خلاصه کتاب با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام | آلبا دسس پدس

خلاصه کتاب با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام ( نویسنده آلبا دسس پدس )
کتاب «با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام»، اثر آلبا دسس پدس، یه جورایی یه خاطرات نویسی خودمانی و دست نیافتنیه که قصه زندگی یه زن رو بین دلدادگی، سیاست و تاریخی پر فراز و نشیب به تصویر می کشه. این کتاب که به خاطر مرگ ناگهانی نویسنده ناتمام مونده، یه پنجره رو به دنیای داخلی آلبا دسس پدس باز می کنه و نشون می ده چطور ریشه های کوبایی و ایتالیایی اش، مبارزاتش علیه فاشیسم و حرفه اش به عنوان یه روزنامه نگار، همه و همه رو توی آینه ی عشق تعریف کرده.
تصور کنید دارید یه گنجینه کشف می کنید، اما این گنجینه هنوز کامل نیست. دقیقاً حکایت کتاب «با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام» همین طوره. این کتابِ آلبا دسس پدس، یه اثر واقعاً خاص و منحصربه فرده که شاید خیلی ها اسمش رو نشنیده باشن، اما وقتی پاش بیفته و وارد دنیای کلماتش بشید، دیگه رها کردنش کار سختیه. خب، قراره اینجا با هم یه سفر بریم به دل این کتاب و ببینیم چی تو چنته داره که این قدر حرف برای گفتن داره، حتی در ناتمامی اش.
مقدمه: چرا «با عشقی بزرگ»؟
آلبا دسس پدس، نویسنده ای که هم توی ایتالیا ریشه داره و هم توی کوبا، تونسته یه شاهکار خلق کنه که فقط یه رمان نیست، یه جورایی هم خاطراته، هم تحلیل سیاسیه، هم یه عاشقانه عمیقه. اونجایی که اسم کتاب، «با عشقی بزرگ»ه و بعدش می خوره «کتاب ناتمام»، خودش کلی حرف داره. فکرش رو بکنید، یه نویسنده بزرگ که در میانه نوشتن مهم ترین اثر زندگی اش، از دنیا می ره. این ناتمامی، خودش یه لایه جدید به قصه اضافه می کنه.
این کتاب فقط درباره عشق بین دو نفر نیست، بلکه از عشق به وطن، عشق به آزادی، عشق به عدالت و حتی عشق به خانواده حرف می زنه. آلبا دسس پدس، زندگی خودش رو، که پر از پستی وبلندی و مبارزه بوده، به طرز شگفت انگیزی با اتفاقات بزرگ تاریخی قرن بیستم گره زده. از جنگ جهانی دوم و فاشیسم توی اروپا گرفته تا انقلاب کوبا و فیدل کاسترو، همه و همه توی این کتاب هستن. پس اگه دنبال یه کتاب می گردید که فقط سرگرم کننده نباشه و فکرتون رو هم درگیر کنه، «با عشقی بزرگ» گزینه خوبیه. بیایید بریم ببینیم این آلبا دسس پدس کی بوده و چرا این کتابش این قدر ویژه است.
درباره نویسنده: آلبا دسس پدس، زنی فراتر از زمان خود
برای اینکه بتونیم «با عشقی بزرگ» رو بهتر درک کنیم، باید یه ذره از خود آلبا دسس پدس بدونیم. آلبا دسس پدس در سال ۱۹۱۱ توی رم به دنیا اومد، اما ریشه هاش حسابی به کوبا گره خورده بود. پدرش، کارلوس مانوئل دسس پدس وای برتینی، یه سیاستمدار مهم و سفیر کوبا توی ایتالیا بود. یعنی از همون اول، آلبا توی فضای سیاسی و دیپلماتیک بزرگ شد. این خودش یه نکته خیلی مهمه که تو فهم کتابش حسابی بهمون کمک می کنه.
