جذابه، بلکه یه پنجره ست به دنیای تفکر و پیش بینی های یه نویسنده بزرگ که خیلی جلوتر از زمان خودش فکر می کرد.
«دور ماه» به ما نشون میده که انسان با تکیه بر علم، اراده و البته روحیه بی باک ماجراجویی، می تونه مرزهای غیرممکن رو جابجا کنه. از اون پرتاب نفس گیر گرفته تا چالش های بی وزنی و سرما، و حتی اون سرگردانی تو مدار ماه و کشف اون قمر نامرئی، همه و همه نشون دهنده نبوغ ژول ورن تو ترکیب علم و هیجان بودن. باربیکن منطقی، نیکول دقیق و آردان پرشور، کنار هم یه تیم فراموش نشدنی رو تشکیل دادن که نماد همکاری و دوستی تو رویارویی با ناشناخته ها هستن.
در آخر باید بگم که این خلاصه کتاب دور ماه، فقط یه سرک کشیدن کوچیک به دنیای وسیع و پرماجرای ژول ورنه. اگه این خلاصه تونسته کنجکاوی شما رو قلقلک بده، حتماً پیشنهاد می کنم خودتون برید سراغ کتاب کامل «دور ماه» (و البته «از زمین تا ماه») و تک تک جزئیات و هیجانات رو از نزدیک تجربه کنید. مطمئن باشید پشیمون نمیشید و یه سفر فضایی بی نظیر رو تو دنیای کلمات تجربه خواهید کرد.