تصور کنید یه دختربچه که توی خونه اش، حرف از سیاست و روابط بین الملل و اتفاقات مهم دنیاست. این چیزها ناخودآگاه توی ذهن و روحش اثر می ذاره. آلبا زندگی پرماجرایی داشت. اون فقط یه نویسنده نبود، یه روزنامه نگار هم بود که حسابی فعال و مبارز بود. اون توی دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، توی اوج فاشیسم توی ایتالیا، ساکت ننشست. بلکه قلمش رو به دست گرفت و با بی عدالتی ها و ظلم هایی که می دید، مبارزه کرد. همین فعالیت ها باعث شد که طعم زندان رو هم بچشه. خب، فکرش رو بکنید، چقدر این تجربه ها می تونه روی نوشته های یه نفر اثر بذاره؟
دسس پدس از اون دسته آدم هایی بود که زندگی رو فقط تماشا نمی کرد، بلکه تو دلش غلت می زد. اون به جنبش های مقاومت ایتالیا پیوست و صدای زن ها رو توی جامعه ای مردسالار بلند کرد. شاید بشه گفت «با عشقی بزرگ» یه جورایی آینه تمام نمای همین زندگی پرحادثه و دیدگاه های عمیق خودشه. اون نه تنها به عنوان یک نویسنده، بلکه به عنوان یک زن مبارز و پیشرو توی تاریخ ادبیات و فعالیت های اجتماعی ایتالیا جایگاه ویژه ای داره. این پیشینه باعث می شه وقتی کتابش رو می خونیم، حس کنیم داریم با یه روح بزرگ و یه ذهن پربار ارتباط برقرار می کنیم.
راز ناتمام ماندن «با عشقی بزرگ»: چرا این کتاب خاص است؟
خب، رسیدیم به یه بخش جذاب و البته کمی غم انگیز از این کتاب: ناتمام موندنش. همون طور که از اسمش هم پیداست، «با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام»، قراره نیمه کاره بمونه. آلبا دسس پدس در حال نوشتن این کتاب بود که متاسفانه، عمرش به دنیا نبود و در سال ۱۹۹۷ از دنیا رفت. یعنی اون نتونست فصل های آخر این خاطرات مهم رو بنویسه و قصه زندگی خودش رو به سرانجام برسونه.
شاید فکر کنید، خب یه کتاب ناتمام چه جذابیتی می تونه داشته باشه؟ اما اتفاقاً همین ناتمامی، یه بُعد کاملاً جدید و عمیق به کتاب بخشیده. انگار نویسنده خودش، با ناتمام گذاشتن این اثر، یه پیام پنهانی داره: زندگی هم هیچ وقت به معنای واقعی کلمه تموم نمی شه. همیشه یه بخش هایی هست که می تونه ادامه پیدا کنه، یا توسط ما، خواننده ها، تو ذهنمون کامل بشه.
تصور کنید یه هنرمند نقاشی رو شروع می کنه، اما قبل از اینکه آخرین قلم مو رو بزنه، از دنیا می ره. اون نقاشی ناتمام، خودش یه اثر هنریه که بیننده رو به فکر وامی داره که: اگه کامل می شد، چطور بود؟ یا این بخش های ناتمام، خودشون یه معنی خاص ندارن؟ «با عشقی بزرگ» هم دقیقاً همین حس رو به آدم می ده. انگار آلبا دسس پدس، عمداً یا غیرعمد، خواسته به ما نشون بده که زندگی آدم ها هم پر از بخش های ناتمامه، پر از سوالات بی جواب و مسیرهایی که تا انتها نمی رن. این ناتمامی، خواننده رو هم درگیر می کنه و باعث می شه بیشتر به ماهیت قصه و زندگی فکر کنه. به قول معروف، گاهی ناتمامی خودش کماله.
خلاصه کامل کتاب با عشقی بزرگ: سفر در زندگی آلبا
حالا بریم سراغ بخش اصلی، یعنی خلاصه خود کتاب. «با عشقی بزرگ» در واقع یه روایت از زندگی خود آلبا دسس پدسه، اما نه به سبک یه زندگی نامه خشک و رسمی. بیشتر شبیه یه مکالمه دوستانه است که آلبا داره از خاطراتش براتون تعریف می کنه. کتاب از همون دوران کودکی شروع می شه و ما رو با خانواده اش و ریشه های عجیب وغریبش آشنا می کنه.
خانواده و کودکی: ریشه های عشق و وفاداری
بذارید از پدر آلبا شروع کنیم. کارلوس مانوئل دسس پدس یه شخصیت واقعاً محوری توی کتابه. اون یه سیاستمدار بلندپایه کوبایی بود که اتفاقاً یه مدت هم سفیر کوبا توی ایتالیا بود. یعنی آلبا از همون بچگی توی یه محیط سیاسی و دیپلماتیک بزرگ شده. پدرش برای آلبا یه نماد از وطن پرستی و عشقه. آلبا توصیف های قشنگی از پدرش داره، از سختی هایی که کشیده و از وفاداریش به کوبا.
مادر آلبا هم یه شخصیت خیلی قویه. اون یه زن وفادار و عاشق بود که نمی تونست با مرگ همسرش (پدر آلبا) کنار بیاد. این نپذیرفتن مرگ همسر، کم کم اونو به سمت یه بیماری ذهنی می بره، یه جور زوال عقل. اما جالب اینجاست که حتی با وجود بیماری، عشقش به همسرش لحظه ای کم نمی شه. آلبا این عشق بی قیدوشرط مادرش رو با جزئیات زیبایی تعریف می کنه و نشون می ده که این عشق چقدر روی خودش، روی نگاهش به عشق و وفاداری، تأثیر گذاشته. این عشق مادر به پدر، یکی از همون «عشق های بزرگ» توی کتابه. یه عشق عمیق و مثال زدنی که حتی مرگ هم نتونسته ازش کم کنه.
ازدواج ها و تحولات شخصی: از سنت تا استقلال
آلبا تو سن خیلی کم ازدواج می کنه، دقیقاً شانزده سالگی! اون موقع نه از زندگی زناشویی چیزی می دونسته و نه از عشق. مراسم ازدواجش با یه مرد ایتالیایی توی یه دهکده قشنگ توی اطراف پاریس برگزار می شه، اما متاسفانه این ازدواج دوام زیادی نداره و به جدایی ختم می شه.
چند سال بعد، آلبا دوباره ازدواج می کنه، این بار با یه دیپلمات. زندگی اون رو به آمریکا می بره. اما بین این دو ازدواج و در طول زندگی مشترک دومش، اتفاقاتی برای آلبا می افته که مسیر زندگی اش رو کاملاً عوض می کنه. اون از یه دختر ساده و نازپرورده، تبدیل می شه به یه زن مقاوم، مصمم و مبارز. این بخش از کتاب نشون می ده چطور تجربه های شخصی، حتی اون هایی که سخت و تلخن، می تونن آدم رو آب دیده کنن و به یه شخصیت قوی تر تبدیل کنن. آلبا به دنبال استقلال خودش، هم فکری و هم عملی، می گرده و این جستجوها حسابی خوندنیه.
روزنامه نگاری و مبارزه: عشق به عدالت و وطن
اینجاست که پای حرفه اصلی آلبا، یعنی روزنامه نگاری، به میون می آد. وقتی یه نفر روزنامه نگاره، مگه می تونه نسبت به اتفاقات اطرافش بی تفاوت باشه؟ آلبا هم از این قاعده مستثنی نبود. مخصوصاً توی دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ که اروپا حسابی ناآرام بود و جنگ جهانی دوم و فاشیسم همه جا رو گرفته بود. آلبا نمی تونست ساکت بمونه و شروع می کنه به نوشتن علیه فاشیسم. همین فعالیت ها باعث می شه که مدتی رو توی زندان های ایتالیا بگذرونه.
توی این بخش از کتاب، ما با اتفاقات مهم کوبا و اروپا توی قرن بیستم آشنا می شیم. آلبا حتی با شخصیت های تاریخی مهمی مثل فیدل کاسترو هم ارتباط برقرار می کنه و اون ها رو توی کتابش روایت می کنه. این قسمت نشون می ده که چطور عشق به وطن و عشق به عدالت، یه جور دیگه از «عشق بزرگ» رو شکل می ده. آلبا دسس پدس فقط خاطرات خودش رو نمی نویسه، بلکه یه تصویر گسترده از وضعیت سیاسی و اجتماعی اون دوران رو هم به ما نشون می ده. یعنی با خوندن این کتاب، هم با زندگی خصوصی یه نویسنده آشنا می شیم و هم یه درس تاریخ حسابی می گیریم.
مضامین اصلی کتاب: فراتر از یک عاشقانه ساده
اگه فکر می کنید «با عشقی بزرگ» فقط یه رمان عاشقانه معمولیه، حسابی اشتباه می کنید. این کتاب خیلی عمیق تر از این حرفاست. آلبا دسس پدس تونسته عشق رو توی ابعاد مختلفی نشون بده، نه فقط توی یه رابطه دونفره.
عشق: نه فقط رابطه ای شخصی، بلکه نیرویی عظیم در تاریخ و سیاست
یکی از جملات کلیدی کتاب، که حتی فیدل کاسترو هم گفته، اینه:
فقط با عشقی بزرگ می توان کارهای بزرگ انجام داد.
این جمله رو در نظر بگیرید. عشق اینجا فقط یه حس قلبی بین دو نفر نیست. عشقه به خانواده، عشقه به وطن، عشقه به آزادی، عشقه به عدالت. آلبا نشون می ده چطور همین عشق های بزرگ و فراگیر، می تونن موتور محرکه اتفاقات عظیم تاریخی و سیاسی بشن. عشق مادرش به پدرش که حتی بعد از مرگ هم از بین نمی ره، عشق خودش به کوبا که اونو وادار به مبارزه می کنه، همه این ها نشون می ده عشق می تونه فراتر از چارچوب های شخصی عمل کنه و دنیایی رو تغییر بده.
تاریخ و سیاست: پس زمینه ای پویا و تاثیرگذار
کتاب، درست مثل یه آینه، وضعیت اروپا و کوبا رو توی اواسط قرن بیستم، یعنی دوران جنگ جهانی دوم و انقلاب کوبا، نشون می ده. آلبا دسس پدس به خوبی نشون می ده که چطور سرنوشت آدم ها با اتفاقات بزرگ تاریخی گره می خوره. زندگی آلبا، مبارزاتش، حتی ازدواج هاش، همه و همه تحت تأثیر این وقایع بزرگن. اون فقط تاریخ رو روایت نمی کنه، بلکه بهتون نشون می ده که چطور تاریخ توی زندگی تک تک آدم ها نفوذ می کنه و اون ها رو شکل می ده. این بخش ها برای کسانی که به تاریخ و سیاست علاقه دارن، حسابی جذابه.
هویت و استقلال: جست وجوی خود در دنیایی متلاطم
همون طور که گفتیم، آلبا از یه دختربچه ساده و نازپرورده به یه زن قوی و مستقل تبدیل می شه. این تحول توی کتاب خیلی پررنگه. اون دنبال هویت خودش می گرده، دنبال جایگاهش توی دنیایی که حسابی متلاطمه. مبارزه برای استقلال فکری و شخصی، نه تنها در برابر مردان، بلکه در برابر جامعه و انتظارات اون، یه بخش مهم از قصه اونه. این کتاب صدای زن هایی رو بلند می کنه که می خوان خودشون باشن، فارغ از چارچوب های تعریف شده.
شخصیت های کلیدی کتاب
توی این کتاب، چندتا شخصیت اصلی هستن که قصه رو پیش می برن و شما رو حسابی با خودشون همراه می کنن:
- آلبا دسس پدس: خب، معلومه که خودش محور اصلیه. اون هم راویه و هم شخصیت اصلی که قصه رو از دیدگاه خودش و با خاطراتش پیش می بره.
- پدر آلبا: یه سیاستمدار کوبایی که نقش مهمی توی شکل گیری دیدگاه های آلبا داره و یه نماد از عشق به وطنه.
- مادر آلبا: زنی با عشق بی قیدوشرط و وفاداری بی نظیر که با بیماری اش هم نمی تونه عشقش رو رها کنه. شخصیتش حسابی تاثیرگذاره.
- همسران آلبا: هر دو ازدواج آلبا، چه ناموفق و چه موفق تر، در مسیر تحولات شخصی او نقش دارن.
- فیدل کاسترو: با اینکه فیدل کاسترو خودش شخصیت اصلی داستان نیست، اما حضورش توی روایت و ارتباط آلبا با وقایع کوبا، اونو به یه شخصیت مهم تاریخی توی کتاب تبدیل می کنه.
این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟
اگه شما هم مثل من دوست دارید کتاب هایی بخونید که فقط قصه تعریف نمی کنن، بلکه شما رو به فکر وادار می کنن، «با عشقی بزرگ» حسابی براتون مناسبه. این کتاب رو به این افراد پیشنهاد می کنم:
- علاقه مندان به رمان های تاریخی و عاشقانه: اگه دوست دارید قصه هایی بخونید که عشق با تاریخ و سیاست قاطی شده باشه و عمق داشته باشه، این کتاب براتون عالیه.
- کسانی که دوست دارن زندگی نامه نویسنده های بزرگ رو بخونن: «با عشقی بزرگ» یه جورایی یه زندگی نامه خودمانیه که شما رو با درون نویسنده آشنا می کنه.
- خوانندگانی که دنبال درک پیچیدگی های عشق، وفاداری و مبارزه ان: این کتاب به شما نشون می ده که عشق چقدر می تونه ابعاد مختلفی داشته باشه و چقدر می تونه آدم ها رو به حرکت دربیاره.
- کسانی که دوست دارن با فرهنگ و تاریخ کشورهای دیگه آشنا بشن: با خوندن این کتاب، یه سفر هم به کوبا و هم به ایتالیای قرن بیستم می کنید.
بخشی از کتاب با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام
برای اینکه یه حس واقعی از فضای کتاب داشته باشید، بد نیست یه تیکه از خود متن رو بخونیم. این بخش رو بهمن فرزانه، مترجم خوب این اثر، ترجمه کرده:
باید اقرار کنم که ما خیلى نگران بودیم ولى همه چیز به نحو احسن پیش رفت. باید قیافه آن ها را مى دیدید که با دیدن فیدل چطور مشعوف شده بودند. بعد هم به کلبه یکى از آن ها رفتیم و فیدل نقشه جغرافیایى آن منطقه را باز کرد و همراه چند نفر از اهالى سیناگا مشغول بررسى آن شد.
کسى که در خانه اش ما را پذیرفته بود گفت: «آن قدر همگى ما فقیریم که مجبور شدیم به خانه همسایه ها برویم و قاشق قاشق قهوه از آن ها بگیریم تا بتوانیم یک فنجان قهوه براى فیدل آماده کنیم. اما جالب این جاست که شب کریسمس، ما یک بچه خوک را کباب کرده بودیم. اولین جشن کریسمس بود که خیال همگى ما آسوده شده بود… صداى یک هلیکوپتر به گوشمان رسید… همسرم از جا جست و گفت: فیدل است! من هم در دلم گفتم که همسرم خل شده. از خانه خارج شدم و دیدم که همسرم حق دارد. چقدر غیرمترقبه بود. این جا در این زمین هاى متروک مردابى فرمانده کل انقلاب، آقاى نخست وزیر، آمده بود تا کریسمس را همراه ما بگذراند.»
هنگام ورود به کوبا دیگر آن طور مثل سابق احساس بدى نمى کردم. اکنون، برعکس، خوشحال و مفتخر به کوبا مى آیم. آن دریاهاى غنى از تاریخ و افسانه، آن جزیره به شکل یک تمساح سبزرنگ که از هواپیما آن را به شکل ملخ مى بینى، محل دلخواه من است. وطن من است. سرزمینى ناشناس و دوردست که با تولدم، مال من شده. پدرم اهل کوباست. نام من کوبایى است.
فکر می کنم همین چند سطر هم حسابی شما رو به فضای کتاب می بره. این تیکه نشون می ده که چطور آلبا حتی از فیدل کاسترو و اتفاقات انقلاب کوبا هم روایت می کنه و چه دیدگاه عمیقی به وطن و هویت خودش داره. واقعاً قلم آلبا دسس پدس آدم رو میخکوب می کنه.
مشخصات کتاب شناختی
اگه بعد از خوندن این مطالب هوس کردید که برید سراغ این کتاب و خودتون تجربه اش کنید، این مشخصات کتاب به دردتون می خوره:
عنوان | توضیح |
---|---|
نام کتاب | با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام |
نویسنده | آلبا دسس پدس |
مترجم | بهمن فرزانه |
ناشر | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۰ (چاپ جدید) |
تعداد صفحات | ۱۱۲ صفحه (نسخه الکترونیک) |
شابک | ۹۷۸-۹۶۴-۳۱۱-۹۷۷-۵ |
فرمت | چاپ کاغذی، EPUB (الکترونیک) |
نتیجه گیری: اثری ناتمام با پیامی ماندگار
خب، رسیدیم به آخر قصه. «با عشقی بزرگ: کتاب ناتمام»، همون طور که دیدید، فقط یه خلاصه کتاب نیست؛ یه سفر به دنیای پر پیچ وخم زندگی یه زن قوی و یه نویسنده نابغه به اسم آلبا دسس پدس. شاید ناتمام موندن این کتاب، خودش قوی ترین پیامش باشه. پیامی که می گه زندگی هم مثل این کتابه، پر از بخش های ناتمام، پر از سوالات بی جواب و مسیرهایی که تا تهش رو نمی ریم. اما همین ناتمامی، ما رو وادار می کنه که بیشتر فکر کنیم، بیشتر حس کنیم و شاید حتی خودمون برای قصه زندگی آلبا، یه پایان توی ذهن مون بسازیم.
این کتاب نشون می ده که عشق، این نیروی بزرگ، چقدر می تونه ابعاد مختلفی داشته باشه؛ از عشق بین آدم ها گرفته تا عشق به وطن، آزادی و عدالت. اگه دنبال یه کتاب می گردید که شما رو به فکر فرو ببره، روحتون رو نوازش کنه و یه عالمه نکته جدید یادتون بده، «با عشقی بزرگ» رو از دست ندید. بهمن فرزانه هم که حسابی زحمت کشیده و ترجمه رو روان و خوش خوان از آب درآورده.
فکر می کنم خوندن این کتاب، حتی اگه ناتمام باشه، یه تجربه فراموش نشدنیه. پس، فرصت رو از دست ندید و غرق در دنیای پر رمز و راز آلبا دسس پدس و «عشقی بزرگ»اش بشید. مطمئن باشید پشیمون نمی شید.